اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی با همکاری انجمن جامعهشناسی ایران به مناسبت روز علوم اجتماعی، بعد از ظهر روز سهشنبه سیزدهم آذرماه نشستی با عنوان «کنشگری عالمان اجتماعی در حوزه عمومی و سیاستگذاری» برگزار کرد.
در این نشست، «سارا شریعتی» استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران، «داریوش رحمانیان» استاد تاریخ و عضو هیات علمی دانشگاه تهران و «الهه کولایی» استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران به بحث و بررسی درباره نقش و جایگاه علوم اجتماعی در حوزه عمومی و سیاستگذاری پرداختند. «سیدحسین سراجزاده» جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی هم دبیری این نشست را بر عهده داشت. این گزارش به مرور بخش نخست این نشست میپردازد:
تاریخچه روز علوم اجتماعی و چالشهای ساختاری پیش روی انجمنهای علمی حوزه علوم اجتماعی
این نشست با توضیحاتی درباره روز علوم اجتماعی آغاز شد. سراجزاده توضیح داد که این روز در سال ۱۳۹۳ با ابتکار دکتر قانعیراد رئیس فقید انجمن جامعهشناسی ایران، نامگذاری و به افتخار غلامحسین صدیقی پدر جامعهشناسی ایران، در تقویم علمی کشور ثبت شد. غلامحسین صدیقی بهعنوان چهرهای ملی و علمی، نمادی از تلفیق علم و عمل در تاریخ ایران محسوب میشود.
رحمانیان: هر چیزی از تاریخ را بررسی کنید در آن ماهیت سیاسی پیدا میشود. در جامعه کنونی ما هم بیشتر مسائل ماهیت سیاسی دارند؛ برای نمونه اگر از نظر تاریخی بحران زیستبوم، بحران آب، خانواده و جمعیت، مساله هویت و مساله مهاجرت را بررسی کنیم باز آغشته به مساله سیاسی و مناسبات قدرت است
دبیر نشست به موانع و چالشهای ساختاری انجمنهای علمی در ایران اشاره کرد. وی توضیح داد که اتحادیه انجمنهای علوم اجتماعی در سال ۱۳۹۹ تشکیل شد اما با روی کار آمدن دولت جدید، محدودیتهایی در فعالیت این انجمنها به وجود آمد. به گفته وی، فشارهایی نظیر محدودیت در استفاده از ساختمانها و عدم رسمیتیافتن اتحادیه، مسیر فعالیتهای علمی را دشوار کرده است.
دوگانه علم و عمل؛ درنگی بر کنشگری اجتماعی
در ادامه، داریوش رحمانیان در بخش اصلی سخنان خود به تحلیل دوگانه علم و عمل پرداخت. وی این دوگانه را بهویژه در علوم انسانی و اجتماعی غیرقابل تفکیک دانست. او با استناد به تاریخ و اندیشههای بزرگان علوم اجتماعی، از اهمیت کنشگری عالمان در عرصه عمومی سخن گفت و افزود: «انسان، جانوری سیاسی و هر کنش علمی او آغشته به مناسبات قدرت و سیاست است»؛ این دوگانه تنها مربوط به علم نیست و در هنر، در فلسفه و… وجود دارد. این مناقشه قدیمی است.
بنا به گفته رحمانیان در علوم انسانی و اجتماعی اساسا جایی وجود ندارد که در حیطه سیاسی نباشد. برای نمونه شما هر چیزی از تاریخ را بررسی کنید در آن ماهیت سیاسی پیدا میشود. تاریخ با جنگها، با صلح با وزیر با شاه با سردار با مردم و مسائل و گرفتاریهای مردم سر و کار دارد. حتی در جامعه کنونی ما هم بیشتر مسائل ماهیت سیاسی دارند؛ برای نمونه اگر از نظر تاریخی بحران زیستبوم، بحران آب، خانواده و جمعیت، مساله هویت و مساله مهاجرت را بررسی کنیم باز آغشته به مساله سیاسی و مناسبات قدرت است.
