ابوعامر العیساوی: هیچ انسان عاقلی الحشدالشعبی را منحل نمی‌کند

ابوعامر العیساوی: هیچ انسان عاقلی الحشدالشعبی را منحل نمی‌کند

– اخبار بین الملل –

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم؛ با گذشت پنج سال از شهادت فرماندهان نصر، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و شهید ابومهدی المهندس، فرمانده الحشدالشعبی عراق و جمعی از یاران وفادار ایشان در عملیات تروریستی فرودگاه بغداد، یاد و خاطره این شهدای والامقام همچنان در اذهان بسیاری از دوستداران ایشان در داخل و خارج از جغرافیای مقاومت زنده و جاودان است.

در این بین سالها حضور مستقیم دومین فرمانده سپاه قدس در میدان های نبرد با اشغالگران آمریکایی و سپس مبارزه با گروهک‌های تروریستی و تکفیری در کنار شهید ابومهدی المهندس سبب شده تا بسیاری از چهره‌های برجسته سیاسی، امنیتی و نظامی عراق، تجربه همراهی و بهره‌مندی از مشورت‌ها و نظرات سازنده این فرماندهان شجاع، مبتکر و مدبر را داشته باشند.

بسیاری از چهره‌های برجسته نظامی و امنیتی عراق با اشاره به نقش سردار سلیمانی در مواجهه با حضور نظامی آمریکا در عراق پس از سرنگونی رژیم صدام حسین و بعد از آن پی‌ریزی بنیان‌های اولیه یک دولت قوی و مستقل در این کشور، از ایشان به عنوان یکی از چهره‌های پیشران در تاسیس نظام سیاسی جدید عراق در سالهای پس از اشغال و شکل‌گیری نهادهای سیاسی، نظامی، امنیتی و اطلاعاتی این کشور یاد می‌کنند.

نقش آفرینی سردار سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس در تحولات سیاسی عراق به همین جا محدود نشد و این دو همزمان با توطئه مشترک کشورهای غربی و برخی از کشورهای عربی منطقه به منظور سرنگونی دولت مستقل عراق، با بسیج و سازماندهی خیل عظیم نیروهای الحشدالشعبی در روزهای سراسر بحران عراق و با اتکا به فتوای مرجعیت عالی نجف، آیت‌الله العظمی سید علی سیستانی توانستند این کشور را از ورطه سقوط در دامان گروه ‌های تروریست تکفیری و سلفی برهانند.

در همین راستا خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم در گفتگویی اختصاصی با یاسر حسین العیساوی (حاج ابوعامر العیساوی)، معاون رئیس ستاد الحشدالشعبی به بازخوانی خاطرات ۲۰ سال همراهی این فرمانده مقاومت عراق با شهیدان حاج قاسم سلیمانی و شهید ابومهدی المهندس پرداخته است.

حاج ابوعامر العیساوی، علاوه بر مشارکت جدی در هسته‌های اولیه مقاومت عراق در سالهای اشغال نظامی این کشور توسط نظامیان آمریکایی پس از سال ۲۰۰۳ در بسیاری از جبهه‌های نبرد با گروهک‌های تکفیری و تروریست در مناطق مختلف عراق و سوریه حاضر بوده است. وی در این گفتگو به تشریح بخشی از خاطرات خود از نحوه آشنایی با سردار سلیمانی، تحولات مهم مقاومت اسلامی عراق در زمان سقوط موصل و حضور در جبهه‌های نبرد با گروه‌های تروریست و تکفیری در سوریه به ویژه فوعه و کفریا در کنار سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی می‌پردازد.

اختصاصی|ناگفته‌های معاون حشدشعبی از هوش حاج قاسم ونجات بغداد
ویترین آباجان به نقل از تسنیم شماره ۸۲۹/ «ناگفته‌های نجات بغداد»

بخش دوم این گفتگوی ویدئویی در ادامه تقدیم حضور مخاطبین آباجان به نقل از تسنیم می‌شود.

