به گزارش خبرنگار کتاب آباجان به نقل از ایرنا، فعالیت نشر روزگار در بهار ۱۳۷۷ شروع شد. رونمایی از کار اول نشر در فروردین ۷۷ انجام شد و و از آن زمان تا امروز، در پشت کتابهای این نشر شماره فَروَست نوشته میشود. برهمین اساس در طول ۲۶ سال فعالیت در نشر روزگار بیش از هزار و ۱۲۰ عنوان کتاب منتشر شده است. شاید بتوان گفت این نشر سالی ۷۰ تا ۸۰ عنوان کتاب منتشر کرده که رقم قابل توجهی است. روزگار نشر پرکاری بود و همچنین از میان آثار این نشر برخی کتابها حجیم بودند. در این نشر «شاهنامه به نثر» فردوسی با حدود ۲۵۰۰ صفحه در سه جلد و «نهج البلاغه» ترجمه دکتر محمودرضا افتخارزاده با هزار و ۴۰۰ صفحه منتشر شده است.
نشر روزگار حدود ۲۶ سال است که به صورت پیوسته کار میکند و همچنین در نشر روزگار کتاب شعر داستان، ایرانی وغیرایرانی منتشر شده است. این نشر بیشتر کتابهایی را ترجمه میکند که ارزش چاپ و هزینه داشته باشند. آثار کلاسیک درجه یک مانند آثار فئودور داستایوفسکی، گابریل گارسیا مارکز، ژوزه دی سوزا ساراماگو، آلبر کامو، ریچارد فورد، دانیل کلمان، دیوید میچل، جان اشتاین بک و دیگر آثار کلاسیک و ادبیات مدرن در این انتشارات ترجمه و منتشر میشود.
محمد عزیزی شاعر، نویسنده و مدیر نشر روزگار مدیر این نشر است. در بخش نخست درباره فعالیت او در حوزه نویسندگی گفتو گو شد و در ادمه بخش پایانی گفتوگوی خبرنگار آباجان به نقل از ایرنا با عزیزی را میخوانید که در آن بر زوایایی فعالیت انتشاراتی او پرداخته شده است.
سیروس نیرو اشعار نیما یوشیج را با دقت تصحیح کرد
نشر روزگار بیشتر روی کدام حوزه از ادبیات تمرکز دارد؟
نشر روزگار به عنوان ناشر داستانهای مدرن و کلاسیک معروف است. همچنین کتابهای عمومی هم در این نشر داریم، کتابهای روانشناسی خوب نه مانند آنهایی که فقط دنبال پول درآوردن باشند. کارهای تئوریک هم در حوزه علوم ادبیات و علوم انسانی داشتیم مانند کتابهای محمدرضا روزبه به نام ادبیات معاصر نظم، ادبیات معاصر نثر رمان معروف «دریاچه شیشهای» که با شمارگان بیش از دو هزار نسخه ۱۸ بار تجدید چاپ شد. با اینکه حدود هزار صفحه است. همچنین کتاب «اطلس ابر» را در این نشر منتشر کردیم.
ناشر وقتی روی یک نویسنده تمرکز میکند، بهتر است کارهای مختلف نویسنده خارجی را با یک مترجم انجام بدهد
معمولا اعتقاد دارم ناشر وقتی روی یک نویسنده تمرکز میکند، بهتر است کارهای مختلف نویسنده خارجی را با یک مترجم انجام بدهد. برای مثال همه آثار گابریل گارسیا مارکِز در نشر روزگار را اسماعیل قهرمانیپور ترجمه کرده است. این یعنی مترجم به سبک نویسنده خارجی مسلط میشود، تا بتواند کار را درست انجام بدهد.
ادبیات ایران هم برای من عزیز بوده و هست مانند آثار کلاسیک و معاصر که در نشر روزگار منتشر شد. «کلیات اشعار نیما یوشیج» را که مرحوم سیروس نیرو کار کرد او در حوزه «حافظ» و « نظامی گنجوی » هم پژوهش کرده است.
سیروس نیرو اشعار نیما یوشیج را با دقت تصحیح کرد. او تنها شاگرد نزدیک نیما یوشیج بود که دست نوشتههای او را تصحیح، مرتب و مدون میکرد. میتوان گفت آثار نیرو در حوزه نیما یوشیج از آثار سیروس طاهباز و شراگیم یوشیج پسر نیما دقیقتر و متفاوت است. کار سیروس نیرو نسخه متفاوت دارد و همچنین ۱۵۰ مقدمه درباره شعر نیما و تاثیرگذاری شعر او دارد.
بُنها در نمایشگاه کتاب نقد میشد
ناشران در این روزهای (زمستان ۱۴۰۳) با چه مشکلاتی مواجه هستند؟
مشکل اصلی ما نداشتن کاغذ است تا قبل از دولت محمود احمدینژاد و معاون فرهنگی او که محسن پرویز بود، به ناشران کاغذ دولتی داده میشد. یعنی سال ۱۳۷۷ وقتی شروع به کار کردم، رئیس جمهور محمد خاتمی بود. به یاد دارم که برای تولید کتاب، وام ۹ درصد میدادند که کمک خوبی برای تولید کتابهای با ارزش بود. همچنین کتاب که منتشر میشد، بسته به ارزش کتاب از ۳۰۰ نسخه تا هزار و ۵۰۰ نسخه از ناشر کتاب میخریدند و با کمک آن کتابخانهها را تجهیز میکردند. در آن سالها دولت کاغذ دولتی را بندی ۶ هزار تومان به ناشر میداد. دولت برای رونق ادبیات، فرهنگ، کتاب و کتابخوانی کمک کرد و وامهایی برای خرید دفتر و فروشگاه میداد.
در سال ۱۳۷۷ برای تولید کتاب، وام ۹ درصد میدادند که کمک خوبی برای تولید کتابهای با ارزش بود
در دولت احمدی نژاد همه این تسهیلات را قطع کردند و به جای اینکه به کاغذ یارانه بدهند، یارانه را به استاد دانشگاه، دانشجو، حوزه علمیه و دیگران دادند تا آنها بتوانند کتاب بخرند. ظاهرِ مساله بد نبود اما نتیجه این شد که افرادی که بُن را دریافت میکردند با مراجعه به غرفهها آن را به پول نقد تبدیل میکردند. برخی از غرفهداران تلاش میکردند تا مانع این روند شود اما این روند وجود داشت و این یارانه در راه درست مصرف نشد.
حمایت از کاغذ را هم در دوره احمدی نژاد قطع کردند، البته برای ۹۰ درصد ناشران قطع و برای باقی حمایت باقی مانده بود. این حمایت ها به مرور در دولت حسن روحانی قطع شد و اواخر دولت روحانی قیمت کاغذ از بندی ۱۶ تا ۱۷ هزار تومان، به بندی ۴۰ تا ۵۰ هزار تومان رسید و تا آخر دولت دوم روحانی به حدود ۲۰۰ هزار تومان رسید.
قیمت هر بند کاغذ در دولت ابراهیم رییسی تا ۲۰۰ هزار تومان رشد کرد و ۴۰۰ هزار و بعد ۶۰۰ هزار تومان شد، تا به بندی یک میلیون و ۲۰۰ تومان رسید. ناشری که کتاب را با بندی حداکثر ۲۰۰ هزار تومان چاپ میکرد وقتی با افزایش ۶ برابری قیمت کاغذ مواجه شد، مجبور بود قیمت کتاب را حداقل ۶ برابر کند. باید توجه داشت عامل موثر در قیمت کتاب فقط کاغذ نیست و در این سالها قیمت زینک، سلفون، مرکب، چسب و دیگر مواد لازم برای چاپ کتاب افزایش یافت.
هر کتاب ۱۰۰ صفحهای ۲۰۰ هزار تومان قیمت خواهد داشت
این روزها قیمت کاغذ به کجا رسید و چگونه کتاب منتشر میکنید؟
شاید برای تولید یک کتاب ۳۰ رده شغلی باید کار کنند تا کتاب تولید شود
این روزها جرات نمیکنم قیمت کاغذ را دنبال کنم اما شنیدم که قیمت هر بند کاغذ ۳۰۰ هزار تومان اضافه شده است، یعنی قیمت هر بند کاغذ حدود یک میلیون و ۵۰۰ تا یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان است. با این کاغذ و مقوا هر کتاب ۱۰۰ صفحهای ۲۰۰ هزار تومان قیمت خواهد داشت. حتی اگر افراد نیاز داشته باشند، نمیتوانند این کتاب را بخرند زیرا سبد ریالی اهلی کتاب افزایش پیدا نکرده است. دانشجویان، معلمان و خانمهای خانهدار میخواهند رمان بخوانند و این گروه بودجه محدود دارند. افرادی که پول دارند هم دنبال کتاب نیستند. این یعنی ورشکسته شدن ناشر، نویسنده، پژوهشگر، چاپخانه، صحاف و تایپیست، کتابفروش، ویراستار، تصویرگر و چند شغل دیگر که همه کار خود را از دست میدهند. شاید برای تولید یک کتاب ۳۰ رده شغلی باید کار کنند تا کتاب تولید شود.
دولت اگر بخواهد به نویسنده و پژوهشگر و کسی که کتاب میخواند کمک نکند، به چه حقی میخواهد ممیزی کند؟ ممیزی و تسهیلات دولتی دو لنگه ترازو است. میگویند ما کاری به کتاب نداریم و اقتصاد نشر مستقل است. پس چیزی به عنوان ممیزی هم نباید داشته باشند، زیرا وقتی ممیزی میکنند در جاذبههای کتاب دخالت میکنند و تفکر آزاد را از آنها میگیرند. مانند چماق سرکوب است بدون اینکه مزدی به ناشر بدهند، در سر کتاب میزنند بدون اینکه بخواهند حمایت کنند.
اگر میخواهند کتاب را سلاخی کنند، پس باید خودشان کتاب را بخرند و در کتابخانه بگذارند زیرا خواننده معمولی کتاب را نمیخرد. مردم حاضرند کتاب را کیفیت کمتر از کنار خیابان بخرند، اما اثری را مطالعه کنند که سانسور نشده باشد.