به گزارش گروه سیاست خارجی آباجان به نقل از ایرنا؛ پس از پیروزی انقلاب در سال ۱۳۵۷، شاهد قطع شدن روابط دو کشور ایران و مصر بودیم. این اتفاق پس از آن رخ داد که انور سادات اولین رئیس یک کشور عربی از طرفین جنگ اعراب و اسرائیل، به صلح با اسرائیل و به رسمیت شناختن این رژیم اقدام کرد. این اقدام باعث ناراحتی شدید تهران شد و جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از کشورهای مدافع فلسطین، سیاستهای سادات را به عنوان خیانت به جهان عرب و مسلمانان تلقی کرد. قطع روابط دیپلماتیک بین دو کشور منجر به بروز تنشهایی شد که تا مدتها ادامه داشت؛ تنشهایی همچون حمایت مصر از عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران شد.
اگرچه قطع شدن روابط بین ایران و مصر از سال ۱۳۵۷ تاکنون ادامه داشته اما شرایط منطقهای جدید احتمالاً میتواند فضای مناسبی برای گفتگوهای دوباره ایجاد کند. نیاز مبرم کشورهای اسلامی به همکاریهای بیشتر برای مقابله با چالشهای مشترک در روند بازسازی ارتباطات دو کشور ایفا کند. امیدواریها برای احیای روابط دیپلماتیک میان تهران و قاهره همچنان پابرجاست اما تحقق این امر نیازمند اراده سیاسی قوی از سوی هر دو طرف خواهد بود.
مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشورمان تا چند روز دیگر در نشست سران گروه هشت کشور اسلامی در حال توسعه با نام اختصاری گروه D۸ به قاهره سفر می کند. این مساله بهانه ای شد تا با «جعفر قنادباشی» کارشناس مسائل آفریقا گفت و گو کنیم. قنادباشی معتقد است که طی دهههای گذشته، روابط ایران و مصر به دلیل تنشهای سیاسی و ملاحظات داخلی از سوی مقامات مصری کمرنگ بوده است. با این حال، عادیسازی روابط عربستان با ایران موجب تغییر در موضع قاهره شده و تمایل بیشتری برای برقراری ارتباط با تهران را نشان داده است. مقامات مصری تلاش دارند تا انتقادات داخلی نسبت به سیاستهایشان در قبال اسرائیل را کاهش دهند و دوستی با ایران را به عنوان نشانهای از حمایت از فلسطینیها معرفی کنند. در سطوح دیپلماتیک، دولتهای مختلف ایران همواره علاقه خود را برای ایجاد روابط مثبت اعلام کردهاند، اما پاسخی متقابل از مصر دریافت نکردند. عوامل خارجی نظیر فشارهای غربی نیز مانع نزدیکی این دو کشور شدهاند. علاوه بر این، مصر به عنوان یک کشور کلیدی در کانال سوئز و همسایه فلسطین اهمیت زیادی دارد که میتواند همکاریها را تسهیل کند.
متن کامل این مصاحبه در ادامه آمده است:
مسعود پزشکیان رئیس جمهور کشورمان قرار است طی روزهای آتی برای شرکت در اجلاس D۸ به قاهر سفر کند. مساله توسعه روابط میان دو کشور را چگونه ارزیابی میکنید؟
طی چند دهه گذشته، چه مقامات سابق مصری و چه مقامات کنونی این کشور هیچ گاه در برابر تمایلاتی که ایران نشان میداد، واکنش زیادی برای برقراری روابط و بازگشایی سفارتخانههای دو کشور بود، نشان نمی دادند. ولی از زمانی که عربستان روابط خود با ایران را عادی سازی کرد، نشانههایی از تمایل به برقراری روابط با ایران، در سخنان و موضع گیریهای مقامات مصری دیده شد و مشاهده کردیم که وجود رابطه میان ایران و عربستان، عامل مهمی در تمایل قاهره به برقراری رابطه با ایران بوده است؛ چون زمانی که مقامات کنونی قاهره شروع به فعالیت کردند، حمایت جدی عربستان را بدست آوردند. در نتیجه، هماهنگی بسیار زیادی بین عربستان و مصر در حوزه سیاست خارجی وجود دارد.
یکی از دلایل دیگری که تمایل به رابطه با ایران را توجیه میکند، فضای داخلی قاهره است و این رابطه برای مقامات مصری، مصرف داخلی دارد. مردم مصر، ایران را حامی فلسطین میدانند و منتقد سیاستهای کشورشان در قبال این موضوع هستند. از همین رو، دوستی دولت مصر با ایران نشانه همراهی با مردم فلسطین تلقی شده و در مقابل، خصومت مصر با ایران، همکاری با اسرائیل معنی میشود. دولت مصر تلاش دارد تا هرگونه اتهامی را مبنی بر همکاری با اسرائیل به طور غیرمستقیم رد کند. برای همین، تمایل به ایجاد روابط تا حدودی وجود دارد؛ اما با توجه به ساختار داخلی مصر و جایگاهی که نظامیان این کشور در میان مردم دارند، تمایل زیادی نسبت به برقراری و توسعه روابط با ایران مشاهده نمیشود.
چه اقدامات دیپلماتیکی باید توسط دولت چهاردهم جهت تعمیق روابط با مصر صورت بگیرد؟
در سطح دیپلماتیک، دولتهای مختلف ایران تمایل شدید خود را برای برقراری رابطه نشان دادهاند. چه در زمان آقای خاتمی و چه در زمان آقای احمدی نژاد که حتی سفری به مصر انجام داد، تمایل به برقراری این روابط وجود داشته است. در زمان آقای روحانی و در دولت آقای رئیسی هم، تلاشهای زیادی در عرصه دیپلماتیک برای برقراری رابطه صورت گرفت؛ ولی از سوی مصریها واکنش متقابلی دریافت نشد. اما در حال حاضر تاکید بر مواضع مشترک، اشتراکات تاریخی و همچنین اشتراکات عقیدتی میان دو کشور ایران و مصر میتواند موثر باشد.
