به گزارش آباجان به نقل از ایرنا، روح آدمی که همواره مایل به جاودانگی است، گاه در هزارتوی رنجها و تنگناها، سرکِشانه پایان حیات را برمیگزیند؛ به اعتقاد کارشناسان، این به ستوه آمدن و اقدام به تصمیم جانکاه خودکشی، انگیزه و ریشه های بسیاری دارد؛ مساله ای که از یکسو زیر سایه شرم یا ناآگاهی آنچنانکه باید ابراز و «درمان خواهی» نمیشود و از سوی دیگر با انبوهی از غفلت ها و برچسبهای اجتماعی مرتبط است.
برآیند آمارها نشان میدهد ۲ درصد از مرگها در جهان در نتیجه خودکشی اتفاق میافتد. این پدیده مختص جغرافیا یا جوامع خاص نیست، با این حال بطور پیوسته و پرشمار هر روز رخ میدهد و آمار آن در برخی از کشورها یا شهرها ممکن است بیشتر باشد.
به اذعان کارشناسان، نگاهی بر مجموع رخدادهای تلخ خودکشی در اصفهان در دهه گذشته؛ ضرورت تامل و ریشهیابی این پدیده اجتماعی را بیش از پیش آشکار میکند.
غلامعلی دُوروَشی، متخصص سم شناسی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان سال گذشته از افزایش مسمومیت های دارویی در استان خبر داده بود که به تعبیر جامعه شناسان ممکن است با اقدام به خودکشی مرتبط باشد و نباید نسبت به آن بی تفاوت بود.
همچنین به گفته منصور فیروزبخت مدیرکل پزشکی قانونی اصفهان ۱۹ نفر سال گذشته در اصفهان بدنبال مسمومیت با «قرص برنج» جان باختند.
در همین پیوند؛ جامعهشناس و پژوهشگر اجتماعی اصفهان در گفت و گوی اختصاصی با آباجان به نقل از ایرنا، خودکشی هایی که اتفاق می افتد را در چهار دسته طبقهبندی کرد و گفت: «خودکشی خودخواهانه» که حاصل احساس تنهایی، انزوا و یا حتی اختلال روانی افراد است؛ بیشتر در دخترانی رخ میدهد که دچار بارداری ناخواسته یا سقط جنین شدهاند و از ترس پسزدگی به زندگیشان پایان میدهند.
امان الله باطنی ادامه داد: عشقهای نافرجام نیز در برخی موارد به خودکشی های خودخواهانه منجر خواهد شد که برای کنترل این گروه از خودکشیها نیازمند ارتقای مهارتهای گفت و گو با خانواده در هنگام بروز بارداری های ناخواسته دختران، اعتیاد فرزندان و تجارب عشقی آنها هستیم.
وی «خودکشیهای دگرخواهانه» را از انواع دیگر این پدیده عنوان کرد و افزود: فرد در این نوع خودکشی علاقهمند میشود تا خود را در اثر احساس همبستگی و انسجام قوی نسبت به یک گروه یا حتی جامعه فدا کند؛ در عرصه عمومی جامعه چنین خودکشیهایی را بیشتر درباره کارگران یا طلبکاران موسسات مالی میبینیم که بخاطر جلب توجه نسبت به یک درد یا معضل اقتصادی دست به چنین کاری میزنند که بیشتر به شکل خودسوزی انجام میشود.
این جامعه شناس افزود: پیشگیری از این نوع خودکشی، نیازمند تقویت مهارت زندگی در شرایط سخت برای طلبکاران موسسات مالی، کارگران تعدیل شده، ارتقای فرهنگ گفتگو و نیز مهارت مدیریت استرس و آموزش شیوه های ایجابی بیان مطالبات اجتماعی و فردی هستیم.
پژوهشگر اجتماعی در ادامه به نوع دیگری از خودکشی با عنوان «هنجارپریشانه» اشاره و بیان کرد: هرگاه نظارت جامعه بر رفتارها و هنجارها ضعیف یا حذف شود، این خودکشی از سوی افراد جامعه رخ میدهد.
وی خاطرنشان کرد: اقدام به خودکشی دختران و پسران از فراز پل ها از این دست خودکشی هاست و برای کنترل آن نیازمند کار بر روی سبک های فرزند پروری طرد کننده، سهل گیرانه و مستبدانه و اشاعه سبک زندگی مقتدرانه برای افزایش کنترل اجتماعی خانواده ها هستیم.
باطنی «خودکشی های تقدیرگرایانه» ناشی از مچاله شدن روح افراد در یک نظم دستوری خشک و روح اجتماعی یا خانوادگی را از دیگر انواع خودکشی ها بیان کرد و افزود: این خودکشیها بیشتر در بین افراد میانسال برای فرار از محدودیتها و خستگی رخ میدهد، افرادی که از روزمرگیهای زندگی به ستوه آمدهاند و راه بهجایی نمیبرند.
به گفته وی؛ خودکشی های خانوادگی از همین نوع است که برای کنترل آن نیازمند افزایش نشاط اجتماعی و تمرکز بر موضوع درمان افسردگی هستیم.
