سارا فتحی که این روزها مشغول ایفای نقش در نمایش «صداهایی ورای تاریکی» در تالار مولوی است در گفت و گو با خبرنگار تئاتر آباجان به نقل از ایرنا اظهار داشت: من در ابتدا بارها و بارها متن را خوانش میکنم تا به تصویر و لحن درستی از شخصیت برسم، چون درک متن مثل حضور در اتاق تاریک است که تنها روزنههایی از نور به درونش میتابد و این روزنهها درک و فهم بازیگر از متن است.
من به عنوان بازیگر نیاز دارم کلمات را تبدیل به تصویر کنم نه توصیفوی تاکید کرد: من به عنوان بازیگر نیاز دارم کلمات را تبدیل به تصویر کنم نه توصیف و بعد تحقیق میکنم که آیا این شخصیت تصویر و هویت تاریخی و اجتماعی دارد یا خیر و بعد از آن نوبت کشف روابط و عواطف خودم با شخصیت است؛ چون اگر نتوانم نقاط مشترک درون خودم با شخصیت را کشف کنم قطعا نمیتوانم به لحاظ عاطفی با کاراکتر ارتباط بگیرم.
فتحی در این باره که بازی رئالیستی که کاراکترپردازی درستی داشته باشد و از اغراق دور بماند، همان پایه بازیگری است که اگر بازیگری از پس آن برنیاید در باقی مسیر کاریاش با چالش مواجه خواهد بود، برای نوبازیگران تئاتر در این زمینه چه پیشنهاداتی دارید؟ گفت: خیلی با این سوال موافق نیستم. اتفاقا برای بعضی از متنها لازم است که بازی اغراق شده داشته باشید.
برای بعضی از متنها لازم است که بازی اغراقشده داشته باشیداز نگاه این بازیگر تئاتر، دلیل باورپذیری، این میتواند باشد که بازیگر به شناسنامه شخصیت رجوع و حسهای آن را با بازیاش عجین کند که این نیاز دارد تا شما غلیظتر درگیر بعضی حسها شوید. میزان غلظت آن هم به ابعاد یک نمایشنامه برمیگردد.
بازیگر صداهایی ورای تاریکی با پیشنهاد اینکه در مواجهه با متن و در ایفای نقش، صادق و روراست باشیم و تمام احساس متن را زودتر از مخاطب کشف کنیم و از آنها برای باورپذیرتر کردن نقش بهره ببریم، ادامه داد: در این کار، چون شخصیتها هویت تاریخی داشتند به سراغ مصاحبهها، فیلمها و زندگینامههایشان رفتم و سعی کردم آگاهانه در این مسیر، شخصیت را زیست کنم .
این بازیگر که در این نمایش، سه شخصیت فعال حقوق بشر شامل کایلاش ساتیارثی فعال حقوق کودکان کار در هند، مارینا پیسکلواکوا اولین زنی که خط تلفن خشونت خانگی را در روسیه راه انداخت و دوان ویت هوات مبارز ویتنامی که حتی از داخل زندان هم به مبارزه علیه ظلم ادامه داد را روایت و بازی میکند، درباره چالشهای خود در کار گفت: از آنجایی که شخصیت مرد بودند، نگاه کارگردان فارغ از جنسیت بود و من میخواستم به دور از صداسازی تفاوتی بین این شخصیتها داشته باشم که امیدوارم با استفاده از ریتم و لحن توانسته باشم موفق شوم .
وی در عین حال گفت: هر اجرایی که دغدغه مشکلات انسانی و شجاعت صداقت و بیان شفاف آنها را داشته باشد، جای خودش را در بین مردم پیدا میکند و این اثر از چنین ویژگی مهمی برخوردار است. امیدوارم ماهیت کار درک شود اما مهمترین پیامی که گرفتم این بود که اثر، رسالتی را دنبال میکند.
هر اجرایی که دغدغه مشکلات انسانی، شجاعت صداقت و بیان شفاف آنها را داشته باشد، جای خودش را در بین مردم پیدا میکندفتحی درباره تم حقوق بشر در نمایش صداهایی ورای تاریکی گفت: حقوق بشر، اساسیترین و ابتداییترین چیزی است که هر فردی به طور ذاتی و به صرف انسان بودن، حق دارد از آن بهرهمند شود. زمانی که با متن مواجه شدم شروع به پژوهش کردم و با اسامی و اشخاصی آشنا شدم که هیچ وقت حتی اسمشان را هم نشنیده بودم؛ کسانی که شجاعانه در راستای برقراری صلح در جامعه جهانی پا پیش گذاشتند و سعی کردند تاثیرگذار باشند.
او در این باره که کدام بخش از نمایش، شما را بیشتر تحتتاثیر قرار میدهد؟ خاطرنشان کرد: از آنجایی که ظلم به کودکان یکی از چیزهایی است که همیشه من را منقلب و خشمگین میکند، روایت ساتیار ثی در مورد کودکان کار من را به شدت تحتتاثیر قرار میدهد به طوری که هر شب با بغض، این بخش را بازی میکنم و همینطور روایت رعنا حسینی روزنامهنگار اردنی و زخم کهنه قتلهای ناموسی.
فتحی درباره شخصیت مارینا پیسکولاکوای روسی و اینکه در مسائل حقوق بشری، رسالت او چه بود؟ گفت: در اکثر کشورهای ولو توسعهیافته مانند روسیه، از خشونت خانگی به عنوان خشونت خاموش یاد میشود. اغلب افراد بهویژه زنان به دلایل فرهنگی، عاطفی، اقتصادی و اجتماعی نمیتوانند در برابر این ظلم از خودشان محافظت کنند. طبق قوانین روسیه اگر خشونت خانگی منجر به بستری شدن قربانی در بیمارستان نشود، جرم جنایی به شمار نمیآید.
این بازیگر افزود: طبق یک نظرسنجی، ۱۹ درصد مردم روسیه بر این باورند که اعمال خشونت علیه کودکان و همسران تحت برخی شرایط جایز شمرده میشود. در چنین شرایطی، خانم پیسکلاکوا بعد از راهاندازی خط تلفن خشونت خانگی در روسیه، سالها تلاش کرد تا وکلایی را برای پروندههای خشونت خانگی آموزش دهد.