.

برخی تیترهای این گفتگو:

* اگر ابو مهدی المهندس نبود، الحشد الشعبی هم وجود نداشت.

*‌ سردار سلیمانی در پاسخ به اعتراض من برای تقدیم بیش از ۲۰ شهید برای نجات ۲۰ خانوار تحت محاصره در روستایی متروک فرمودند فرمودند: برای دفاع از نوامیس لازم باشد هزاران شهید هم تقدیم می‌کنیم.

* وقتی به حاج قاسم گفتم برای آزادسازی آمرلی به سه هفته وقت نیاز داریم؛ فرمودند: اگر به نوامیس آنها هتک حرمت شود که دیگر ارسال نیرو فایده‌ای ندارد؟ باید ظرف یک هفته آمرلی را آزاد کنید.

* در جریان عملیات آزادسازی آمرلی با تماس‌های حاج قاسم با مسئولین اقلیم کردستان، ظرف دو روز مسیر عملیات از شمال به سمت آمرلی گشوده شد و توانستیم این شهر را آزاد کنیم.

* حاج قاسم برای فوعه و کفریا سوریه که نه نفت دارد و نه گاز و تا عمق ۳۰۰ کیلومتر در محاصره دشمنان بود، هزاران شهید و زخمی را تقدیم و تجهیزات و لجستیکی میلیاردی را به کارگرفت تا نوامیس سوری را در یک روستا در قلب دشمن نجات دهد.

* با اعتماد به نفس کامل می‌گوییم که انحلال الحشدالشعبی غیر ممکن است.

* اگر الحشد الشعبی منحل شود و سلاح را تحویل دهیم، فاجعه بزرگتری در پیش خواهد بود.

* الحشد الشعبی مسئله ای ملی مبتنی بر تایید پارلمان عراق است و به لحاظ شرعی هم بر فتوای مرجعیت استوار است. از نظر نظامی هم ارتش عراق به طور کامل به الحشد الشعبی اعتماد دارد.

* امکان ندارد حتی یک عراقی از الحشد الشعبی کوتاه بیاید. اهل سنت هم از الحشد الشعبی کوتاه نمی‌آیند. حتی آن‌ها هم به الحشدالشعبی اعتماد و اطمینان دارند.

* کدام انسان عاقلی الحشد الشعبی را منحل می‌کند؟ فقط یک دیوانه چنین کاری انجام می‌دهد! حتی اگر ائتلاف اداره دولت (ائتلافی از احزاب که دولت السودانی را تشکیل دادند) چنین کاری بکنند دیوانه هستند!

* الحشد الشعبی بیش از ۴۰ گروه مسلح را در خودش جای داده است. اگر این زنجیر پاره شود هر کس به دنبال اهداف خود می‌رود. چه کسی می‌تواند بر این گروه‌های مسلح تفوق پیدا کند؟ چه کسی می‌تواند ۲۵۰ هزار مسلح را کنترل کند؟

* حاج قاسم در اولین دیدارمان به ما گفتند: «فرمانده مانند درختی است که بر خانواده‌اش سایه می‌افکند. اگر این درخت، ثمر و میوه ای نداشته باشد (فرمانده دیگری تربیت نکند)، دیگر به چه دردی می‌خورد؟»

* شهید سلیمانی به فرماندهان می‌گفتند: برای مقاومت در مصاف با دشمن حوادثی همانند شهادت فرماندهان و رخدادهای دیگر در پیش است؛ اگر نسل دیگری برای حمل پرچم مقاومت وجود نداشته باشد، این فرمانده ابتر است.

* ما سید حسن نصرالله (ره) را از دست دادیم، اما به لطف خدا افراد دیگری جایگزین خواهند شد. برادرانمان در لبنان مولد و احیاگر هستند.

