گروه سیاسی خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم– زینب امیدی: تنها دو روز تا چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده، انتخابات زودهنگامی که به علت شهادت رئیس جمهور شهید آیتالله رئیسی در کمتر از ۵۰ روز انجام میشود و ۶ کاندیدای اصلی در این فرصت برای صندلی پاستور با یکدیگر به رقابت پرداختند.
گمانهزنیها بر سر اینکه چه کسی به پاستور راه خواهد یافت زیاد شده و نمودارها و نظرسنجیهای مختلفی هم طی چند روز گذشته در این خصوص منتشر شده است.
برای بررسی بیشتر این انتخابات، عملکرد نامزدها در این ایام و تحلیلی از نتایج آن؛ به سراغ آقای محمدباقر خرمشاد دکترای علوم سیاسی، جامعه شناس سیاسی و عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم.
متن پیش رو، مشروح این مصاحبه است که از نظر میگذرانید.
** به سه دلیل در روزهای آینده یخ عدم مشارکت شکسته خواهد شد
آباجان به نقل از تسنیم: یکی از مهمترین اهداف انتخابات همانطور که رهبری همیشه گفتهاند بحث مشارکت است و ارکان دیگر مثل سلامت، امنیت و رقابت در انتخابات حول محور همین مساله مطرح میشوند. ارزیابی شما از مشارکت مردمی در انتخابات پیش رو چیست؟
خرمشاد: بحث مشارکت سیاسی در انتخابات به دلیل کاهش مشارکت در دو انتخابات گذشته مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری تبدیل به مسالهای شد که حساسیتها را نسبت به آن بیشتر کرد اما من معتقدم به سه دلیل در روزهای آینده یخ عدم مشارکت شکسته خواهد شد و باعث میشود ما شاهد مشارکت بالای ۵۰ درصد و طبق برخی گمانهزنیها تا ۶۰ درصد باشیم.
یکی از این دلایل، شهادت شهید رئیسی بود که فضایی را در اذهان و تودههای مردم ایجاد کرد که باعث بهم خوردن فضای غالب گذشته شد. دوم، عملیات وعده صادق بود که قبل از شهادت شهید رئیسی رخ داد و آثار مثبتی در روح و روان ایرانیها داشت و سرمایه اجتماعی جمهوری اسلامی ایران و غرور ملی ایرانیان را در داخل تقویت کرد.
سوم، من سه ماه پیش در مصاحبهای در خصوص احتمال مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری که آن زمان قرار بود در سال ۱۴۰۴ برگزار شود احتمالی را دادم که امروز به واقعیت پیوسته است. اگر انتخابات در آن زمان برگزار میشد، جبهه اصلاحات با توجه به شرایط داخلی و بین المللی، با قوت به میدان میآمد تا ریاست جمهوری آقای رئیسی را یک دورهای کند. اما تقدیر این بود که آقای رئیسی شهید شود و الان همان پیش بینی در شرایط فعلی خودش را نشان داد.
تاکتیک جبهه اصلاحات حرکت در سایه بود
جبهه اصلاحات به صورت فعال در این دوره شرکت کرد، اما همیشه اینطور نبودند. راهبرد این جبهه حرکت در سایه بود و وقتی پیش بینی میکردند که در انتخابات شانس پیروزی دارند، آفتابی میشدند. وقتی هم میدیدند شانس پیروزی ندارند، میل به قطب تحریم انتخابات یا حرکت بین تحریم و مشارکت پیدا میکردند؛ اما حالا تاکتیک مشارکت را پیش گرفتند. به همین خاطر است که احساس میکنم با سه عاملی که به آن اشاره کردم، یخ عدم مشارکت در این انتخابات خواهد شکست.
** اصلاحات ازبن دندان معتقد شد مهم است چه کسی در پاستور مینشیند
آباجان به نقل از تسنیم: در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری همانطور که شما فرمودید، می شود گفت همه جناحهای اصلی کاندیدا دارند و پروژه تحریم انتخابات هم در واقع شکست خورده است.
