نامه اخیر «فائزه هاشمی» از زندان در مورد فضای حاکم بر بند سیاسی اوین و مناسبات زندانیان با یکدیگر که با واکنشهای فراوان و گوناگونی در فضای سیاسی و رسانهای کشور مواجه شد، باز هم موضوع حبس و مسائل محبوسان را مرکز توجه بسیاری قرار داد خاصه اینکه همزمان با آن، معاون اول رئیسجمهوری از تبدیل زندان به دانشگاه سخن گفت.
در اجلاس رئیسان دانشگاهها و موسسههای آموزش عالی، پژوهشی و فناوری کشور (صبح شنبه ۲۴ شهریور ۱۴۰۳) بود که «محمدرضا عارف» با بیان اینکه دولت آمادگی دارد مصوبه واگذاری زندان اوین به دانشگاههای شهید بهشتی و علوم پزشکی شهید بهشتی را احیا کند، بیان داشت: این موضوع به نفع کشور است و این پیام را به دنیا می رساند که ما زندان را به دانشگاه تبدیل میکنیم.
جدا از این اظهارت، مدتهاست کارشناسان با توجه به ناکارآمد بودن مجازات حبس _ بهویژه حبسهای کوتاهمدت_ در اصلاح و بازپروری زندانیان، جرمزا بودن محیط زندان، هزینههای اقتصادی زندان، مشکلات بهداشتی و روانی موجود در آن و … روشهای جایگزین حبس و مبتنی بر بازپروری اجتماعی را پیشنهاد میدهند.
استفاده گسترده از مجازات زندان بر مدیریت داخلی زندانها تاثیر میگذارد زیرا با افزایش جمعیت کیفری، نه تنها رعایت استانداردهای فضای مطلوب، غذای کافی، بهداشت و درمان، حرفهآموزی و آموزش علمی و امکان هوای تازه وجود ندارد، بلکه مدیریت زندان امکان برآوردن نیازهای ابتدایی زندانیان را نیز نداردبا این حال، در نبود سازوکار اعمال مجازاتهای جایگزین و در برخی جرایم، حبس اجتنابناپذیر است؛ مجازاتی که اجرای آن در سراسر جهان از الگوهای مختلفی پیروی میکند. «احمد بسنده» در مقالهای با عنوان «عوامل ناکارآمدی کیفر حبس در حقوق ایران» که بهار امسال در نشریه مطالعات حقوق منتشر شده به بررسی رژیمهای مختلف حبس و نقاط قوت ضعف آن پرداخته که گزیدهای از آن در ادامه آمده است:
کارکردهای حبس
کیفر حبس که در برخی جرایم اجتنابناپذیر است، کارکردهایی دارد که به طور ضروری باید در هر نظام محدودسازی کیفری وجود داشته باشد.
کارکرد تعیین مرز
نخستین کارکرد حبس عبارت است از تعیین مرزهای حیات، محدودیت و آزادی و استقلالی که یک فرد در جامعه حق ابراز آن را دارد. این حد فاصل، پیام اجتماعی مهمی را در بر دارد و نفوذ و تسلط دولت بر فرد و مرزهای قدرت دولت را نشان میدهد. مهم آن است که این کارکرد حبس از زمان به وجود آمدن زندان تاکنون تغییر چندانی نکرده، مگر از زمانی که تجهیزات امنیتی بسیار پیشرفته به وجود آمدهاند. بدین ترتیب اگر مجرمی که به زندان محکوم شده، در حین محکومیت فرار کند، دولت او را به زندان برمیگرداند تا همچنان محدود باشد و این مرز حفظ شود.
کارکرد اصلاحی
بیشتر جوامع حبس را وسیلهای برای بازپروری مجرمان و در نهایت بازگرداندن آنها به زندگی عادی میدانند. این کارکرد اصلاحی به طور مستقیم از حبس نتیجه میشود، زیرا اگر شخصی به زندان بیافتد، دیر یا زود باید آزاد شود. قوانین زندان در هر کشور و پیماننامههایی نظیر معاهده اروپایی منع شکنجه، در مورد چگونگی رسیدن به این هدف اصلاحی، راهبردهایی ارایه میدهند. با این همه، کارکرد اصلاحی نیز مسائل و مشکلات ویژه خود را دارا است.
کارکرد کنترل کننده
زندانیان باید سازماندهی شوند. این سازماندهی شامل برقراری یک رابطه نظارتی میان کارکنان زندان و زندانیان است. با آنکه برای اجرای موثر این وظایف ضروری روزمره، باید بین آنها یک رابطه متقابل وجود داشته باشد -این رابطه اساسا اجباری به واسطه مجموعهای از روشهای درمانی و اداری که باعث برخی سازگاریها در زندانها میشود به وجود میآید- ولی با این همه، همیشه میان اجبار و درمان، تعادلی ناپایدار وجود دارد.