* ما هواخواهان اهل بیت امتی هستیم که تمام فرماند‌‌هانش در کربلا شهید شدند اما در نهایت توسط یک جوان نحیف و بیمار همچون حضرت امام زین‌العابدین(ع) بار دیگر از نو خودسازی کرد.

آباجان به نقل از تسنیم: بینندگان عزیز به گفتگوی ویژه خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم با حاج «ابوعامر العیساوی»، معاون رئیس ستاد الحشد الشعبی در امور عملیات خوش آمدید. جناب حاج ابوعامر قبل از پایان بخش نخست گفتگو راجع به مرحله پیش از سقوط موصل صحبت کردید. اکنون به مقطع سقوط موصل و نقش حاج قاسم سلیمانی در آن برهه می‌پردازیم.

پس از صدور فتوای مبارک جهاد از سوی مرجعیت عالیقدر نجف، حضرت آیه العظمی «سید علی سیستانی» جوانان عراقی به پا خواستند. نقش حاج قاسم و حاج ابومهدی المهندس در جذب این تعداد چشمگیر از نیروها که برای دفاع از عراق آمده بودند چه بود؟ شما می‌دانید که هر چقدر تعداد رزمنده‌ها بیشتر باشد و سلاح‌های آنها پیشرفته باشد، اما باز هم بحث سازماندهی ساختار تشکیلاتی در چنین نبردی جنگی حائز اهمیت است. نقش دو شهید را در سازماندهی این خیل عظیم نیروها را چگونه توصیف می‌کنید؟

حاج ابو عامر العیساوی: بسم‌الله الرحمن الرحیم؛ این نکات را برای ثبت در تاریخ بیان می‌کنم. اگر فتوای مبارک مرجعیت نجف حضرت «آیه الله سیستانی» (حفظه الله) نبود، نه دولت عراق و نه گروه‌های مقاومت نمی‌توانستند داعش را از بین ببرند. گروه‌های مقاومت که از دو ماه قبل فعالیت می‌کردند و حتی دولت عراق هم با تمام نهادهای امنیتی‌اش نمی‌توانست جلوی پیشروی عناصر تروریستی داعش را بگیرد؛ چون وضعیت امنیتی بدی حاکم بود و نهادهای امنیتی در وضعیت روحی بسیار بدی قرار داشتند. ما توانایی‌های نظامی بالایی داشتیم؛ اما اگر فتوای مرجعیت نبود که ده‌ها هزار جوان برای دفاع از خاک عراق و مردم عراق قیام کردند، با مشکلات زیادی مواجه شدیم.

در درجه اول، سازماندهی هزاران و ده‌ها هزار جوان داوطلب در قالب تیپ‌، هنگ‌ و تقسیم‌بندی اداری و عملیاتی کار آسانی نیست. در آن مقطع حدود یکصد هزار نفر داوطلب وجود داشت. چگونه می‌توانید یکصد هزار نفر را یک شبه سازماندهی کنید؟ این مسئله نیازمند توانایی و ذهنیت مدیریتی و در مواجهه با مسائلی همچون شهدا، مجروحین، حمایت تسلیحاتی، تدارکاتی، اطلاعاتی و بسیاری مسائل دیگر مانند آموزش نیروها است.

علاوه بر این نیروهای داوطلب در درجه اول از لحاظ فکری، سطح ایدئولوژیک و از حیث سنی با هم تفاوت دارند. برخی نفرات جوان و برخی دیگر سالخورده بودند. گرایش‌های مختلف و سایر موضوعات اختلافاتی همچون سطح تمرین و آموزش، سطح آمادگی جسمانی، سطح انضباط، سطح آگاهی بسیار متفاوت بود. ما در مورد یکصد هزار نیرو و بلکه بیشتر صحبت می‌کنیم.