خرمشاد: اصلاحات در این شرایط از بن دندان معتقد شد که واقعاً این که چه کسی در پاستور مینشیند مهم است. آنها در فضای داخلی و بیرونی موجود هم فکر میکنند اگر نامزدی داشته باشند که با رادیکالیسم قبلی فاصله داشته باشد به رغم اینکه سبد آرای آنها را خیلی تقویت نکند، اما به هرحال آن را فرصتی میدانند تا کسی که به آنها نزدیکتر است در پاستور بنشیند. به تحلیل من، فضا در داخل الان به گونهای است که شرایط برای جلب آرا به سمت این جبهه فراهم است.
آفتابی شدن به خاطر احتمال دادن پیروزی در انتخابات
در بحث سیاست خارجی هم این زمینهها وجود دارد مثل احتمال انتخاب ترامپ در ایالات متحده آمریکا، احتمال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان، طوفان الاقصی و عملیات وعده صادق و مجموعه این اتفاقات، آنها را به این نتیجه رسانده که احتمال برنده شدنشان وجود دارد و به همین خاطر به تعبیر من در این انتخابات آفتابی شدند.
آباجان به نقل از تسنیم: جبهه اصولگرایان چند کاندید دارند و جبهه اصلاحات یک کاندید به همین خاطر این خطر برای جبهه اصول گرایان احساس میشود که آرا شکسته شود. مثل اتفاقی که سال ۹۲ رخ داد. به نظر شما اجماعی در جبهه اصول گرایان رخ خواهد داد یا خیر؟ اگر بله، کدام کاندیدا به نفع دیگری کنار خواهد رفت؟
خرمشاد: در مورد قسمت اول سوال شما اینطور به بحث ورود میکنم که باید نگاهی به آرایش سیاسی صورت گرفته در چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری داشته باشیم.
ما در جامعه شناسی سیاسی یکی از برشهایی که در شرایط مشابه و برای فهم آرایش نیروهای سیاسی میزنیم، چیدن نیروهای موجود در محوری است که یک طرف آن را چپ، طرف دیگر راست و وسط آن را مرکزگرایان یا میانهروها شکل دادهاند.
در فضای موجود که پارادوکسیکال نیز هست، به رغم اینکه اصولگرایان به عنوان راست محافظه کار شناخته میشوند، اما در آرایش فعلی ما در منتهی الیه راست دو کاندیدا یعنی آقای سعید جلیلی و علیرضا زاکانی را داریم. در میانه دوکاندیدا یعنی آقای محمدباقر قالیباف و امیرحسین قاضی زاده هاشمی را و در سمت چپ هم دو کاندیدا یعنی آقای مسعود پزشکیان و مصطفی پور محمدی را داریم.
.
** گفتمان پزشکیان گفتمانی نیست که اصلاحطلبان متجدد دنبالش بودند
البته باید توضیح دهم که آقای پزشکیان فردی است که خواستگاهش چپ است، اما به جبر روزگار در اردوگاه اصلاح طلبانی تعریف شده که راست لیبرال هستند. شاید به این برمیگردد که مجموعه نیروهای سیاسی که در اوایل انقلاب به عنوان چپ در ایران شناخته میشدند، در اواسط دهه ۵۰ به منتهی علیه راست نقل مکان کردند و به راست از نوع لیبرال تبدیل شدند و با راست محافظه کارِ سنتی متفاوت شدند.
آقای پزشکیان الان مختصات جدیدی را با آن پیشینه چپ و در همان پوزیشن قبل از ۷۶ موضع گیری میکند و اگر گفتمان او را تحلیل محتوا کنیم یک گفتمان چپ از درون آن بیرون میآید، نه یک گفتمان راستی که الان اصلاح طلبان و نیروهای اسلام گرای متجدد دنبالش بودند.
** پزشکیان میتواند بخشی از آرای خفته در دو انتخابات قبلی را به نفع خود بیدار کند
در چینش آرا به نظر میرسد اگر چنانچه آقای پزشکیان بتواند موجی را که فکر میکردند او میتواند ایجاد کند و به خاطرش هم به انتخابات ورود کرد را ایجاد کند؛ یک وزنه سنگین خواهد بود. به این دلیل که او میتواند بخشی از آرای خفتهای که در دو انتخابات اخیر شرکت نکرده بودند را به نفع خودش پای صندوق رای بیاورد. این شرایط میزان مشارکت را برای نظام جمهوری اسلامی ایران بالا خواهد برد و از آن طرف سبد رای او را نیز پر خواهد کرد.
