ممکن نیست ایران قبل از رودکی شاعر و نویسنده نداشته باشد

ممکن نیست ایران قبل از رودکی شاعر و نویسنده نداشته باشد

احمد تعمیم‌داری در گفت‌وگو با خبرنگار کتاب آباجان به نقل از ایرنا، با تاکید بر اینکه رودکی یکی از پایه‌گذاران شعر فارسی بعد از اسلام است، بیان کرد: البته قبل از اسلام شاعران زیادی در ایران وجود داشتند، اما سلسله ساسانی اجازه کتابت نمی‌دادند و توده‌های مردم اجازه نداشتند سواد خواندن و نوشتن بیاموزند. ممکن نیست ایران که در آن فارسی دَری میان مردمانش رایج بود و صدها سال هم تمدن و فرهنگ داشت، تا زمان رودکی بدون شاعر و نویسنده باشد. رودکی نخستین شاعری است که مجموعه او ثبت شده اما بسیاری از شعرهای او از بین رفته است.

رودکی بالغ بر یک میلیون و ۳۰۰ هزار بیت شعر داشت که از این تعداد ۷۰۰ بیت باقی مانده است

این فارسی‌پژوه درباره تعداد ابیاتی که رودکی سروده است، توضیح داد: شاعری می‌گوید ابیات رودکی را شمرده است و او بالغ بر یک میلیون و ۳۰۰ هزار بیت شعر داشت که از این تعداد به روایتی ۷۰۰ بیت یا کمتر از آن، باقی مانده است، حتی تعداد اندک بیتی که باقی مانده نشانه استادی و دانشمندی و مذهب رودکی است، اما اهمیت رودکی در این روایت نیست و ممکن است در آن شک شود و درست بیان نشده باشد. ممکن است به علت دیگری نابینا شده باشد، بهتر است که روی شعر رودکی تکیه کنیم.

او با بیان روایتی درباره دلیل نابینایی رودکی، ادامه داد: در روایتی نقل شده است به این دلیل که رودکی فاطمی مذهب و شیعه مذهب بود، به دستور خلیفه عباسی او را نابینا کردند. یکی از شاعران می‌گوید از رودکی سلطان شاعران شنیدم، «کندر جهان به کس مگرو جز به فاطمی».

ممکن نیست ایران قبل از رودکی شاعر و نویسنده نداشته باشد
احمد تعمیم‌داری استاد تمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی

رودکی در جوانی زیبارو، رشید و قابل توجه بود

تعمیم‌داری با اشاره به اینکه رودکی شاعر دربار سامانیان، اهل تشیع و فاطمی مذهب بود، گفت: فاطمی‌ها در مصر امکانات گسترده‌ داشتند، حدود ۳۰۰ سال در آنجا فرهنگ و تمدن خود را ترویج کردند؛ دانشگاه الازهر را به نام حضرت زهرا(س) در مصر تاسیس کردند. اما خلفای عباسی با خلفای فاطمی رابطه خوبی نداشتند و به همان جرمی که حسنک وزیر را از بین بردند احتمال دارد که رودکی را هم نابینا کرده باشند.

استاد تمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه رودکی قصاید جالبی دارد، از قصیده دندان (معروف به دندانیه) نام برد و گفت: به این قصاید معمریات می‌گویند، شاعر در این قصیده در هنگام پیری خود شکایت و ناتوانی خود را وصف می‌کند.

به همان جرمی که حسنک وزیر را از بین بردند احتمال دارد که رودکی را هم نابینا کرده باشند

مرا بسود و فرو ریخت هر چه دندان بود/ نبود دندان، لا بل چراغ تابان بود

سپید سیم زده بود و در و مرجان بود/ ستارهٔ سحری بود و قطره باران بود

یکی نماند کنون زآن همه، بسود و بریخت/ چه نحس بود! همانا که نحس کیوان بود

نه نحس کیوان بود و نه روزگار دراز/ چه بود؟ منت بگویم: قضای یزدان بود

جهان همیشه چنین است، گِرد گَردان است/ همیشه تا بوَد آیین گِرد، گَردان بود …

او ادامه داد: در همین قصیده شاعر می‌گوید «تو رودکی را -ای ماهرو!- کنون بینی/ بدان زمانه ندیدی که این چنینان بود» معلوم است که رودکی در جوانی زیبارو، رشید و قابل توجه بود و پیر می‌شود و می‌گوید «عصا بیار، که وقت عصا و انبان بود»