آباجان به نقل از تسنیم: و در چندین نقطه و منطقه از خاک عراق، نه در یک جا…

حاج ابو عامر العیساوی: دقیقا و البته وسعت جغرافیایی بالایی که وجود داشت. جبهه نبرد ما از استان دیاله تا کرکوک و تا صلاح‌الدین و از آنجا تا الانبار و حومه بغداد امتداد داشت. گستره جبهه درگیری تقریباً بیش از ۸۰۰ یا ۹۰۰ کیلومتر بود.

بسیج مردمی عراق |حشد الشعبی , کشور عراق , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , ابومهدی المهندس ,

آباجان به نقل از تسنیم: شما مأموریت داشتید که این سنگر را نگه دارید؟

حاج ابو عامر العیساوی: بله، باید این سنگر را حفظ می‌کردیم.

آباجان به نقل از تسنیم: و علاوه بر آن ماموریت سازماندهی این تعداد داوطلب را عهده دار بودید؟

حاج ابو عامر العیساوی: بله، و سازماندهی این تعداد نیرو.

آباجان به نقل از تسنیم: چشم انداز حاج قاسم برای آینده این یکصد هزار جوان داوطلب چه بود؟ آیا ایشان قصد داشت آن‌ها را در قالب کمیته‌ای تجمیع کنند؟

حاج ابو عامر العیساوی: اینجا نقش ابومهدی المهندس به درستی انجام شد. من یکی از این افراد بودم. به عنوان مثال من یکی از آن افراد هستم. همه تصمیمات دست من نیست. ما همان کاری را کردیم که با اشغالگران آمریکایی کردیم. گروه‌های مقاومت مستقلاً فعالیت می‌کنند. اما در اینجا نقش ابومهدی المهندس برجسته شد. اگر ابو مهدی المهندس نبود، الحشد الشعبی هم وجود نداشت. ابو مهدی المهندس همان کسی است که الحشد الشعبی را بنیان نهاد. ایشان کسی بود که الحشد را به عنوان یک نهاد دولتی یکپارچه تأسیس کرد و نه گروه‌های مسلح که فقط مقاومت می‌کنند. این یک جهش فکری و یک جهش مدیریتی است.

.

آباجان به نقل از تسنیم: قبل از اینکه به این مبحث بپردازیم، انتخاب حاج ابومهدی المهندس آیا یک تصمیم از سمت دولت بود یا فرماندهان گروه‌های مقاومت، ابومهدی المهندس را انتخاب کردند؟ یا حاج قاسم سلیمانی بود که او را برای این سازمان (الحشد الشعبی) انتخاب کردند؟

حاج ابو عامر العیساوی: در میان رهبران مقاومت، حاج ابومهدی المهندس سرآمدتر بود.

آباجان به نقل از تسنیم: ایشان در آن دوره حضور داشتند، اما عنوان مشخصی نداشتند

حاج ابو عامر العیساوی: اساساً ایشان نیاز نداشت که به عنوان یک فرمانده به طور رسمی خودش را ثابت کند. او فرمانده همه گرو‌ه‌ها و فرماندهان مقاومت بود. همه رهبران در حکومت عراق، رهبران احزاب سیاسی و نظامی در خانه ابومهدی المهندس ملاقات می‌کردند. همه کارهای بر دوش ابو مهدی بود. همه عراقی‌ها که اختلاف داشتند، تنها زیر سقف ابومهدی المهندس با هم متحد می‌شدند.

گروه‌های مقاومت و همچنین بسیاری از وزرا، بسیاری از فرماندهان امنیتی، ارتش عراق و دیگران در خانه ابومهدی المهندس جمع می‌شدند تا درباره چگونگی عبور از این مرحله مشورت کنند. ابومهدی المهندس فعال و حاضر بود و ابومهدی المهندس فعال و حاضر بود و از این رو نظر همگان بر این بود که این خیل جمعیت را کسی جز ابومهدی المهندس نمی‌تواند سازماندهی کند؟ ایشان خودش پیشنهاد نکرد که فرمانده الحشد الشعبی یا بنیانگذار آن باشد. ایشان پدر معنوی همه رزمندگان مقاومت و کشور بود. همه در خانه‌اش جمع می‌شدند، ما هر آنچه برای بحث و مشورت داشتیم در خانه ابومهدی المهندس مطرح می‌کردیم.

از این رو تصمیم بر این شد که ایشان در الحشد الشعبی مسئول باشند، مسئول سازماندهی الحشد الشعبی؛ تصمیمی که تقریباً همه بر آن اتفاق نظر داشتند. بعد از آن وقتی بحث در رابطه با سازماندهی امور (تشکیلاتی) بود که الحشد، یک سازمان تخصصی و نهاد دولتی باشد، ابو مهدی المهندس، معاون الحشد و حاج فالح الفیاض، رئیس سازمان الحشد الشعبی شود، چون حاج فیاض در امور سیاسی و مدیریتی و … صاحب نظر است. قرار شد معاون ایشان هم حاج ابومهدی المهندس باشد. این چهره (ابو مهدی) مورد توافق همه بود و کسی به ایشان اعتراض نمی‌کرد. ممکن بود اگر شخص دیگری مطرح می‌شد، اعتراضاتی از سوی این گروه‌های مقاومت انجام می‌گرفت اما نسبت به ابومهدی المهندس نمی‌توان اعتراض کرد و کسی نبود که بتواند از او انتقاد کند، ایشان که مولود یک لحظه خاص نبود! فردی شناخته شده بود. پیش از سقوط رژیم صدام حسین هم شخصیت تاثیرگذاری بود و پس از سقوط رژیم صدام حسین، بر دولت و گروه‌های مقاومت تاثیرگذار بود.

بسیج مردمی عراق |حشد الشعبی , کشور عراق , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , ابومهدی المهندس ,

آباجان به نقل از تسنیم: در سال ۲۰۱۴ با توجه به اینکه شما در آن مقطع حضور داشتید، آیا تشکیلات سازمانی یا ساختاری برای سازماندهی این جمعیت وجود داشت؟ اینکه مناطق و بخش‌های عملیاتی تقسیم‌بندی شود یا هماهنگی‌هایی با دیگر نیروهای امنیتی، ارتش و نیروی پلیس، حفاظت از مناطق، ارتباط‌گیری با طرف‌های متعدد اطلاعاتی چه در جمهوری اسلامی یا سرویس‌های اطلاعاتی عراقی وجود داشت؟ به عبارتی همه این اقدامات چگونه انجام می‌شد و حاج قاسم و حاج ابو مهدی چگونه این موارد را اداره و مدیریت می‌کردند؟ چون این مسائل نیازمند تلاش‌های بسیاری سنگینی بود، روند اداره امور چگونه بود؟

حاج ابو عامر العیساوی: واقعیت امر این است که به نظر من و بر اساس برآوردهای خودم، حتی پس از سپری شدن ۴۰، ۵۰ و یا حتی ۶۰ سال همچنن قادر خواهیم بود موضوعات و موارد جدیدی را در تاریخ زندگی این دو شخصیت کشف کنیم. ما با وجود همه آنچه درباره ابو مهدی المهندس می‌دانیم، اما هر روز چیزهای جدیدی را درباره ایشان کشف می‌کنیم که تا پیش از این نسبت به آن بی‌اطلاع بودیم.

آباجان به نقل از تسنیم: یعنی ابعاد پنهانی در این شخصیت وجود دارد؟

حاج ابو عامر العیساوی: بله، ابعاد پنهانی در این شخصیت وجود دارد، ابو مهدی المهندس همان تأثیر را داشت که حاج قاسم سلیمانی داشت. پیش‌تر توضیح دادم که تفاوت حاج قاسم در این بود که جامع‌تر بود و گستره‌اش به کشورهای عربی و منطقه می‌رسید، اما ابو مهدی المهندس به عراق محدود بود. حاج ابومهدی به دور از منت، بخشش و عطا داشت؛ ارتش را حمایت می‌کرد، از پلیس فدرال پشتیبانی به عمل می‌آورد، با پول، سلاح و هرچه نیاز داشتند، حتی امکانات لجستیکی و فنی. ابو مهدی المهندس خدمتگزار همه سازمان‌ها و نهادهای نظامی کشور بود.