کشیده شدن به دور دوم انتخابات در صورت عدم وحدت جبهه اصولگرایان
اگر در جبهه مقابل وحدتی صورت نگیرد، با توجه به شرایط و قرائن موجود، انتخابات به مرحله دوم کشیده میشود. این که چه کسانی به مرحله دوم میرسند نیز بسیار مهم خواهد بود و این را اجماعی که بر اساس نظرسنجیها در مرحله اول صورت میگیرد تعیین خواهد کرد.
در هر حال هرکسی به مرحله دوم راه یایبد؛ قطعاً اصلاح طلبان سعی خواهند کرد موجی که تا به حال به صورت کافی ایجاد نشده است را بوجود بیاورند. به عبارتی تلاش خواهند کرد برنامهها و ایدههایی که در میزگردهای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی تاکنون مطرح شده است، همگنی بیشتری پیدا کند؛ چون الان در واقع آمیختهای است از ایدههای چپ و راست. خصوصاً ایدههای چپ از سوی آقای پزشکیان بیشتر مطرح است.
پزشکیان برای اصلاحات پارادوکس ایجاد کرده است
آقای پزشکیان با توجه به سابقهای که در انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تبریز دارد و خودشان را متفاوت با تشکلهای سازمان مجاهدین خلق و تشکل جنبش مسلمانان مبارز میدانستند، حتی در اصلاحات چپ گرا هم قابل پذیرش نبود، چرا که آن زمان بخشی از بدنه چپ گرای اصلاحات به جنبش مسلمانان مبارز گره خورده بود. این مختصات جدیدی که امروز آقای پزشکیان برای اصلاحات مطرح کرده، پارادوکسی برای آنها ایجاد کرده است منتهی اگر بتوانند بر آن غلبه کنند و آن موجی که گفتم را برای دور دوم ایجاد کنند، دور دوم پر حرارتی خواهیم داشت.
آباجان به نقل از تسنیم: کشور مجبور شد در کمتر از ۵۰ روز انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند و خب این امر موجب محدود شدن بازه زمانی تبلیغات کاندیداها و معطوف شدن آنها بر تبلیغات تلویزیونی شد. به نظر شما رقابتهای تلویزیونی کاندیداها چقدر توانسته روی مشارکت مردمی اثر بگذارد؟
خرمشاد: مفهوم مشارکت سیاسی درجه بندی دارد و نازلترین درجهاش رای دادن است و پس از آن تقسیم بندیهای مختلفی میشود. مثل: گوش دادن و شرکت کردن در مباحث سیاسی، عضویت غیر فعال در یک حزب و تشکل سیاسی و…
اگر در این خصوص مبنا را صحبت اخیر وزیر نیرو مبنی بر مصرف بالای برق در ساعات پخش مناظره اول قرار دهیم، این حکایت از جدی گرفتن مساله توسط مردم دارد. مردم به صورت مستقیم با سیاست ارتباط برقرار کردند و این حرکت چند پله بالاتر از رای دادن است و چگالی سیاسی بالاتری دارد.
برنامههای تلویزیونی در نبض سیاسی جامعه مهم است، اما در مشارکت انقلاب ایجاد نمیکند
در نتیجه مجموعه برنامههای تلویزیونی نوع غلیظتری از مشارکت مردم را بروز و ظهور داد و به عقیده ما معلمان علم سیاست و جامعه شناس سیاسی، در اندازهگیری نبض سیاسی جامعه مهم است. اما اینکه چقدر میتواند در میزان مشارکت و رای دادن مردم اثرگذار باشد؟ باید گفت قطعاً اثرگذار خواهد بود؛ اما نه آنقدر که تعیین کننده باشد یا جهش و انقلابی در مشارکت ایجاد کند و من فکر میکنم نه اینطور نخواهد بود.