این استاد تاریخ با اشاره به غلامحسین صدیقی و احمد کسروی، این چهرهها را نمونههایی از عالمانی دانست که کوشیدند میان فعالیت علمی و کنشگری اجتماعی پل بزنند.
استاد دانشگاه تهران عنوان کرد: در روزهای پایانی رژیم پهلوی پیشنهاد قبول نخست وزیری به غلامحسین صدیقی -که سابقه وزارت در دولت مصدق را داشت- داده شد اما دوستانش در جبهه ملی طردش کردند و بدتر از همه تهمتهایی به وی زدند اما وی هرگز پا پس نکشید یعنی نگفت من استاد دانشگاه هستم و تنها باید معلمی کنم. نمونههای متعددی از کنشگران اجتماعی وجود دارند مانند سیدحسن تقی زاده، محمدعلی فروغی، احسان نراقی و…
علم برای علم یا جامعه؟
رحمانیان این پرسش را مطرح کرد که آیا علم باید صرفا بهعنوان امری انتزاعی دنبال شود یا باید در خدمت جامعه و مسائل آن باشد؟
عضو هیات علمی تاریخ دانشگاه تهران: علوم اجتماعی با هدف حل مسائل اجتماعی شکل گرفتهاند و نمیتوان آنها را از حوزه عمل جدا دانست. این مساله در طول تاریخ با نمونههای متعددی از عمل عالمان اجتماعی همراه بوده که درگیر مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان خود شدند
وی در پاسخ بیان داشت: علوم اجتماعی با هدف حل مسائل اجتماعی شکل گرفتهاند و نمیتوان آنها را از حوزه عمل جدا دانست. این مساله در طول تاریخ با نمونههای متعددی از عمل عالمان اجتماعی همراه بوده است که درگیر مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی زمان خود شدند.
کنشگری اجتماعی در بستر تاریخ ایران
در ادامه، رحمانیان به پیشینه تاریخی کنشگری اجتماعی در ایران پرداخت و از نمونههایی همچون بزرگمهر حکیم و شیخ بهایی در دوره صفوی یاد کرد.
او همچنین به جدال میان فقهای دوره صفوی درباره همکاری با حکومت شیعه اشاره کرد و این مناقشه را مسالهای تاریخی و ریشهدار در فرهنگ سیاسی ایران دانست.
بحرانهای امروز جامعه و نقش عالمان اجتماعی
رحمانیان تأکید کرد که عالمان علوم اجتماعی وظیفه دارند در حوزه عمومی حضوری فعال داشته باشند و راهحلهایی عملی برای این بحرانها ارائه دهند. اگر نتیجه تحقیقات و تاملات مایی که اهل علوم اجتماعی و انسانی هستیم عملی نشود، شنیده نشود و مسئولان به دنبال علاج این دردها و بحرانها نروند عالمان باید چه کار کنند؟ احمد کسروی مورخ بود اما کنشگریِ بسیار پررنگ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی داشت. شریعتی مسالهاش چه بود؟ چرا قدرتمند در صحنه اجتماع حاضر میشد؟ وی میدانست که باید در حوزه عمومی هم وارد شود و چاره دیگری برای خودش تصور نمیکرد.»
استاد تاریخ دانشگاه تهران همچنین، بر اهمیت پیوند علم و عمل تأکید کرد و از ضرورت ورود عالمان اجتماعی به عرصه عمومی سخن گفت. وی با انتقاد از بیتوجهی مسولان به رشته تاریخ خاطر نشان کرد: در کشور ما اساساً به تاریخ بیتوجه هستند. همه باید بدانند از بابت غیبت تاریخ در بسیاری از مسائل، کشور لطمات بسیار سنگینی میخورد.
این استاد دانشگاه در پایان با اشاره به این بیت سعدی که «دامن آلوده اگر خود همه حکمت گوید / به سخن گفتن زیباش بدان به نشوند» بیان داشت این شعر، تأکیدی بود بر مسئولیت اخلاقی و اجتماعی عالمان در قبال جامعهای که در آن زندگی میکنند.
ادامه دارد…