به گزارش خبرنگار سینمایی آباجان به نقل از ایرنا، این روزها فیلم سینمایی تاوان به کارگردانی رامین سهراب در سینماهای کشور به روی پرده است، این فیلم پس از مدتهای زیاد و فاصلهای که سینمای ایران از ژانر اکشن گرفته بود، در قامت این گونه سینمایی، قد علم کرده است. این فرصت بهانه ای شد که در این مطلب به دورانی از سینمای اکشن بپردازیم.
سینمای اکشن در دنیا از گونههای محبوب و پرطرفدار است که مهم ترین ویژگی آن، ایجاد هیجان در سطح بسیار بالاست. حال این هیجان هر چقدر بتواند در سطحی بالاتر در مخاطب رقم بخورد، فیلم موفقتر عمل کرده است. در این فیلمها برای ایجاد صحنههای هیجانانگیز از مبارزهها، جنگ، تعقیب و گریز، انفجارها و تیراندازیها به وفور استفاده میشود. فیلمهای اکشن معمولا شامل تعاملات فیزیکی فراوان و مشتمل بر صحنههای اکشن هستند که برای جذابیت بیشتر بر روی دستاوردهای فیزیکی، تکنیکهای رزمی و استفاده از افکتهای ویژه تمرکز میکنند.
در فیلم اکشن، شخصیت اصلی، که معمولا یک قهرمان است، با مشکلات و تهدیدهای مختلف مواجه میشود و برای حل مسائل و مقابله با خطرات مختلف، از تواناییهای خاصی مانند تسلط بر رزم، استفاده از اسلحهها و بهرهبرداری از تکنولوژیهای پیشرفته و استراتژیهای هوشمندانه استفاده میکند. اکشن و هیجان به تماشاگران این امکان را میدهد از رویدادها و ماجراها لذت ببرند و در جریان صحنههای هیجانانگیز و مبارزات نفسگیر قرار بگیرند.
جمشید هاشمپور؛ رمبویی که دیگر متولد نشد
در سینمای قبل از انقلاب ایران، حرکت جدی فیلم اکشن با ساموئل خاچیکیان و فیلم چهارراهحوادث (۱۳۳۳) و دلهره (۱۳۴۱) در زیرژانر اکشن – جنایی آغاز شد و با قیصر (۱۳۴۸) مسعود کیمیایی مخاطب خود را پیدا کرد. اما ژانر اکشن پس از انقلاب، با فیلم عقابها (۱۳۶۳) به کارگردانی خاچیکیان و با بازی جمشید هاشمپور وارد جریان هدفمندتری شد و هاشمپور با نام مستعار جمشید آریا به عنوان ستاره اکشن آن روز سینمای ایران در شمایل یک قهرمان همه فن حریف و برنده به مخاطب معرفی شد.
مهمترین ویژگی بارز در شخصیت قهرمان فیلم اکشن، تسلط او در مبارزه های تن به تن و رزمی است، قهرمانی که در هر دوره زمانی با توجه به پیشرفت تسلیحات در مبارزات مجهز به بروزترین آنها باشد. پس از عقابها، جمشید سینمای ایران در فیلمهای دیگری چون تاراج (۱۳۶۴) به کارگردانی ایرج قادری با کاراکتری به نام زینال بندری، تیغ و ابریشم (۱۳۶۴) به کارگردانی مسعود کیمیایی و افعی (۱۳۷۱) به کارگردانی محمدرضا اعلامی بازی کرد.
او در افعی موفق شد به عنوان قهرمانی که یادآور رمبویی ایرانی است، نقشآفرینی کند. جایگاهی که بعد از او در سینمای ایران خالی ماند. هر چند تلاش هایی برای معرفی فرامرز قریبیان، حسین یاری و کامبیز دیرباز اتفاق افتاد، اما هیچکدام در به دست آوردن این جایگاه موفق نبودند و جمشید هاشمپور همان رمبویی ماند که دیگر در ایران متولد نشد.