آباجان به نقل از تسنیم: تحلیل شما از عملکرد برنامههای تلویزیونی در ایام انتخابات چیست؟ عدهای پس از برگزاری مناظره اول آن را بیشتر ضد مشارکت دانستند، یعنی نتوانست جذابیتی برای مردم داشته باشد. آیا این روند را در مناظرات بعدی هم شاهد بودید؟ نظر شما چیست؟
خرمشاد: در علت یابی عدم مشارکت سیاسی مردم در رای دادن، یکی از علتها که در جامعه شناسی سیاسی نیز به آن اشاره میشود این است که وقتی حرفهای احزاب سیاسی یا حرفهای ایدئولوژیهای سیاسی مطرح در جامعه یا به عبارتی همان گفتمانهای سیاسی در جامعه؛ خیلی به یکدیگر نزدیک شوند و به اصطلاح ما جامعه شناسان سیاسی تفاوتی بین چپ و راست، بین ایدئولوژیهای مطرح جامعه وجود نداشته باشد؛ این باعث کاهش مشارکت مردم در رای دادن میشود. چون قضاوتشان اینگونه میشود که همه کاندیداها شبیه هم هستند و حرف یکدیگر را تکرار میکنند.
در مناظره اول دقیقاً همچین حالتی را مشاهده کردیم یعنی خیلی فرقی بین ۶ کاندیدا و خواستگاه سیاسی آنها نبود و ظاهرا آنچه در آن مناظره مطرح شد مورد اقبال مردم مواجه نشد. اما در مناظرات بعدی حرفهای جدیتری نسبت به مناظره اول زده شد و مردم پسندتر بود.
** ضعفی که در عرصه رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری خودش را نشان داد
آباجان به نقل از تسنیم: به عقیده شما چقدر صحبتهای کاندیداها برنامه محور بوده است؟
خرمشاد: در جامعه شناسی سیاسی ایران از بُعدی که شما مطرح کردید بحثی وجود دارد که نظام و جامعه سیاسی ایران از یک ضعف رنج میبرد و آن ضعف در عرصه رقابتهای چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری بیشتر خودش را نشان داد و آن را تایید کرد.
این ضعف چیست؟ وقتی قرار شد در همین بازه کوتاه تبلیغات، نامزدها با کارشناسان خود در میزگردهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… حاضر شوند؛ ما شاهد بودیم کاندیداها شروع به تماس با افراد مختلف برای حضور و همراهی آنها در این میزگردها کردند. این در فضای سیاست و حکومت اگر نگویم یک فاجعه اما یک امر خنده دار است. یعنی فردی که میخواهد کشور را اداره کند از قبل آدمهایی نداشته که برای مسائل مختلف کشور همفکری آنها را داشته باشد و سراغ کارشناسانی میرود که حتی شش ساعت هم با آنها همفکری نداشته است؛ تا ببیند افقهای فکریاش در صحبتهای این کارشناس دنبال میشود یا خیر.
فقدان نبودن ویترینی به اسم احزاب
بعد اصلاً معلوم نیست اگر آن کاندیدا رئیس جمهور شود این کارشناس در تیماش خواهد بود یا خیر. این چه چیزی را نشان داد؟ ضعفی که ما از آن رنج میبریم را آشکار کرد.
در نظامهای سیاسی مبتنی بر انتخابات و هرجایی که پای انتخاب به میان بیاید، بحث ویترین مطرح میشود. در عالم سیاست باید ویترینهایی شکل بگیرد که سر بزنگاهها و انتخاب مردم این ویترینها وجود داشته باشند. در پشت صحنه این ویترین باید آدمهایی باشند که ساعتها با یکدیگر در خصوص مسائل مختلف کشور صحبت کرده باشند و برای مشکلات کشور راه حل پیدا کنند تا برای روز واقعه آمادگی ارائه این مباحث را در ویترین داشته باشند. عنوان این ویترینها، احزاب است و فقدان این ویترینها در ایران، خیلی خودش را در فضای انتخاباتی تلویزیونی دوره چهاردهم ریاست جمهوری نشان داد.
آباجان به نقل از تسنیم: ویژگی دولت دولت سیزدهم و شهید رئیسی را در چه میدانید و به نظر شما آیا دولتی که روی کار میآید توان ادامه مسیر آقای رئیسی را دارد؟
خرمشاد: این سوال را از دو منظر میتوان پاسخ داد. یکی از منظر شخصیت آقای رئیسی که رئیس جمهور شدند و دیگری مجموعه اقداماتی که دولت او پیگیری کرد و انجام داد.
