در دولتهای گفته شده، با عدم ایجاد گفتمان صحیح، جامعه به دو بخش خودی و غیرخودی تقسیم و باعث کاهش اعتماد عمومی جامعه به دولتها شد. از اینرو است که دکتر پزشکیان بر وفاق و اجماع جامعه تأکید دارد، زیرا همانطور که ذکر شد، کاهش سرمایه اجتماعی با روی کار آمدن دولتهایی که مدیران آن شایسته نبودند، با شعار جوانگرایی، عملاً کشور را با بحران اجتماعی مواجه کردند. بدین ترتیب گام اول برای حل ناترازی یا بهتر بگویم بحران کسری و کمبودهای اقتصادی و اجتماعی، بازگرداندن اعتماد عمومی جامعه است. بنابراین برای ایجاد وفاق و همبستگی در جامعه، لازم است مشکلات به صورت صادقانه و شفاف با مردم درمیان گذاشته شود. وقتی دولت و نهادهای عمومی، اطلاعات مربوط به مسائل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را به صورت شفاف و قابل دسترس ارائه دهند، مردم احساس میکنند در جریان امور قرار دارند و میتوانند بر اساس اطلاعات دقیق تصمیمگیری کنند.
بیان صادقانه مشکلات و چالشهای موجود در جامعه، به جای پنهانکاری یا ارائه آمارهای غیرواقعی مانند دوران دولت احمدینژاد و دولت سیزدهم، میتواند به تقویت سرمایه اجتماعی کمک کند. وقتی مردم ببینند مسئولان به وجود مشکلات اعتراف میکنند و در پی حل آنها هستند، اعتمادشان به نظام و نهادهای دولتی افزایش مییابد. سرمایه اجتماعی به معنای روابط متقابل و اعتماد میان افراد و نهادها در جامعه است.
با افزایش اعتماد عمومی، مردم بیشتر تمایل دارند در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی مشارکت کنند و این امر به تقویت وفاق ملی کمک میکند. وفاق به معنای همبستگی و همکاری میان گروهها و اقشار مختلف جامعه است. گفتمان شفافیت و جلب اعتماد عمومی که دکتر پزشکیان با نام وفاق مطرح میکند، بر اهمیت صداقت در بیان مشکلات و ارائه اطلاعات تأکید دارد. این رویکرد نه تنها به تقویت سرمایه اجتماعی کمک میکند بلکه میتواند زمینهساز وفاق ملی و مشارکت فعالتر مردم در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی باشد. با ایجاد فضایی از اعتماد، جامعه میتواند به سوی توسعه پایدار و همبستگی حرکت کند. در این میان به نظر میرسد دولت چهاردهم در این راستا مصمم بوده و درصدد است با یک کار جهادی و رویکرد وفاق و کار کارشناسی، گام به گام بحرانها را رفع و این عقبماندگی حاصل از عملکرد نادرست دولتها را جبران کند.
باید به این نکته اشاره کنم که اکنون دولتی روی کار است که صادقانه در تلاش برای خدمت به مردم و ایجاد تغییرات مثبت و بهبود شرایط زندگی آنهاست. در این راستا اهمیت همکاری میان دولت و مردم دوچندان میشود. اگر مردم با دولت همکاری کرده و در کنار آن قرار گیرند، میتوانیم از سختیها عبور کنیم و به صرفهجویی در انرژی و دیگر مسائل اقتصادی بپردازیم. این همکاری میتواند کمککننده باشد تا از بحرانها عبور کرده و به سمت آیندهای بهتر حرکت کنیم.
به عنوان نمونه، به تجربه ژاپن اشاره میکنم؛ در این کشور، مردم در شرایط سخت با هم همکاری میکنند و به صرفهجویی در مصرف انرژی میپردازند. این فرهنگ همکاری و مسئولیتپذیری نشاندهنده آن است که چگونه میتوان در برابر چالشها ایستادگی کرد و با همدلی و همفکری به راهحلهای مؤثر دست یافت. این نوع فرهنگ میتواند الگوی خوبی برای ایران باشد و ما باید تلاش کنیم تا چنین روحیهای در جامعه تقویت شود.
همچنین امیدوارم دولت با استفاده از کارشناسان و افراد متخصص بتواند گشایشهایی برای مردم ایجاد کند. وجود متخصصان و کارشناسان در هر حوزه میتواند به دولت برای اتخاذ تصمیمات بهتر کمک کرده و مشکلات را به شکل مؤثرتری حل کند. این امیدواری باعث افزایش اعتماد عمومی به دولت و برنامههای آن میشود و مردم را ترغیب میکند تا بیشتر در فرآیندهای اجتماعی و اقتصادی مشارکت کنند. به ایرانیانی که خارج از کشور هستند نیز اشاره میکنم. این افراد میتوانند پل ارتباطی برای جذب سرمایه و تکنولوژی باشند. بازگشت یا همکاری ایرانیان مقیم خارج میتواند به توسعه کشور کمک شایانی کند. آنها با تجربیات و دانش خود میتوانند به رشد اقتصادی و اجتماعی ایران یاری رسانند. این امر نه تنها به نفع کشور است بلکه میتواند به ایجاد روابط مثبت بین ایرانیان داخل و خارج از کشور نیز منجر شود. همچنین در شرایط کنونی بر اهمیت گفتوگو و تعامل به جای دعوا و تنش تأکید میکنم. در حال حاضر، نیاز داریم به جای ایجاد تنشهای بیمورد، با یکدیگر گفتوگو و راهحلهای مشترک پیدا کنیم. این رویکرد میتواند به ایجاد فضایی مثبت برای حل مشکلات کمک کند و زمینهساز پیشرفتهای بزرگتری باشد.
با توجه به مسائلی که بیان شد، اهمیت همکاری بین دولت و مردم، امید به آینده و استفاده از تجربیات بینالمللی تأکید میشود. این نگرش میتواند به ایجاد یک جامعه قویتر و مقاومتر در برابر چالشها کمک کند. ما باید با همدیگر کار کرده، یکدیگر را حمایت و با هم به سوی آیندهای روشنتر حرکت کنیم. تنها با همکاری و همدلی است که میتوانیم بر مشکلات غلبه کنیم و به هدفهای بزرگتری دست یابیم.
*اقتصاددان