امروز وقتی کسی نزد من بیاید، به من امکانات نظامی و تسلیحات و هر آنچه در اختیار دارم را به من بدهد و بعد بگوید که از زمین خودت دفاع کن، آیا ممکن است، با او قطع ارتباط کنم؟ درحالی که او هیچ شرط و شروطی برای من تعیین نکرده و هیچ فرمان و دستوری هم نمی‌دهد؟ غیر ممکن است چنین کنم. این با خوی و منش آدمی در تعارض است که با وی اختلاف پیدا کنم. او خدمتگزار است، آمده تا خدمتی ارائه دهد، ما او را به عنوان رهبر و فرمانده خود انتخاب کردیم، او خدمت می‌کرد، بدون منّت خدمت می‌کرد، چه حاج قاسم چه ابو مهدی المهندس، این از یک طرف.

از لحاظ حضور میدانی مستمر و مداوم ایشان، در همه امور، حضور سیاسی، حضور مستشاری صادقانه‌ی او بدون اینکه ایجاد شک و شبهه‌ای در آن باشد به همه انگیزه می‌دهد که از او تبعیت و فرمانبری کنند. از سوی دیگر، ابو مهدی المهندس دارای توانمندی‌های روحی و روانی بود که در میان هیچ یک از شخصیت‌های رهبری و فرماندهی دیگر وجود نداشت، چه الان و چه گذشته. ایشان توانست حدود ۲۰ گروه مسلح را با گرایشات مختلف و امکانات متفاوت و اندیشه و تفاوت در ساختار فکری‌شان متحد کنند، درست است که ما اتفاق نظر داریم که باید در عراق سیاست اعمال شود و کشوری دارای قانون اساسی و قوانین باشد، اینها اهداف عمومی و کلی هستند، اما در نهایت مسائل خصوصی و اهداف خاص هم مطرح بود، اهداف حزبی هم بودند، اهداف سیاسی هم وجود داشتند.

ابو مهدی المهندس توانست، با سعه صدر خویش همه این تفاوت‌های موجود را درک کند و دریابد. هدف ایشان قبل از هر چیز هدفی بشردوستانه بود. به همین دلیل می‌گویم اگر سمبل و نمادی برای ملی‌گرایی وجود داشته باشد، او ابو مهدی المهندس است. اگر نماد و سمبلی کلی برای بشردوستی وجود داشته باشد، آن فرد حاج قاسم سلیمانی است.

حاج قاسم سلیمانی یک مرد ملی‌گرای صرف یا انسانی شیعی یا مردی محدود به مقاومت یا مرد سیاست نبود، او به معنای واقعی کلمه مرد انسانیت بود. به همین دلیل برای او شیعه و سنی و کُردی یا مسیحی و ایزدی محل اختلاف نبود. ابو مهدی المهندس هم یک پدر بود، با همه رفتاری پدرانه داشت. او برای ارائه کمک بدون چشمداشت و نجات برادران مسیحی تلاش داشت، حتی اگر در این راه، جان خود را از دست بدهیم. به ما می‌گفت، خون و جان شما در برابر حفظ جان برادران مسیحی‌مان قرار دارد. به ما می‌گفت، خون و جان شما باید حافظ جان برادران مسیحی‌مان باشد. می‌گفت که جان ما، خون ما و گردن ما در راه حفظ خانواده‌های برادران اهل سنت‌مان تقدیم می‌شود.

