نام برنامه تلویزیون «جعبه سیاه» است که برای رخداد تلخ آن مناسب هم به نظر میرسد. این بار هواپیمایی سقوط نکرده؛ ولی «جعبه سیاه» راز پسرفت تلویزیون را افشا میکند.
مجری شبکه افق تلویزیون کفن و آگهی ترحیم هادی عامل، گزارشگر مودب و باشخصیت کشتی را از داخل جعبه سیاه درمیآورد و به او نشان میدهد. مجری میبیند که هادی عامل از این نمایش خوشش نیامده؛ ولی به ادامه برنامه اصرار کرده و و روح و روان مهمان را بیش از پیش میخراشد.
بیاخلاقی دوم زمانی رخ میدهد که برنامه با وجود نارضایتی هادی عامل روی آنتن میرود.
عامل در یک پیام ویدئویی گفتهاست: «من خیلی ناراحت شدم و به آنها گفتم کار قشنگی نیست این قسمت را پخش نکنید. به من قول دادند که این قسمت را پخش نکنند، اما به قولشان هم عمل نکردند و پخش کردند، این کار بی اخلاقی و بی معرفتی بود، دل من را شکستند خدا دلشان را بشکند».
تلویزیون در هر کشوری نقشی کلیدی در ساختن فضای روانی جامعه دارد. این رسانه باید در کنار اطلاعرسانی و آموزش، مروج امید و شادی باشد. اما صدا و سیمای ایران مدتهاست که از این مسیر فاصله گرفته و در برنامههایش بهجای نمایش زندگی و نشاط، خواسته یا ناخواسته ناامیدی را ترویج میکند.
نمایش کفن و آگهی ترحیم، آن هم برای فردی زنده، نه تنها نشانه بیسلیقگی و عدم رعایت اخلاق رسانهای است، بلکه با ترویج فرهنگ مرگاندیشی هم توجیه میشود.
در حالی که مردم در زندگی روزمره با انواع فشارهای اقتصادی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکنند، رسانه ملی بهجای آنکه با پخش برنامههای شاد و کمدی و مفرح مرهمی بر این زخمها باشد، زخم جدیدی بر روان جمعی جامعه میزند.
چرا رسانهای که میتواند با تولید برنامههای شاد و پرانرژی، روحیه جامعه را بالا ببرد، به تولید محتوایی میپردازد که ناامیدی و مرگاندیشی را در افکار عمومی تقویت میکند؟
تهیه کننده برنامه گفته که این اتفاق بارها با حضور مهمانان مختلف رخ داده است. مرور تصاویر برنامه نشان میدهد که برخی مهمانان مثل خانم پروفسور مریم رزاقی آذر این اقدام را دوست نداشته و از دیدن کفن و آگهی ترحیم خودشان گلایهمند شدهاند. در واقع توجیه تهیه کننده نوعی عذر بدتر از گناه است که این رویکرد با وجود برانگیختن احساس منفی در میهمانان تکرار میشود و این تکرار نمیتواند مساله را پذیرفتنی کند.
اگر هادی عامل در فضای مجازی از رفتار تلویزیون گلایه نمیکرد تا مدتها کسی خبردار نمیشد که چنین برنامهای از شبکه افق پخش میشود. ریزش مخاطبان صداوسیما سبب شده تا بسیاری از برنامهها بی سر و صدا بیایند و بروند و توجه کسی را به خود جلب نکنند مگر اینکه در فضای مجازی نشانی از برنامه با اعتراض و گلایهای از آن پخش شود.
امروز پیمان جبلی رئیس سازمان صدا و سیما اقدام برنامه «جعبه سیاه» را بی سلیقگی خواند و نارضایتی خود را اعلام کرد. این برنامه مدتهاست که پخش میشود. سوال اینجاست که چرا تاکنون تذکری به عوامل برنامه داده نشده است؟ اگر از سمت خود مدیران صداوسیما نظارت دقیقی بر کیفیت برنامههای تلویزیون وجود داشت، شاید پیش از اینها جلوی پخش «جعبه سیاه» گرفته میشد و این «بیسلیقگی» تا ۵۰ قسمت پخش که در فضای مجازی سروصدا کرد، ادامه پیدا نمیکرد.
همین امروز میتوان انبوهی برنامههای بیکیفیت و کم مخاطب در حال پخش از صداوسیما را با هدف اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از مشکلات احتمالی بعدی، بازبینی کرد؛ برنامههایی از فقدان خلاقیت و ایدههای نو رنج میبرند و برای جذب مخاطب به انواع بی سلیقگیها متوسل میشوند.
یادمان نرود که مردم خسته از بحرانهای مختلف، نیازمند محتوایی هستند که آنها را از بار سنگین زندگی روزمره رها کند، نه اینکه زخم دیگری به روانشان بنشاند.