رابطه با مصر به خصوص در شرایط جدید منطقهای پس از عملیات هفت اکتبر، چه اهمیتی برای ایران دارد؟
ارتباط با مصر از چند جهت برای ما اهمیت زیادی دارد. جمعیت حدودا ۱۰۰ میلیونی مسلمان مصر و ارتباط میان ملتها به دلیل سوابق تاریخی و همچنین به دلیل مواضع سیاسی مشترک مردم ایران و مصر در قبال فلسطین؛ اهمیت زیادی دارد. طی سال های گذشته تلاش های زیادی جهت فراهم شدن زمینه برقراری روابط صورت گرفته تا دو ملت با توجه به جایگاه و نقشی که در جهان اسلام ایفا می کنند، بتوانند نزدیکی به یکدیگر را تجربه کنند.
یک سیاست قدیمی انگلیسی وجود دارد که تاکید می کند هرگز اجازه نزدیکی میان ترکیه، ایران و مصر را ندهید که اگر این اتفاق بیفتد، غرب مجبور به چشم پوشی از منطقه خاورمیانه میشود. از نظر صاحب منصبان انگلیسی دوران ابتدایی استعمار، نزدیکی ایران و مصر، زمینه را برای اخراج غرب از منطقه ایجاد میکند.
مسئله دیگر این است که مصر از طریق گذرگاه رفح با فلسطین همسایه است و رفح شاید بهترین راه برای کمک رسانی به مردم غزه باشد که البته این مرز توسط اسائیل بسته شده است. با این وجود، کمک هایی که در گذشته به فلسطین ارسال میشد، عمدتا از طریق گذرگاه رفح و با عبور از مصر انجام می گرفت که این موضوع اهمیت زیادی دارد.
یکی دیگر از مسائل مهم، جایگاه مصر در کانال سوئز است. کشتیهای ایران از مسیر کانال سوئز عبور میکنند و این کانال، از دو طرف متعلق به مصر است. به طبع در زمینه کشترانی، روابط با مصر یکی از ضرورتهای استفاده بیشتر و بهتر از کانال سوئز است.
چه حوزه هایی در توسعه روابط میان دو کشور اولویت دارند؟
یکی از اولویتها مسائل جهان اسلام است. مصر بزرگترین ظرفیتی است که میتواند در اجرای راهبرد ضد غربی ایران در منطقه، از آن استفاده کرد. راهبردی که توسط ایران دنبال میشود، حذف اسرائیل و ایجاد منطقهای عاری از حضور قدرتهای خارجی است.
یکی دیگر از حوزه هایی که در همکاری بین دو کشور اولویت دارد، حوزه فرهنگی است. مصر در جهان اسلام جایگاه بالایی دارد، به همین جهت، میتواند در ایجاد وحدت اسلامی نقش بسیار موثری داشته باشد. همچنین در صورتی که همکاریهایی در زمینههای گردشگری ایجاد شود، نتایج سودمند و بسیار جالبی برای دو کشور رقم خواهد خورد.
آیا مصر با توجه به نوع رابطهای که با آمریکا و اسرائیل دارد، می تواند در زمینه همکاری با تهران به صورت مستقل تصمیم بگیرد و تا تبادل سفیر پیش برود؟
غربیها بارها از برقراری روابط ایران و مصر ممانعت کردهاند. آنها تلاش کردند با فشار به مصر و پیگیری سیاستهای مداخله جویانه در این کشور، از نزدیک شدن تهران و قاهره جلوگیری کنند که این اهرم فشار همچنان وجود دارد. مصری ها با ایالات متحده همکاریهای نظامی دارند و هر ساله، مانورهای نظامی مشترکی بین این دو کشور برگزار میشود و این شکل همکاریها میتواند باعث ممانعت از برقراری رابطه میان ایران و مصر شود. با این همه، روابط دو کشور بستگی به تلاش و اراده دولتمردان مصری دارد که فشارهای خارجی را نادیده گرفته و آنچه که به نفع منافع ملی و خواست مردم کشورشان است، به اجرا بگذارند.
مسائلی مانند توسعه روابط ایران و عربستان یا نزدیکی چین و روسیه به مصر، تا چه میزان در بهبود روابط تهران و قاهره تاثیر می گذارد؟
نزدیکی چین و روسیه به این معنی است که مصریها نمیخواهند افکار عمومی در کشورشان طوری شکل بگیرد که این کشور، تنها در ارتباط با غرب به نظر برسد. قدم برداشتن دولت مصر در مسیر غربیها، موجب کاهش حمایتهای داخلی میشود. چین و روسیه هم متقابلا علاقهمند به توسعه روابط با مصر، به عنوان کشوری کلیدی و استراتژیک هستند و به همین منظور، به قاهره اجازه حضور در بریکس را نیز دادهاند.
روسها می خواهند حلقه های لازم برای اجرای سیاست های خاورمیانهای خود را تکمیل کنند و از این جهت به برقراری رابطه با مصری ها علاقهمند هستند. البته این روابط برای چین یک پوشش است که سیاست متوازن و همه جانبه این کشور را اجرا میکند. مصر هم با همین سیاست خارجه، رابطه با ایران را دنبال می کند. در نهایت، مصری ها نمیخواهند به عنوان یک کشور دست نشانده غرب که فقط از غرب تبعیت میکند، شناخته شوند؛ لذا به نظر میرسد همان سیاستی که در قبال چین و روسیه دارند را نسبت به ایران هم اجرا کنند.