مریوان حلبچهای در گفتوگو با خبرنگار کتاب آباجان به نقل از ایرنا، درباره دستهبندی کتاب «خانه گربهها» به عنوان ادبیات کُرد، توضیح داد: باید توجه داشت ادبیات باید با معیارهای جهانی مورد بررسی قرار بگیرد. رمانی در شمال، جنوب، مرکز ایران و هر منطقه جغرافیایی دیگر نوشته میشود، باید دارای ویژگیهای شخصیت مسالهدار، روایت و ساختار داستانی باشد و همچنین اثر دارای ویژگیها و معیار رمان مهم و روز دنیا باشد.
بخش اعظم رمان، وضعیت یک انسانِ تنهایِ کُرد است، فردی در غربت که در سرزمین آبا و اجدادیاش انکار شده است
این مترجم با تاکید بر اینکه محدودیتی برای اثری که براساس معیارهای جهانی نوشته شده است، وجود ندارد، ادامه داد: این اثر میتواند منطقهای، ملی و بومی باشد. همچنین میتواند فرامنطقهای و جهانی باشد، ممکن است کل داستان در یک روستا اتفاق بیفتد. این مسائل برای نویسندگان عرب، کُرد، افغانستانی و دیگر مناطق صدق میکند. مهم این است که ادبیات دارای استانداردهای جهانی باشد.
او با اشاره به اینکه رمان «خانه گربهها» به زبانهای متعدد از جمله سوئدی و انگلیسی ترجمه شده است، گفت: این رمان در قید و بند این نیست که به مسائل ملیگرایی و قومی بپردازد، ادبیات کردستان است و نویسنده کُرد آن را نوشته است. بخش اعظم رمان وضعیت یک انسانِ تنهایِ کُرد است، فردی در غربت که در سرزمین آبا و اجدادیاش انکار شده است.
نویسنده به نقد سنتهای جامعه کُرد پرداخته است
حلبچهای با بیان اینکه ادبیات کردستان هم بخشی از ادبیات جهان است و چیزی خارج از آن و متضاد با آن نیست، ادامه داد: شخصیت اصلی داستان «خانه گربهها» کُرد است؛ اتفاقهایی برای این شخصیت لابهلای دیگر شخصیتها میافتد، همچنین نویسنده در بخشی به نقد عملکرد و سنتهای جامعه کُرد پرداخته است.
این مترجم با اشاره به اینکه نویسنده کتاب «خانه گربهها» پشت شخصیت اصلی داستان نایستاده است، گفت: نویسنده نقدهایی بر شخصیت یوسفمحمد دارد، نویسنده بیطرف است. یوسفمحمد در فضایی جنگزده پرورش پیدا کرده و خودش قربانی است، مانند هر انسانی که در محیط جنگزده رشد کند.
رفتار غیرعقلانی شخصیت اصلی داستان
حلبچهای درباره کلیت داستان «خانه گربهها» توضیح داد: مسائلی باعث میشود که شخصیت داستان مرتکب جرم و مجبور به فعالیت داوطلبانه ۳۰ روزه در خانه گربهها شود. داستان به این شکل است که کُردی به سوئد مهاجرت کرده است، در کلاس زبان سوئدی شرکت میکند. معلم از هرکدام از شاگردانش میخواهد خود را معرفی کنند و بگویند از کجا به سوئد رفتند. افرادی از ایران، ترکیه، افغانستان خود را معرفی میکنند.
نویسنده در این داستان به خوبی نگاه از بالای جامعه سوئد به شهروندان دیگر کشورها را به نمایش میکشد
به گفته مترجمِ این کتاب، زمانی که نوبت یوسفمحمد میشود، او اعلام میکند که از کردستان آمده است، اما کسی که از ترکیه در این کلاسها شرکت میکند، فردی متعصب و فاشیست است، میگوید جایی به نام کردستان وجود ندارد. زبان سوئدی شخصیت اول داستان در حدی نیست که بتواند پاسخی مناسب به آن فرد بدهد، اما معلم کلاس به فرد ترک میگوید که سوال را از او نپرسیده است.
او ادامه داد: مدتها بعد زمانی که شخصیت اصلی داستان پناهندگی کشور سوئد را دریافت کرده است، وقتی برای تفریح به جایی میرود، همان ترک را میبیند، از او میپرسد آیا هنوز فکر میکنید کردستان وجود ندارد؟ ترک هم پاسخ مثبت میدهد. این مساله باعث شکلگیری خشونت میان آن دو میشود. کار شخص ترک فاشیست و یوسفمحمد هر دو غیرعقلانی است. یوسفمحمد به ۳۰ روز کار داوطلبانه در «خانه گربهها» محکوم میشود.
حلبچهای با اشاره به اینکه شخصیت اصلی داستان هیچ تجربهای درباره کار در خانه گربهها ندارد، ادامه داد: شخصیت اصلی داستان، برخلاف زنانی که در خانه گربهها کار میکنند، هیچ علاقهای به گربه ندارد. یوسفمحمد همچنین به شکل غیرمستقیم محکومیت دومی دارد، زیرا زنان مجرد و تنهای سوئدی هیچ درکی از او ندارند. نویسنده در این داستان به خوبی نگاه از بالای جامعه سوئد به شهروندان دیگر کشورها را به نمایش میکشد.
نویسنده جهان شخصیتهای داستان را نقد میکند
حلبچهای با اشاره به اینکه نویسنده کتاب «خانه گربهها» به شکل عقلانی جهان شخصیتهای داستان را نقد میکند، ادامه داد: برای مثال تعدادی از شخصیتهای این داستان مهاجر هستند، اگر کشورهایشان جایی خوب بود، پس چرا مهاجرت کردند؟ برای شخصیت ترک فاشیست این سوال را ایجاد میکند چرا در کشوری پیشرفته نمیتواند با اقداماتی که ترکیه با ارامنه، کُردها و یونانیها کرد، کنار بیاید؟ چرا این اصل را نمیپذیرد که این گفته آتاتورک که برای خوشبختی در ترکیه باید تُرک بود، نشان دهنده محکوم بودن اقلیتها به بدبختی و نیستی است؟
به گفته این مترجم، نویسنده کتاب «خانه گربهها» بدون تعصب و جانبداری این جهان را به نقد میکشد. یوسفمحمد با اینکه خوشتیپ، مودب و فعال است و تنبل نیست، همچنین دختری سوئدی به او عشق میورزد، نمیتواند با او ارتباط برقرار کند.
رمان «خانه گربهها» نوشته هیوا قادر و ترجمه مریوان حلبچهای در ۲۷۱ صفحه ، در قطع رقعی، در سال ۱۴۰۳ منتشر و به چاپ پنجم رسید.