دهه ۷۰ اوج سینمای اکشن جنگی در ایران
زیرژانرهای اکشن در سینمای ایران در چند شاخه قابل بررسی است؛ اکشن جنایی، پلیسی، امنیتی، جنگی، رزمی و ورزشی که با توجه به روایت و خط پیرنگ هر کدام میتوانند با یکدیگر نیز در التقاط باشند؛ یعنی ترکیبی از ژانر جنایی – پلیسی و یا رزمی- جنگی و…
سینمای ایران که در دهه ۴۰ و اوایل ۶۰، اکشن های خود را در ژانر جنایی و پلیسی داشت، از نیمه دوم دهه ۶۰ به سمت اکشن جنگی گرائید و با فیلمهایی چون کانی مانگا (۱۳۶۶) به کارگردانی سیف الله داد، جنگ نفت کش ها (۱۳۷۲) به کارگردانی مجید بزرگنیا، منطقه ممنوعه (۱۳۷۳) به کارگردانی رضا جعفری، حمله به اچ۳ (۱۳۷۳) به کارگردانی همایون اسعدیان، در دهه ۷۰ اوج سینمای اکشن در ژانر جنگی را نشان دادند.
هر چند در همین دهه شاهد چند فیلم مهم اکشن در ژانر پلیسی و ورزشی هم بودیم؛ فیلم ترن (۱۳۶۶) به کارگردانی امیر قویدل، فیلم سرعت (۱۳۷۵) به کارگردانی محمدحسین لطیفی و یاسهای وحشی (۱۳۷۶) به کارگردانی محسن محسنینسب که ترکیبی از ژانر ورزشی، رزمی و دفاع مقدس بود.
در ادامه و در دهه ۸۰ و ۹۰، سینمای اکشن ایران در زیرژانرهای متفاوتی به صورت متنوعتر فعالیت خود را ادامه داد؛ فیلمهای دوئل (۱۳۸۲)به کارگردانی احمدرضا درویش، نگار (۱۳۹۵) به کارگردانی رامبد جوان، روز صفر (۱۳۹۸) به کارگردانی سعید ملکان و تک تیرانداز (۱۳۹۹) به کارگردانی علی غفاری از مهمترین سینمایی های اکشن در این دوره هستند.
زنجیره آثار تولیدی سینمای اکشن ایران و نظر منتقدان و کارشناسان در زمان اکران هر یک از آنها در طول دوره های وقت نمایش فیلم، گویای این نکته است که مولفههای واقعی فیلم اکشن رفتهرفته کمرنگتر شده است و چنانچه بخواهیم سینمای اکشن ایران را در قیاس با سینمای جهان با فیلمهایی همچون شوالیه تاریکی اثر کریستوفر نولان و سه گانه ماتریکس و یا جانویک قرار دهیم، تفاوت فاحش آن را درک خواهیم کرد.
سینمایی که از ابتدای روند شکل گیری موفقتر عمل کرد اما کمکم به التقاط ژانرها انجامید. تا جایی که در سینمای سالهای اخیر شاهد فیلمهایی حول محور تعقیب و گریز، جاسوسی و جنگی هستیم که تنها در ژانر اکشن نمی گنجند.
از سویی بیشترین فیلمهای اکشن در سالهای اخیر در حوزه دفاع مقدس بوده است. فیلمهایی که منحصرا در ژانر دفاع مقدس قابل بررسی هستند اما برای جذابیت بیشتر، از صحنههای جنگی، مبارزه و زدوخورد نیز استفاده میکنند.
باتوجه به اینکه فیلمسازی در ژانر اکشن به توسعه و پیشرفت تجهیزات سینمایی وابسته است، پرهزینه بودن تولید فیلم در این ژانر، میتواند دلیل عدم ساخت آن در سالهای اخیر باشد. به عبارتی به دلیل ریسک بالا، هر کارگردانی مجاب به ساخت در این ژانر نمیشود.
اکنون جریان سینمایی اکشن از سالهای موفق خود در دهه ۷۰ فاصله گرفته و با تغییراتی که در الگوریتم اکشنسازی در سینمای جهان اتفاق افتاد، همراه نبوده است. با این حال باید دید که اثر سینمایی تاوان که مدعی یک اکشن روز است، آیا در بههمرسانی مولفههای اصیل این ژانر موفق عمل میکند یا خیر.