در دل نبرد، در دل طایفه‌گرایی و فرقه‌گرایی ایجاد شده توسط داعش و القای اینکه این نبردی جاری میان اهل سنت و شیعیان است؛ او می‌گوید، خون و جان خود را برای نجات برادران اهل سنت‌مان و همچنین برادران ایزدی‌مان، شبک‌ها و ترکمان‌ها می‌دهیم. این ذهنیت جامع جز نزد ابو مهدی وجود نداشت. شاید من از عراق، از وطنم، از مذهب و عقیده‌ام دفاع کنم و من این را به صراحت می‌گویم؛ من در ابتدا فردی عراقی و بعد مسلمان شیعی هستم. من از کشورم، دینم، مذهبم و مقدساتم دفاع می‌کنم.

این روحیه جامع و فراگیر را ابو مهدی المهندس ایجاد کرد تا شهدای بسیاری از فرزندان و جگرگوشه‌ها و برادران‌مان را برای نجات خانواده‌ای ایزدی تقدیم کنیم که در محاصره گروه داعش است، یا برای اینکه یک خانواده سنی محاصره شده در شرقاط یا بیجی وغیره را نجات دهیم. شهدای بسیاری را برای نجات جان یک کودک تقدیم می‌کنیم که در میدان نبرد رها شده است، این ذهنیت پدرانه و بشردوستانه در جنگ‌ها وجود ندارد. 

شما به منابع مراجعه کنید، من با اطمینان این موضوع را به شما می‌گویم که بسیاری از منابع مطالعات نظامی و تاریخ جنگ‌ها را خوانده ام، چون از کودکی به این حوزه علاقه داشتم و زندگینامه رهبران و شخصیت‌ها در طول تاریخ چه در جنگ‌های منطقه و چه در جنگ جهانی و غیره مطالعه کردم، چنین دیدگاه بشردوستانه‌ای هرگز وجود نداشته است. ممکن بود، شهرهایی ویران شود، چیزی که اکنون به چشم خود شاهد آن هستیم، چه بسیار شهرهایی که نابود می‌شوند، خانواده‌ها، کودکان، زنان از بین می‌روند، سیاست زمین سوخته و کشتارها…

آباجان به نقل از تسنیم: سیاست زمین سوخته در فلسطین و لبنان که رژیم اشغالگر صهیونیستی مرتکب آن می‌شود؟

حاج ابو عامر العیساوی: بله‌، سیاستی که رژیم صهیونیستی در حال حاضر مرتکب می‌شود. می‌بینیم که سازمان‌های حقوق بشری و جامعه مدنی و دیگر سازمان‌های فعال در این حوزه، به خاطر مسائل سیاسی سکوت پیشه می‌کنند و حتی حاضر نیستند کلمه ای برای کمک به ۵۰ هزار شهید و بیش از ۱۵۰ هزار مجروح و بیش از ۲ میلیون انسان گرسنه و آواره و رها شده به حال خود و کودکانی که هر روز کشته می‌شوند، بر زبان بیاورند. در حالی که ما شاهد بودیم که حاج ابو مهدی المهندس، صبح در جبهه یکی از شهرها حاضر بود، ظهر در جبهه‌ای دیگر برای حضور در نشست فرماندهان الحشد الشعبی بود، شب به دیدن خانواده‌های آواره می‌رفت، این تفاوت‌ها و ابعاد مختلف شخصیت حاج ابومهدی المهندس …

آباجان به نقل از تسنیم: آیا مثلا روی تصمیمات او یا مثلا نشست‌هایش با شما تأثیر می‌گذاشت؟ وقتی از خانواده‌های آواره دیدن می‌کرد، شکایات آنها را می‌شنید، آیا در نشست‌های شما، یا با الحشد آنها را مطرح می‌کرد؟

