سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه موج تازهای از ارزیابیها در رابطه با پیامدهای داخلی، منطقهای و حتی جهانی آن را در میان رسانهها، تحلیلگران و اتاق فکرهای مختلف در سطح جهانی ایجاد کرده است. آنچه اهمیت دارد، نقشی است که این ارزیابیها میتواند بر پیشبرد مسیر آینده تحولات و شکل دادن به آن داشته باشد. به همین دلیل، بررسی نوع نگاه آنها به این مساله میتواند، برخی خطوط آینده ساختار سیاسی در سوریه و نظم امنیتی در خاورمیانه را نمایان سازد.
نکته حائز اهمیت این است که اندیشکدههای آمریکا بیشترین تولیدات را در این زمینه داشتهاند. به همین دلیل در گزارش حاضر به بررسی نگاه برخی از مهمترین و تاثیرگذارترین اندیشکدههای آمریکایی نسبت به آینده تحولات سوریه و پیامدهای آن بر نظم امنیتی در خاورمیانه، پرداخته شده است.
به طور کلی، محورهای مطرح شده در اندیشکدهها در قالب سه موضوع محوری قابل تفکیک بودند که در ادامه به آنها پرداخته میشود:
الف) آیا سوریه به ائتلاف پایدار میرسد؟
«موسسه واشنگتن» در گزارشی که البته به نقل از جروزالم پست با عنوان «با رفتن اسد – چه اتفاقی می افتد؟[۱]» منتشر کرده، برخی مسائل پیرامون این موضوع را مورد کنکاش قرار داده است.
ایهود یعاری[۲]، نویسنده این گزارش مدعی شده است: ایجاد یک دولت مرکزی مناسب برای جایگزینی دولت اسد دشوار خواهد بود. زمان زیادی طول میکشد تا سوریه به یک ائتلاف پایدار میان انبوه بازیگران دخیل در آن دست یابد. میتوان انتظار داشت که کردها کنترل خودمختار کنونی خود بر یک چهارم قلمرو سوریه را حفظ خواهند کرد. علویها هم که از قدرت کنار گذاشته شدهاند، ممکن است تلاش کنند تا یک اداره جداگانه در امتداد سواحل اطراف لاذقیه و طرطوس، احتمالاً با حمایت روسیه، ایجاد کنند.
اندیشکده «گروه بحران» نیز در گزارشی با عنوان «اولویتهای بعد از سقوط اسد[۳]» ادعا کرد: دلایل سقوط بشار اسد در ضعف حامیان خارجی آن بوده است. سقوط حکومت بشار اسد آخرین اپیزود در واکنش زنجیرهای بود که با جنگ اسرائیل و حماس شروع و پس از یک سال تبادل آتش میان اسرائیل و محور مقاومت به وقوع پیوست. علاوه براین روسیه، متحد اصلی رژیم اسد نیز بیش از دو سال در اوکراین مشغول بود. بنابراین، گروه تحریرالشام حمله خود علیه حلب و دیگر شهرهای سوریه را در حالی آغاز کرد که حامیان اسد حواسشان پرت شده یا نیروی آنها تخلیه شده بود.
ب) برای سوریه پس از اسد چه اتفاقاتی رقم میخورد؟
اینکه در آینده چه تحولاتی در سوریه رخ خواهد داد و یا نظام سیاسی آن چه تغییراتی را شاهد خواهد بود، از جمله موضوعات مهمی است که مورد توجه اتاق فکرهای آمریکایی قرار گرفته است.
بنیاد دفاع از دموکراسی: اقدامات اولیه حاکمان جدید سوریه نشان میدهد که آنها به دنبال جلب حمایت جهانی هستند، اما هیچ مطمئن نیست که آیا آنها واقعا تغییر کردهاند یا وعدههای توخالی به جهان میفروشند؟«بنیاد دفاع از دموکراسی» در گزارشی با عنوان « اسد رفته است: اکنون چه اتفاقی برای سوریه می افتد؟[۴]»، به گمانهزنیها در مورد آینده دولت سوریه تحت کنترل هیات تحریرالشام به رهبری محمدالجولانی، پرداخته است.
تحلیلگر این بنیاد در گزارش خود آورده است: به نظر میرسد حاکمان جدید سوریه به دنبال اجتناب از مواردی هستند که سبب ایجاد نگرانی در دیگر کشورهای عربی- غربی میشود. آنها از «محمد قاضی الجلالی» نخست وزیر کنونی و کابینهاش خواستند تا به حکومت ادامه دهند. این مساله نشان میدهد حاکمان کنونی سوریه میدانند بوروکراسی و کابینه فعلی میتواند در این زمانه آشفته مفید باشد. این اقدامات اولیه نشان میدهد کسانی که اسد را سرنگون کردند، به دنبال جلب حمایت جامعه جهانی هستند. این درحالی است که از نگاه ناظران بیرونی سقوط ناگهانی اسد، ممکن است به بیقانونی و هرج و مرج منجر شود.
