به گزارش خبرنگار فرهنگی آباجان به نقل از ایرنا، عملکرد صداوسیما در پوشش برنامه های المپیک را میتوان از چند منظر تحلیل و بررسی کرد: اول اینکه از لحاظ دریافت و پخش تصاویر، امسال نیز با خریداری حق پخش مسابقات با ما کیفیت خوبی مواجه بودیم. تصویر به اصطلاح کلین و اصلی حس احترام به بیننده را تداعی می کرد. تصویر “بازدریافتی” از ماهواره میتوانست تصویر شلوغ و پر از لوگوهای محو شده باشد که با قطع صدای دریافتی به دلیل وجود گزارشگر زبان دیگر، حس خوب را از مخاطب بگیرد.
خریداری حق پخش البته چندسالی است توسط رسانه ملی انجام میشود اما تمایز امسال کم شدن آگهیهای طولانی در حین مسابقات بود. سالهای قبل بازرگانی سازمان تلاش میکرد هزینه ای که برای حق پخش داده را از تبلیغات طولانی مدت جبران کند اما امسال ما با تبلیغات کمتری از حیث تلف شدن زمان مواجه بودیم. مخاطب امسال برای دیدن یک مسابقه قرار نبود از روغن بدون پالم تا کفش طبی راحتی را هر روز مثل سوهان روان تماشا کند تا مثلا به یک مسابقه سه دقیقهای تکواندو برسد.
البته استفاده از اسپانسر برای برنامه ویژه المپیک اگرچه با بدسلیقگی همراه بود و این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد کرد که نوشابه انرژی زا چه ربطی به المپیک دارد اما جایگزین مناسبتری تا این جنس از تبلیغات چند دقیقهای بود.
مسئله بعدی پیوستهای رسانه ای برای المپیک بود. برنامههای تامینی مثل سلسله مستندهای “پرتره” ورزشکاران توانست آشنایی بیشتری بین مخاطب و قهرمان ورزشی ایجاد کند. توجه ویژه به ورزشکاران رشتههای غیرفوتبالی امسال نوید یک اتفاق ویژه و مهم بود. حالا مخاطب شناخت نسبیای حتی از ورزشکار ملی پوش المپیکی در رشته وزنه برداری میتواند داشته باشد.
در کنار برنامهای تامینی و مستندهای شبکه سه و ورزش؛ گزارشگرهای نمرههای متفاوتی گرفتند. رشته تکواندو و کشتی به عنوان دو ورزش مدال ساز ما در المپیک دو گزارشگر خوب و یک گزارشگر معمولی داشت. رسول مهربانی بیشک ستاره امسال شبکه سه و ورزش در گزارشگری بود که اگر پیشکسوتان این حوزه اجازه بدهند میتواند جایگزین به مراتب بهتری برای خراسانی مجری همیشگی شبکه سه در این حوزه باشد.
هادی عامل همچنان خوب و با هیجان است. برخلاف گزارش چند رسانه و خبرگزاری که کینه اختلافات با مدیریت شبکه را بر سر گزارشگران خالی میکنند و روایتگران المپیک را دارای هیجانات کاذب میخوانند، جنس گزارشگری ها حس خوبی تداعی میکرد و گرم و روان بود و در لحظات مهم افت و خیز خوبی داشت. مشکلاتی که گزارشگران دیگر به خصوص پیشکسوتان دچارش میشوند و گزارشها کم ریتم و کم رمق است اما هادی عامل همچنان سطح بالایی از انرژی را در گزارشگری نشان میدهد.
در رقابت بین شبکههای ورزش و سه با شبکههای فارسی زبان خارج از کشور باید گفت رسانه ملی عملکرد به مراتب موفق آمیزتری در این حوزه هم داشته است و اساسا با هم قابل مقایسه نبودند.
ترجیح مخاطب به شنیدن یک گزارش حماسی ورزشی در تلویزیون ایران در برابر یک گزارش سیاسی از جنس مزدک میرزایی در شبکههای فارسی زبان خارجی، یک نکته رو به جلو برای صداوسیماست. در حالی منتقدین رسانه ملی نسبت به ورودهای اشتباه گزارشگران داخلی واکنش نشان دادند که شبکههایی نظیر ایران اینترنشنال رسما در رویدادهای قبلی درخواست داشتند شخصی مثل مهدی طارمی علیه پهبادهای شاهد در جنگ اوکراین و روسیه اظهار نظر کند! تلاش برای حفظ مخاطب در شبکههای داخلی و عدم توجه به شبکههای فارسی زبان یا انگلیسی زبان نکته مثبتی بود که المپیک را تبدیل به یک رویداد رسانهای در تلویزیون کرد. برنامههای تامینی، ویژه برنامه ها، مستندها، نماهنگها و تولیدات ویژه هر شبکه به فراخور ماموریتشان نمره قابل قبولی داشتند.
دست سردبیر از خبر بیرون زده!
از دید رسانههایی که به دور از یک تحلیل فنی واقع گرایانه، به نقد این پوشش رسانهای میپردازند بیشتر همان نبود رابطه عاطفی خوب با شبکه های ورزش و سه به چشم میآید تا یک گزارش حرفه ای!
مثلا یکی از این رسانهها تیتر زد؛ “آماری که آبروی صداوسیما رو برد!” در نگاه اول مخاطب حس میکند یک نظرسنجی علمی و مهم را این رسانه میخواهد نشان دهد که بیانگر این نکته است که مخاطب هیچ اقبالی به عملکرد المپیکی رسانه ملی نداشته است اما وقتی خبر را مرور میکنیم متوجه میشویم اشاره این رسانه به نظرسنجی آنلاین یک پایگاه خبری کوچک بوده و با استناد به این نظرسنجی چنین تیتری استفاده شده است.
نگاه سیاسی حاضر در چند رسانه با جو و کنشهای مردمی در فضای مجازی تفاوت زیادی داشت. اما وقتی جای پای محکمی برای نقد بیش از حد وجود نداشته باشد دست سردبیر بیرون میزند.
مثلا یک رسانه دیگر اشاره داشت به کاذب بودن هیجانات مجریان تلویزیون در روایتگری مسابقات! موضوعی که اگر یک مسابقه تکواندو به گزارشگری رسول مهربانی را دیده باشید متوجه رنگ وبوی سیاسی این رفتار رسانه مذکور میشوید.
المپیک به پایان رسید و رسانه ملی باید در جهت تقویت عناصر موفق خود در پوشش این رویداد ورزشی قدم بردارد. گزارشگرهای جوان میتوانند مهر پایانی باشند بر فعالیت همتایان بازنشسته خود باشند. برای اسپانسر هم باید طرح نویی داشت نمی شود یک برنامه ورزشی از نوشابه گازدار به عنوان اسپانسر استفاده کند. شبکههای معتبر دنیا برای این موضوع روشهای مختلف بازرگانی را انتخاب کردند مثلا استفاده از مدالواره ثابت به جای تبلیغات فول اسکرین حس مثبتتری به مخاطب میدهد و به دلیل مدت زمان بیشتر برای صاحب تبلیغ هم میتواند خوشایندتر باشد. خوش سلیقگی در انتخاب اسپانسر هم میتواند در این موضوع موثر باشد مثلا تبلیغ یک برند ورزشی برای المپیک حتما از نوشابه بهتر خواهد بود.