در بخش اول اگر بخواهم برداشت خودم را در خصوص شخصیت ایشان بازگو کنم، صداقت او را عنوان میکنم که از سوی قاطبه مردم نیز پذیرفته شده بود. اینجا گفته نشود که وعدههایی داده شد و عملیاتی نشد. تقریباً در همه مواردی که در وادی سیاست مطرح است، اینطور نیست که به همه وعدههایی که گفته میشود صد در صد عمل شود. البته این بدین معنا هم نیست که وعدههای پوچ داده شود. اما شهید رئیسی به آنچه که میرسید همان را بیان میکرد و تلاش میکرد با توجه به شرایط کشور به آنچه گفته پایبند باشد. توکل و شجاعت شهید رئیسی دیگر ویژگی مهم او بود.
با شرایط سه سال پیش کشور اگر من جای آقای رئیسی بودم قبول نمیکردم
شاید اگر آن زمان به کسی مثل من میگفتند رئیس جمهور بشو، من قبول نمیکردم. به دلیل اینکه برآورد من از وضعیت موجود چیز خوبی نبود و شرایط اقتصادی کشور به حدی بود که دولت پول کارمندان خود را هم نداشت، کرونا و تحریمها و … بالاخره خیلی توکل و شجاعت بالایی میخواست که شخصی برده به زیر بار این مسئولیت سنگین بدهد.
شهید رئیسی بسیار پر کار بود و قبول کرده بود که در جمهوری اسلامی سال ۱۴۰۰ میخواهد رئیس جمهور شود یعنی نقطه عزیمتش مقاومت در مقابل جمهوری اسلامی ایران نبود؛ بلکه ساختار و چارچوبها را پذیرفته بود و این هم برای خودش هم جامعه فرصتهایی را ایجاد میکرد. شما تصور کنید یک جمهوری اسلامی پریمی در ذهن دارید و میخواهید دائما با تنش، جمهوری اسلامی موجود را به آن برسانید؛ خیلی فرصت سوزی در این حرکت اتفاق میافتد.
شهید رئیسی سیاست همسایگی موفقی داشت
مسیر سیاست خارجی را خوب پیش برد و نوعی تواضع و فروتنی توام با صلابت در او موجب شد تا از کارکتر شخصیاش استفاده کند و بتواند همراه وزیر امور خارجه خود توفیقاتی را کسب کند که دولتهای قبلی نیز در برنامه خود داشتند، اما توفیقش را پیدا نکرده بودند. از عادی سازی روابط با عربستان گرفته تا شکاندن یخ روابط با ترکمنستان و تاجیکستان، در واقع سیاست همسایگی موفقی داشتند. در ارتباط گیری با قدرتهای بزرگ شاید نتیجه بیرونیاش را در حضور بسیاری از مقامات بلند پایه کشورهای جهان در مراسم وداع با شهید رئیسی دیدیم.
آقای رئیسی قالبها و رکوردهای جدیدی را زد که افرادی که بعد او میآیند، نتوانند از آن عدول کنند. هرچند که هرکسی بیاید مشی خود را خواهد داشت؛ اما میشود آرزو کرد که بخشهایی از اینها در دولت بعدی نیز ادامه پیدا کند تا کشور بتواند از مجموعه معضلات پیچیدهای که گرفتارش هست یقه رها کند و پیش برود.
آباجان به نقل از تسنیم: آقای دکتر مصاحبه ما به پایان رسید اما در انتها دوست دارم نظر خودتان را نسبت به اسامی که نامشان را ذکر میکنم کوتاه بیان کنید: آقای مسعود پزشکیان
خرمشاد: اصلاح طلبِ اصول گرا، چپی که از دنده راست بلند شده
آباجان به نقل از تسنیم: آقای سعید جلیلی
خرمشاد: اصول گرای ناب
آباجان به نقل از تسنیم: آقای محمدباقر قالیباف
خرمشاد: اصول گرای میانه
آباجان به نقل از تسنیم: آقای علیرضا زاکانی
خرمشاد: اصول گرای نابِ از جنس تشکل دانشجویی
آباجان به نقل از تسنیم: آقای مصطفی پور محمدی
خرمشاد: اصول گرای روشنفکر
آباجان به نقل از تسنیم: آقای امیرحسین قاضی زاده هاشمی
خرمشاد: اصول گرای میانه
آباجان به نقل از تسنیم: خیلی ممنونم آقای دکتر، بابت وقتی که در اختیار بنده و خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم گذاشتید.
انتهای پیام/