با وجود این، پیشینه محمدالجولانی همچنان نگران کننده است. از زمان اعتراضات داخلی در سوریه، یکی از کشورهای عرب منطقه و بازوهای تبلیغاتی آن سخت در تلاش بودهاند تا جولانی را به عنوان یک اسلامگرای میانهرو معرفی کنند. این کشور عرب همین مسیر را در رابطه با طالبان نیز در پیش گرفت. اما پس از بازپسگیری افغانستان توسط طالبان و با گذشت زمان، طالبان شروع به از بین بردن آزادیهای شخصی و تحمیل قواعد شریعت به ویژه بر زنان افغان کردند. بنابراین، هیچ کس مطمئن نیست که آیا جولانی واقعا تغییر کرده یا فقط وعدههای توخالی به جامعه جهانی میفروشد؟
«موسسه بروکینگز» نیز در گزارشی با عنوان «آینده سوریه و منطقه پس از سقوط اسد چیست؟[۵]» با «استیون هیدمن» کارشناس ارشد مرکز سیاست خاورمیانه موسسه بروکینگز، در رابطه با تاثیر سقوط حکومت اسد بر سوریه به گفتوگو پرداخته است. در رابطه با آینده سوریه تحت حکومت هیات تحریرالشام، هیدمن گفته است این گروه و محمدالجولانی، رهبر آن در جهانبینی خود کاملاً بنیادگرا باقی میمانند، اما احتمالا از جهانبینی القاعده و داعش فاصله گرفته و نوع تعریف خود از ایدئولوژی بنیادگرایی را تعدیل خواهد کرد.
هیدمن گفته است: همه چیز به اقدامات آینده جولانی وابسته است و آمریکا و بریتانیا که وی و گروه هیات تحریرالشام را در زمره گروههای تروریستی قرار دادهاند، منتظر اقدامات بعدی آن هستند تا در رابطه با این مساله که جولانی و گروهش را از فهرست گروههای تروریستی خارج کنند یا خیر، تصمیم بگیرند.
ج) آیا ژئوپلیتیک منطقه تغییر میکند؟
ادعای اندییشکده آمریکایی «موسسه خاورمیانه»: خاورمیانه در آستانه یک تحول مهم و تغییرات جدید ژئوپلتیکی استیکی دیگر از پیامدهایی که پس از سرنگونی حکومت بشار اسد در سوریه مورد توجه تحلیلگران قرار گرفته، تاثیرات این اتفاق بر نظم ژئوپلتیکی و امنیتی در خاورمیانه است.
«پل سالم» معاون روابط بین الملل «موسسه خاورمیانه» در گزارشی با عنوان « سقوط اسد توازن ژئوپلیتیکی خاورمیانه را بیشتر بر هم می زند[۶]»، به بررسی پیامدهای ژئوپلتیکی سقوط حکومت بشار اسد پرداخته است.
به ادعای نویسنده، «سقوط اسد که در پی یک سری رویدادهای حیرت انگیز از ۷ اکتبر سال گذشته اتفاق افتاد، تعادل ژئوپلیتیکی در خاورمیانه را بیشتر بر هم زد.»
در این رابطه، استیون هیدمن پیشبینی کرده است: ما در آستانه یک تحول مهم هستیم که میتواند بزرگترین تغییر در چشمانداز ژئوپلیتیک خاورمیانه در دهههای اخیر باشد. وقایع سوریه تأثیر شگرفی بر همه همسایگان آن خواهد داشت. از منظر ترکیه، لبنان و اردن، شاید فوریترین و مهمترین تأثیر این احتمال باشد که سرنگونی اسد راه را برای بازگشت پناهجویان باز کرده است. هر سه این کشورها میزبان جمعیت بسیار زیادی از پناهندگان هستند که هزینههای اقتصادی و اجتماعی زیادی را بر آنها تحمیل کرده است.
اشتباهات استراتژیک روسیه
«موسسه هادسون» [۷] نیز در گزارشی، به پیامدهای سقوط بشار اسد برای استراتژی خاورمیانهای روسیه پرداخته است. نویسنده این گزارش مدعی است، فروپاشی اسد ضربهای به استراتژی خاورمیانهای روسیه است. به ادعای «زینب ریبوآ» نویسنده گزارش، ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، چند محاسبه نادرست استراتژیک انجام داده است که نفوذ روسیه را نه تنها در خاورمیانه، بلکه در سراسر آفریقا تضعیف خواهد کرد.
از نظر ریبوآ، اولین اشتباه محاسباتی پوتین حذف یوگنی پریگوژین، رئیس قبلی گروه شبه نظامی واگنر و معمار زیرساخت امنیتی بود که مزدوران روسی را قادر می ساخت تا به طور مؤثر در سوریه فعالیت کنند. بر این اساس، پوتین نه تنها یک ابزار ارزشمند برای عملیات نظامی بلکه یک دارایی ضروری برای جمع آوری اطلاعات را نیز از دست داد. به گفته وی، «پریگوژین» مغز متفکر کمپینهای کرملین در خاورمیانه و ساحل بود که در شکل دادن به نفوذ روسیه در این مناطق نقش مهمی داشتند.
دومین اشتباه استراتژیک پوتین تبدیل سوریه به مرکز عملیات لجستیک منطقهای روسیه بود. در حالی که این اتکا ممکن است از روی ضرورت به وجود آمده باشد، آسیب پذیریهای حیاتی را آشکار کرده است. روسیه برای عملیات مختلف خود به شدت به پایگاههای نظامی سوریه وابسته بوده است.
موسسه هادسون: روسیه به دلیل اینکه دو سال در جنگی تمام عیار در اوکراین درگیر شده بود، دیگر نتوانست بیش از این اسد حمایت کندسومین اشتباه استراتژیک پوتین، بهویژه پس از حمله به اوکراین، دستکم گرفتن ظرفیت ترکیه است. آنکارا به خوبی از همه توانمندی خود برای سازماندهی و بسیج نیروهای مختلف برای مقابله با بازیگران منطقه استفاده کرده است.
مهمتر از این موارد باید بر این موضوع تاکید کرد که روسیه به دلیل اینکه دو سال در جنگی تمام عیار در اوکراین درگیر شده بود، دیگر نتوانست بیش از این اسد حمایت کند.
در مجموع نویسنده معتقد است اگرچه شناخت دقیق افکار پوتین غیرممکن است، اما وی احتمالاً با تلقی سوریه به عنوان یک «درگیری منجمد» اشتباه محاسباتی کرده است. او معتقد بود که زمان وضعیت را بهبود می بخشد و ایالات متحده به تدریج درجهای از عادی سازی با اسد را می پذیرد و این امر بازی را به نفع او تغییر می دهد. اما او اشتباه می کرد.
در نهایت، یک نقص آشکار در استراتژی پوتین در ناتوانی وی در پرداختن به خطرات همراه با دستاوردهای استراتژیک او نهفته است. در حالی که او به خوبی از فرصت ها استفاده نموده از جمله ایجاد جای پا در سوریه، اما از کاهش آسیبپذیریهای ذاتی مرتبط با این دستاوردها غفلت کرده است.
جمعبندی
در جمعبندی آنچه در اندیشکدههای آمریکایی در رابطه با آینده سوریه و پیامدهای آن بر منطقه خاورمیانه مطرح شده است، باید به چند نکته اشاره داشت:
۱- با توجه به پیشینه تحریرالشام و شخص محمدالجولانی، بسیاری از دولتها و از جمله دولت بایدن ، دولت بریتانیا و همچنین بسیاری از تحلیلگران نسبت به آینده عملکرد این گروه و رهبری آن مبنی بر اینکه سوریه آینده آزاد خواهد بود، تردید دارند.
۲- اتاق فکرهای آمریکایی بر نقش مهم رژیم اسرائیل در حملات مستمر یکسال اخیر علیه محور مقاومت و تاثیر آن بر سقوط بشار اسد تاکید کردهاند.
۳- این تحلیلگران پیشبینی کردند احتمالا «تضعیف جایگاه روسیه در سوریه و خاورمیانه، جایگاه این کشور در قاره آفریقا را نیز تضعیف خواهد کرد.
منبع:
[۱] https://www.washingtoninstitute.org/policy-analysis/assad-gone-whats-next [۲] وی مفسر ارشد خاورمیانه تلویزیون اسرائیل کانال ۱۲ و عضو بین المللی موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک است. [۳] https://www.crisisgroup.org/middle-east-north-africa/east-mediterranean-mena/syria/priorities-after-assads-fall [۴] https://www.fdd.org/analysis/۲۰۲۴/۱۲/۰۸/assad-is-gone-what-happens-to-syria-now/ [۵] https://www.brookings.edu/articles/whats-next-for-syria-and-the-region-after-assads-fall/ [۶] https://www.mei.edu/blog/special-briefing-after-assads-fall-whats-next-syria-and-region [۷] https://www.hudson.org/defense-strategy/assads-collapse-blow-russias-middle-east-strategy-zineb-riboua