این جامعه شناس ادامه داد: بر اساس مشاهدات اجتماعی در سالهای اخیر شاهد تعدد خودکشی های تقدیرگرایانه در جامعه هستیم که ناشی از دست و پنجه نرم کردن با مشکلات زندگی، یکنواختی و نبود قدرت تغییر سرنوشت است.
باطنی اضافه کرد: این نوع خودکشی در بلندمدت به مثابه یک سازوکار دفاعی «فرار» بیشتر خود را نشان می دهد؛ به این معنا که فرد در کوتاهمدت از موضوع نامطلوب و ناخوشایند میگریزد و به کارهای زودگذر و خوشایند پناه میبرد؛ در این حالت ذهن انسان بصورت موقت آرام میشود و میتواند برای چند مدت از اضطراب دور بماند اما این رفتار نمیتواند راهکار درستی برای رهایی از مشکلات باشد و به عبارت دیگر چنین رفتاری پاک کردن صورت مساله است.
این پژوهشگر اجتماعی با بیان اینکه مکانیسم دفاعی فرار با عنوان انحراف نیز شناخته میشود، افزود: مصرف الکل، استعمال سیگار، انجام کارهای پرخطر جنسی و پرخوری از رفتارهای روزمره مربوط به مکانیسم دفاعی فرار می شود که در کوتاهمدت رهایی از موضوعات استرس زا در زندگی را بدنبال دارد و در بلندمدت میتواند خود را به شکل خودکشی نشان دهد.
این پژوهشگر با بیان اینکه راهکار کاهش این خودکشیها کار بر روی مقوله نشاط اجتماعی است، افزود: نتایج بررسی ۲۴ پژوهش درباره نشاط اجتماعی با نرمافزار جامع فراتحلیل نشان میدهد که رضایت از زندگی، عزت نفس، دینداری و ارتباط اجتماعی، به نسبت سایر متغیرها، تاثیر زیادی بر نشاط اجتماعی در ایران و اصفهان دارد که این یافته در نظریات جامعه شناسان از جمله وینهوون، اینگلهارت، آرگایل و دورکیم نیز مستتر است.
وی خاطرنشان کرد: برای تحقق نشاط اجتماعی بر اساس چهار مولفه رضایت از زندگی، عزت نفس، دینداری و ارتباط اجتماعی نیز باید چالش هایی مانند منفی گرایی اجتماعی، خودشیفتگی اجتماعی، عزت نفس کاذب و ضعف باورها در میان جوانان و نوجوانان را حل کنیم.
باطنی افزود: از سوی دیگر بر اساس آمار، حدود ۶۰ درصد از مسمومیتها در استان ناشی از مصرف چند قلم دارو (چند دارویی) و ۲۰ درصد بدلیل سوء مصرف انواع مواد مخدر، محرک، روانگردان و مشروبات الکلی است، که این نوع مسمومیتها ممکن است بدلیل اقدام به خودکشی اتفاق افتاده باشد از این رو نیازمند واکاوی و پژوهش های اجتماعی و روانشناسی است.
وی ادامه داد: اگر روش خودکشی های مردانه خشنتر و بطور معمول از طریق پرت شدن از بلندی یا به دارآویختن یا سقوط در مسیر متروست؛ خودکشیهای زنانه ملایمتر و با استفاده از مصرف قرص انجام می شود.
این جامعه شناس عنوان کرد: در میان چهار نوع خودکشی خودخواهانه، دگرخواهانه، هنجارپریشانه و تقدیرگرایانه، خشن ترین آن مربوط به خودکشیهای دگرخواهانه است که در آن هر چقدر خودکشی رِقت بارتر باشد توجه بیشتری جلب میکند که بیشتر در قالب خودسوزی نمود دارد؛ اما روش های خودخواهانه و تقدیرگرایانه محافظهکارانهتر است و در آن بیشتر شاهد مسمومیت دارویی هستیم.
به گزارش آباجان به نقل از ایرنا به ازای هر خودکشی کامل(منجر به فوت)، حدود ۲۰ تا ۳۰ برابر آن اقدام به خودکشی اتفاق می افتد. آمار دقیق تعداد خودکشی هایی که اتفاق می افتد در دسترس نیست زیرا تنها بخشی از آنها در سامانه وزارت بهداشت ثبت رسمی شده است که بدیل برخی ملاحظات اجتماعی به ندرت در اختیار رسانه ها قرار می گیرد.
بر اساس پژوهش های انجام شده، شایعترین عوامل زمینهساز خودکشی در ایران اختلالات روانی، مشکلات خانوادگی، اقتصادی، عاطفی، تحصیلی، تاثیر پذیری از فیلم ها و فضای مجازی، ناسازگاری با محیط، اعتیاد و مشکلات جسمانی است.
هر مرگ بر اثر خودکشی دستکم یکصد نفر را متاثر میکند؛ از دوست و آشنا و همکاران و خانواده گرفته تا همه افرادی که به نوعی با آن فرد ارتباط دارند.