رودکی شعرهای حکیمانه در حوزه‌های متعدد سروده است

تعمیم‌داری با اشاره به تعدد حوزه‌هایی که رودکی در آن‌ها شعر دارد، توضیح داد: رودکی شعرهای حکیمانه در حوزه‌های متعدد سروده است، درباره سپهر دنیا، درباره بی‌اعتباری عمر و روزگار شعر سروده است. رودکی در یکی از اشعار معروفش می‌گوید: «گفتا که: که را کشتی تا کشته شدی زار؟/ تا باز که او را بکشد؟ آن که تو را کشت» این شعر را به ناصر خسرو و رودکی نسبت می‌دهند که به عقیده من با رودکی مناسبت‌تر از ناصر خسرو است.

به این دلیل که اجازه نمی‌دادند مردم سواد بیاموزند، شاعران شناخته شده نیستند و شعر آن‌ها فراموش شده است

این زبان‌شناس با بیان اینکه رودکی در عهد سامانیان زندگی می‌کرد، افزود: اینطور نبوده که ایران قبل از اسلام شاعر نداشته باشد، اما به این دلیل که اجازه نمی‌دادند مردم سواد بیاموزند، شاعران شناخته شده نیستند و شعر آن‌ها فراموش شده است، شاید آثار آنها ثبت نشده است. رودکی نخستین شاعر فارسی زبان نیست، رودکی از اولین شعرای فارسی بعد از اسلام است.

به گفته او دوره ساسانی و آل بویه دوره تمدن ایران و تمدن اسلام است. یعنی از نیمه دومِ قرن سوم، یعنی قرن چهار و پنج و ۶ تا حمله مغول حدود ۴۰۰ سال، زمانی برای فرهنگ و تمدن پیشرفته ایران است. ابن سینا، فارابی، محمد ابن یوسف العامری، فیلسوفان و شاعران در این دوره پیشرو هستند تا دوره غزنوی، از نیمه دوم قرن ششم، که در آن فرهنگ و تمدن ایران به ضعف گرایش پیدا کرد.

این فارسی‌پژوه درباره چرایی قابل فهم بودن آثار کلاسیک مانند اشعار رودکی برای ایرانیان و غیرقابل فهم بودن آثار کلاسیک غربی مانند هملت نوشته ویلیام شکسپیر برای مخاطبان امروز انگلیسی زبان، توضیح داد: نوشته‌های شکسپیر تا به امروز چهار بار از انگلیسی به انگلیسی ترجمه شده است؛ اما برای زبان فارسی، فردوسی و رودکی ترجمه‌ای از فارسی به فارسی نداشتیم. حداکثر ریزش گرامری زبان فارسی در دوره ساسانیان انجام شده است، زیرا ساسانیان به مردم زبان فارسی را آموزش نمی‌دادند و بنابراین هرچه لازم بود زبان تغییر کند، تغییر و تحول پیدا کرده است.

به گفته او پیشرفت تمدن و صنعت خیلی مهم است، هرچه تغییرات جامعه بیشتر باشد، زبان هم تغییر می‌کند. این احتمال هم وجود دارد که در ایران از نظر صنعت مقداری کم کاری کردیم و عقب ماندیم، زبانمان هم می‌تواند به همان‌ها اشاره کند.

حتما ببینید

در کارگاه‌های ایران شناسی چین چه گذشت؟/شعر سعدی یک قرن پس از او به چین رسیده است

در کارگاه‌های ایران شناسی چین چه گذشت؟/شعر سعدی یک قرن پس از او به چین رسیده است

به گزارش آباجان به نقل از ایرنا، زبان فارسی به عنوان یکی از زبان‌های کهن …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *