«شمع محفل» روایت مردی که دل‌های زیادی را حسینی کرد

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم،‌ «شمع محفل» چند روایت کوتاه از سبک زندگی آیت‌الله حاج آقا مجتبی  تهرانی‌، دفتر پنجم از مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند» نوشته محمدعلی عباسی‌اقدم از سوی دفتر نشر فرهنگ اسلامی منتشر شد.

تاکنون درباره جایگاه علمی و منزلت اجتماعی علما و نیز فعالیت‌های مذهبی، سیاسی و فرهنگی این قشر فرهیخته و تأثیرگذار مطالب زیادی گفته و نوشته شده که به نوبه خود حائز اهمیت است. در این میان، به آنچه که کمتر پرداخته شده و به نوعی مغفول مانده است نحوه زیست و به تعبیری «سبک زندگی» علما به ویژه علمای شناخته شده و برجسته است. متأسفانه در میان آثار نوشته شده درباره علمای ربانی، آن طور که باید به سبک و شیوه زندگی این عزیزان پرداخته نشده و نحوه رفتار و کردارشان از نگاه عامه مردم به ویژه جوانان پنهان مانده است. به همین دلیل، ارتباط نسل جدید با این بزرگان رفته رفته کم رنگ تر شده است.

 مجموعه «قله‌ها به آسمان نزدیک ترند» نگاهی گذرا به زندگی بابرکت و پرمعنای علماست. پنجره‌ای گشوده به افق‌های زیبا و متعالی است تا زمینه را برای آشنایی علاقه‌مندان با مشی عالمان پرهیزگار و متقی هموار کند. آنچه در این مجموعه می‌آید، برش‌هایی کوتاه از زندگی علمای ربانی و اهل معرفت است که بدون شک درنگ و تأمل در آنها می تواند راهنما و راهگشای ما در پیمودن مسیر پرپیچ و خم زندگی باشد. دفتر پنجم این مجموعه درباره سبک زندگی و شیوه زیست آیت‌الله مجتبی شهید کلهری معروف به حاج آقا مجتبی تهرانی است.

 «شمع محفل» روایت سبک زندگی و تلاش‌های علمی و عملی عالم عامل و وارسته ای است که قریب چهل سال در عرصه سیاسیت حضور موثر و مفیدی داشته و در بن‌بست‌ها و بزنگاه‌های دشوار دوران مباره با رژیم پهلوی نقش آفرینی و گره‌گشایی کرد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی تمام وقت و انرزی خود را در عرصه دشوار تعلیم و تربیت مصروف داشت، زیرا حیاتی‌ترین و مهم‌ترین نیاز کشور را تربیت نیرو و در یک کلام انسان‌سازی می‌دانست.

شمع محفل روایت فرازهایی از زندگی عالم ناشناخته‌ای است که با برپایی جلسات تفسیر قرآن و اخلاق در مسجد جامع تهران در طول ۴۰ سال متوالی فصل نوینی در ترویج معارف الهی رقم زد.

«شمع محفل» بیان زندگی و تلاش‌های علمی عالم ناشناخته ای است که در ایام جوانی، توفیق حضور در جلسات درس میرزا سید جلال مدرس بافقی را پیدا کرد که به «نهنگ العلماء» معروف بود و بعد به «حلقه اصحاب» مرد بلند آوازه مشهد، استاد محمد تقی ادیب نیشابوری راه یافت و پس از سه سال خوشه‌چینی از محضر باصفای این حکیم وارسته، با کوله باری از علم، راهی حوزه علمیه قم شد و نزد عالمان نام‌آوری از جمله آیت‌الله سیدحسین بروجردی، آیت‌الله سیدمحمد محقق‌داماد و علامه سیدمحمد حسین طباطبایی زانوی ادب زد و از خوان بابرکت این عالمان ربانی بهره‌های فراوان برد و به واسطه درایت و کیاست خود از محضر آیت‌لله بروجردی، «علم رجال» آموخت و به «فقه الحدیث» مسلط شد و از جلسات تفسیر علامه طباطبایی، شیوه و راه و رسم تفسیر قرآن با قرآن را یاد گرفت و خود به تفسیر قرآن با همان سبک و سیاق علامه روی آورد.

«شمع محفل» روایت زندگی پرماجرای طلبه‌ای جوان و پرانگیزه به نام «آقا مجتبی تهرانی» است که به توصیه اکید پدرش، میرزا عبدالعلی تهرانی سالها مشتاقانه و محققانه در جلسات درس آیت‌الله سید روح الله خمینی حضور یافت و در سایه تلاش بی وقفه و پشتکار مثال زدنی خود در عرصه تحصیل علم به چنان جایگاهی رسید که آیت‌الله خمینی به واسطه مقبولیت «علمی» و محبوبیت «عملی» شاگرد مدقق و محقق، تقریرات درس بیع، مکاسب محرمه، الطهاره و رسائل اصولی خود را به ایشان سپرد تا پس از تنظیم و آماده‌سازی منتشر کند.

«شمع محفل» روایت مهر و علاقه عجیب حاج آقا مجتبی تهرانی به استاد بزرگش آیت الله خمینی است. آن قدر که شدت این علاقه پای ایشان را به نجف اشرف باز کرد تا استاد خود را در دوران سخت تبعید تنها نگذارد و در کنار ایشان باشد و همچنان پای درسهای استاد حاضر باشد. البته این علاقه و کشش یک جانبه نبود.

آیت الله خمینی نیز به شاگردش علاقه مند بود؛ آن قدر که پس از فوت ناگهانی فرزندش گفت: «اگر مصطفی نیست مجتبی هست.»

«شمع محفل» حکایت «عالم عامل» و فقیه کاملی است که چهل سال تمام با برپایی جلسات درس فقه و اصول خود فصل نوینی در تدریس آن رقم زد مرد محقق و دانشمندی که با برگزاری جلسات درس اخلاق در کوچه «بن بست ملکی» مثل ماه تابید و مثل خورشید نور و روشنایی داد.

این دفتر حکایت مردی شهرت‌گریز است که سالها با برگزاری جلسات احیای شبهای قدر در تهران خیلی‌ها را متحول ساخت و زندگی مخاطبان زیادی را احیا کرد.

«شمع محفل»، بیان دلدادگی و شیدایی فقیهی است که با روضه‌خوانی در فرازهای پایانی جلسات اخلاق و با مقتل‌خوانی در جلسات درس محرمش، دل‌های زیادی را حسینی کرد.

نویسنده کتاب را در ۱۲ فصل به سامان رسانده است،‌ همه قبیله من‌، متولد بهار‌، هجرتی دیگر،‌ دوبرادر، یک حوزه،‌ شرح وصل،‌ همپای آفتاب،‌ مبارز گمنام،‌ سال‌های نجف،‌ چراغ روشن،‌ پیام‌بر انقلاب‌، ماه مجلس،‌ روزهای بی‌خورشید و قطره از دریا عناوین این فصل‌ها هستند.

دفتر نشر فرهنگ اسلامی این کتاب را در ۲۹۶ صفحه به قیمت ۲۴۸ هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.

انتهای پیام/