کارکرد حفاظتی
محدودسازی جمعیتهای زیاد در زندان مستلزم ارایه خدمات مختلفی نظیر جا، غذا، امکانات مربوط به شستوشو و. . . است. افزون بر آن، زندان به تدریج در پی آن است که خدمات رفاهی و فعالیتهای اوقات فراغت نیز ارائه دهد؛ در واقع متخصصان به طور غالب معتقدند که توجه به ارایه خدمات عادی، برای حفظ آرامش در داخل زندان ضروری است.
همه شیوههای محدودسازی به یک شبکه ارتباطی پیچیده متکی است. در اینجا ۲ نوع مبادله را میتوان مورد شناسایی قرار داد: مبادلاتی که متکی به راههای مالی است و آنهایی که مجموعهای پیچیده و دقیق از تبادل خدمات و اطلاعات و نیز مستمریها و منافع مختلف را در بر میگیرد. این بیانگر میزان رشد کارکرد حفاظتی و پیچیدهتر شدن آن، با گذشت زمان است.
هریک از انواع مختلف نظام های حبس، بخشی از این کارکردها را با آن هم با شدت و ضعف متفاوت تامین میکنند.
رژیمهای مختلف اِعمال حبس
رژیمها و الگوهای مختلفی از اعمال مجازات حبس وجود دارد که عبارتند از رژیم حبس مشترک، رژیم سلولی انفرادی، نظامهای مختلط حبس از قبیل رژیم «اُبورنی»، رژیم تدریجی و رژیم باز که به تشریح هر یک میپردازیم:
علاوه بر پیامدهای منفی که با افزایش جمعیت کیفری بر مدیریت داخلی زندان تحمیل میشود، مجازات زندان، تاثیرات منفی بر فرد زندانی (بیکاری، طرد اجتماعی، بیماریهای جسمی و روحی و…)، جامعه (تکرار جرم و …) و خانواده محبوسان (مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، خیابانیشدن کودکان و …) برجای میگذارد
الف_ رژیم حبس مشترک
حبس مشترک (دستهجمعی) رژیمی است که زندانیان شب و روز با هم زندگی میکنند، در سالنهای مشترک غذا میخورند و در کارگاههای بزرگ با هم کار میکنند. این رژیم بسیار ساده و اقتصادی است. همچنین زندانیان در زمینه معاشرت و مصاحبت با یکدیگر آزادی دارند. تنها طبقهبندی که در این رژیم وجود دارد، تفکیک بین زنان و مردان و گاهی نیز میان نوجوانان و بزرگسالان است.
مزایای رژیم مشترک
مزیت این نظام حبس، کمهزینه بودن آن است. به علاوه اداره و مدیریت این رژیم با توجه به همانندی آن به زندگی جمعی آزاد، سادهتر است. در این رژیم میتوان تعداد زیادی زندانی را در یک خوابگاه جا داد و تهیه کار و آموزش علمی و حرفهای در این روش آسان است. به همین دلیل در کشورهای فقیر و کمدرآمد یک روش معمول به شمار میآید.
معایب رژیم مشترک
معایب نظام حبس مشترک (دستهجمعی) متعدد و جدی است؛ در این نظام به نوع جرم ارتکابی و شخصیت زندانی توجهی نمیشود. اتخاذ این روش سبب میشود که محکومان اصلاحپذیر و قابل تأدیب در اثر معاشرت با مجرمان سرسخت و خطرناک، تحت تاثیر و نفوذ آنان قرار گیرند و دچار تباهی و فساد اخلاقی بیشتر شوند. در این روش نتیجه مطلوب از اجرای کیفر زندان که اصلاح و تربیت مجرم است تحصیل نمیشود.
به عبارتی این رژیم، زندانیان را از نظر اخلاقی و جسمانی منحرف میکند. به این ترتیب ممکن است، اجتماعات واقعی تبهکاران در داخل زندان، با هدف شورش، فرار یا حتی ارتکاب جرایم شکل بگیرد. افزون بر این، برای آن دسته از زندانیانی که از خطای ارتکابی خود پشیمان هستند و واقعا مایلند آن را جبران کنند، زندگی مشترک با زندانیان منحرف همبند، سخت و غیرقابل تحمل است.
همچنین زندانیانی که میخواهند زندگی شرافتمندانهای داشته و گذشته مجرمانه خود را به فراموشی بسپارند، در معرض تهدید و اخاذی همبندهای خود قرار گرفته و در ارتکاب جرم همکاری کنند.
ب_ رژیم حبس انفرادی (رژیم پنسیلوانیایی)
این رژیم نقطه مقابل رژیم حبس مشترک بوده و شامل انزوای کامل محکوم در شبانهروز میشود. زندانی در یک سلول نگهداری میشود؛ در آنجا غذا میخورد، کار میکند و میخوابد و وقتی از آنجا خارج میشود، باید در راهروها و محل هواخوری از چشمبند استفاده کند، به طوری که کسانی که با او روبهرو میشوند نتوانند وی را شناسایی کنند.
این زندانها مفاسد زندانهای عمومی را ندارند اما با این حال مضرات دیگری دارد. در عمل، تجرد کامل و مطلق، ممکن است به اختلالهای روانی، نابسامانی فکری و حتی جنون یا خودکشی منجر شود.
مزایای زندان انفرادی
_ تنهایی زندانی را به تفکر وا داشته و موجبات پشیمانی او را از خطاهای ارتکابی فراهم میکند. اما تجربه نشانداده که زندان مجرد، به طور غالب به جای تمرکز حواس و تفکر درست، موجبات پریشانی افکار زندانی را فراهم میکند.
_ محافظت و مراقبت زندانیان، به منظور جلوگیری از فرار آنها در این نظام آسانتر و کمخطرتر از نظام زندان مشترک (عمومی) است.
_ این نظام موجب ترس گروه زیادی از جنایتکاران، به ویژه آنهایی میشود که دارای روحیه خشن هستند.
_ مزیت بزرگ این روش این است که از درهم و باهم زیستن و فساد محکومان در حبس و تأثیر اخلاق سوء آنها در یکدیگر جلوگیری میکند.
_ در این روش امکان انطباق شدت مجازات با رفتار محکوم وجود دارد. با توجه به انطباق این روش با شخصیت بزهکار، نسبت به طرز رفتار و اعمال هر زندانی، میتوان روش خاصی را اجرا کرد.
زندان محلی مستعد انتقال بیماریهای لاعلاج (ایدز و هپاتیت)، استعمال و خریدوفروش مواد مخدر، تکرار جرم، پایین آمدن حس مسؤلیت و … است. در یک کلام، زندان مدرسه خطاکاران استمعایب رژیم انفرادی
_ رژیم انفرادی بسیار پرهزینه است.
_ حرفهآموزی در این رژیم سخت و انجام کار در سلولها مشکل است.
_ حبس در سلول برای سلامتی زندانی بسیار مضر بوده و زمینه مساعدی برای شیوع بیماری سل است.
_ زندگی در سلول، زندانی را از نظر روانی افسرده میکند. به جز اقلیتی از محکومان که به لحاظ شخصیت قوی میتوانند از انزوای شدیدتر برای بهبود خود بهره ببرند، حبس انفرادی برای بیشتر زندانیان، اختلالهای روانی بسیار شدید و گاه زمینه جنون یا حتی خودکشی را بهوجود میآورد.
ج_ رژیم اُبورنی (زندانهای متناوب)
نخستینبار روش مختلط در رژیم اُبورنی در سال ١٨١٦ در ایالت نیویورک در زندان ابورن اجرا شد. در این روش تلاش شده محاسن دو نظام قبلی را حفظ کرده و از معایب آن دوری کند. در این نظام، زندانیان در طول شب به طور انفرادی نگهداری میشوند و روزها نیز به طور دستهجمعی به کار میپردازند اما حق حرف زدن با هم را ندارند و باید سکوت را رعایت کنند. با این امر از آموزش فنون بزهکاری و سرایت شیوههای آن به دیگر زندانیان اجتناب میشود.
مزایای رژیم اُبورونی
از آنجا که این رژیم مشتمل بر زندگی مشترک در طول روز است، از نظر جسمانی یا روانی نسبت به رژیم انفرادی زیان کمتری دارد و با توجه به اینکه زندانی را تحت نظم و انضباط یک گروه سازمانیافته قرار میدهد، عادت زندگی را در جامعه از او نمیگیرد و همچنین کار را به شیوهای بهتر و عقلانیتری انجام دهد.
معایب رژیم اُبورنی
_ قطع ارتباط بین زندانی با وسیله قاعده سکوت، خطر فراگیری جرم را دور نمیکند.
_ تحمیل قاعده سکوت، سلامت جسمانی و روانی زندانی را به خطر میاندازد.
_ ضمانت اجرایی که برای تخلف از نظم اعمال میشود در این رژیم، سخت و خشن بوده و ممکن است زندانی را خشمگین کرده و در موقعیتی خصمانه نسبت به کارکنان زندان قرار دهد.
د_ رژیم تدریجی یا رژیم ایرلندی
رژیم تدریجی حبس متضمن یک برنامه اصلاحی_درمانی است. سلب آزادی، دیگر به تنهایی یک هدف نیست که با شدت کم و بیش زیاد اعمال شود؛ بلکه بهعنوان «یک وسیله بازسازگاری تدریجی، به عنوان آمادهسازی تدریجی و مرحلهای محکوم برای بازگشت به زندگی آزاد» مورد استفاده قرار میگیرد.
مراحل روش تدریجی عبارتند از:
در مرحله نخست که روش انفرادی است زندانی تحت ابسرواتسیون (مجموع تحقیقات و بررسیها و آزمایشهایی برای شناسایی شخصیت فرد) قرار میگیرد.
در مرحله دوم به روش مختلط، زندانی روزها به طور دستهجمعی کار یا تحصیل میکند و شبها به طور انفرادی در خوابگاه به سر میبرند.
برای گسترش مجازاتهای اجتماعی جایگزین حبس، نه تنها تصویب قوانین و مقررات شفاف و جامع مفید و ضروری بهنظر میرسد، بلکه اجرای موفقیتآمیز این قوانین، نیازمند فرهنگسازی مناسب در جامعه استدر مرحله سوم، زندانی با توجه به رفتار و کردار و طرز کار خود، از آزادی بیشتری استفاده کرده و برای چند ساعت یا چند روز اجازه خروج از زندان را دارد. پس، روش نیمهآزادی در مورد او اجرا میشود.
در مرحله چهارم، زندانی پیش از پایان مدت محکومیت، با استفاده از آزادی مشروط از زندان آزاد میشود.
ایرادی که به این سیستم وارد است اینکه محکومان برای پذیرش در مراحل مختلف به خوشرفتاری تظاهر کرده و نقش دورویی را بازی میکنند؛ این روش تنها، در زندانهای مدرن با جمعیت کیفری کم قابل اجراست.
رژیم ایرلندی، در شکل ابتدایی خود، عبارت بود از ارفاق و کمکهای مختلف و پیدرپی به زندانی با هدف ترغیب و تشویق او در تلاش برای اصلاح و بازیافتن سریعتر آزادی خود اما هدف سیستم تدریجی، در شکل امروزی آن، خودداری از گذر ناگهانی از انزوای کامل یا از زندگی مشترک در محیط بسته به زندگی آزاد است.
نتیجهگیری
در سالهای اخیر، زندانها در بسیاری از کشورها از جمله ایران با بحران جمعیت کیفری روبهرو بودهاند. در بسیاری از کشورها، مجازات حبس تنها برای مرتکبان جرمهای بسیار شدید تعیین میشود، در حالی که برخی دیگر از کشورها این مجازات را برای بسیاری از مرتکبان جرمهای سبک و جزئی از جمله، اعتیاد به مواد مخدر، تکدی، ولگردی و … به کار میگیرند.
استفاده گسترده از مجازات زندان بر مدیریت داخلی زندانها تاثیر میگذارد زیرا با افزایش جمعیت کیفری، نه تنها رعایت استانداردهای فضای مطلوب، غذای کافی، بهداشت و درمان، حرفهآموزی و آموزش علمی و امکان هوای تازه وجود ندارد، بلکه مدیریت زندان امکان برآوردن نیازهای ابتدایی زندانیان را نیز ندارد.
علاوه بر پیامدهای منفی که با افزایش جمعیت کیفری بر مدیریت داخلی زندان تحمیل میشود، مجازات زندان، تاثیرات منفی بر فرد زندانی (بیکاری، طرد اجتماعی، بیماریهای جسمی و روحی و…)، جامعه (تکرار جرم و …) و خانواده محبوسان (مشکلات اقتصادی، مشکلات روحی و روانی، خیابانیشدن کودکان و …) برجای میگذارد.
معایب کیفرشناختی زندان بر همگان روشن است. زندان محلی مستعد انتقال بیماریهای لاعلاج (ایدز و هپاتیت)، استعمال و خریدوفروش مواد مخدر در زندان، تکرار جرم، پایین آمدن حس مسؤلیت و … است. در یک کلام، زندان مدرسه خطاکاران است.
امروزه سیاستگذاران حقوقی ایران در راستای حبسزدایی و منع استفاده بیرویه از مجازات حبس اقدام به تدوین لایحهای با عنوان «مجازاتهای اجتماعی جایگزین زندان» کردهاند که نوع جدیدی از مجازاتهاست و با مشارکت مردم و نهادهای مدنی اعمال میشود و در کشورمان به مرحله اجرا درآمده است.
در این راستا نه تنها تصویب قوانین و مقررات شفاف و جامع در این زمینه مفید و ضروری بهنظر میرسد، بلکه اجرای موفقیتآمیز این قوانین، نیازمند فرهنگسازی مناسب در جامعه است.
پینوشت:
احمد بسنده، «عوامل ناکارآمدی کیفر حبس در حقوق ایران»، نشریه مطالعات حقوق، دوره جدید – شماره ۳، بهار ۱۴۰۳