حاج ابو عامر العیساوی: خیر، در همه نشست‌ها، دیدارها و عملیات‌ها تأکید می‌کرد و می‌گفت و این توصیه‌ها را می‌کرد که خون ‌ما، جان ما، گردن ما فدای کودکی است که در این منطقه ساکن است. در مواردی اتفاق می‌افتاد که شهدای زیادی بدهیم که به منطقه‌ای آسیب نزنیم فقط به این دلیل که احتمال داشت غیرنظامیانی در میان تروریست‌ها باشند

یکی از روایت‌هایی که به نقل از حاج قاسم سلیمانی برای تاریخ نقل می‌کنم، این است:در یکی از نبردها شهدای زیادی تقدیم کردیم، آن هم در روستایی متروکه و دور افتاده، من به ایشان گفتم که رسیدن به این روستا منوط به تقدیم شهدای بسیاری است، آن هم روستای دور افتاده‌ای که تنها ۲۰ خانوار در آن ساکن بودند. برای رسیدن به آنجا باید بیش از ۲۰ شهید می‌دادیم تا به آنجا برسیم. این مسئله به لحاظ دیدگاه و نگرش نظامی، اقدام درستی نیست. ما هم به عنوان افراد خبره نظامی باید محاسبات عددی هم داشته باشیم. من ۲۰ تا ۳۰ شهید بدهم تا روستایی را نجات دهم که در آن حدود ۲۰ خانوار است؟ چه لزومی دارد؟ ایشان فرمودند برای حفظ نوامیس لازم باشد هزاران شهید هم می‌دهیم. کار درست این است، آنها ۲۰ خانوار هستند که در میان آنها زنان…

بسیج مردمی عراق |حشد الشعبی , کشور عراق , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , ابومهدی المهندس ,

آباجان به نقل از تسنیم: محاسبات ایشان صرفا نظامی نبود!

حاج ابو عامر العیساوی: همه محاسبات ایشان انسانی و بشردوستانه بود؛ طوری که من از طرح چنین سوالی شرمنده شدم. به عبارتی ایشان با وجودی که شخصیتی نظامی و فرمانده بودند، اما به این ابعاد هم توجه داشت. شخصیتی نظامی و فرمانده‌ای که از کشور دیگر آمده بود. اما می‌گفت که حراست از نوامیس مهمتر از تقدیم شهداست. این حرف‌ها فقط شعار نبود. در واقعیت به آن عمل می‌شد، نه مانند آنچه که امروز شاهد هستیم.

حادثه مشابه دیگری در شهر آمرلی رخ داد. ما جزو افرادی بودیم که برای آزادسازی آمرلی آماده می‌شدیم. من برای آزادسازی این شهر طرحی را پیشنهاد دادم. ما در منطقه الخالص در استان دیاله بودیم. اما مدتی بعد حاج قاسم همراه با ابو مهدی المهندس و تعدادی از فرماندهان امنیتی تشریف آوردند. گفتند نقشه‌تان چیست؟ گفتم که تصمیم این است که به منطقه عظیم نزدیک شویم. بعد از آن به منطقه مفتول و بعد از آن منطقه سرحا تا به سلیمان بیک برسیم و در نهایت وارد آمرلی شویم.

گفتند: «چقدر زمان نیاز داری؟»

گفتم: «حداقل دو تا سه ماه وقت می‌خواهم»، چون می‌دانم طرف مقابلم کیست و چیست. می‌دانم که دشمنی به نام داعش وجود دارد و از استحکامات و امکاناتی که دارد مطلع هستم.

گفتند: «زیاد است. نمی‌توانیم. باید ظرف یک هفته کار را تمام کنیم.»

گفتم: «چگونه؟ نمی‌توانیم»

گفتند: «باید راهی پیدا کنید که ظرف یک هفته وارد آمرلی شویم.»

گفتم: «خب مشکل کجاست؟ کمی طول بکشد، در نهایت ما آنجا را آزاد می‌کنیم»

گفتند: «اگر به ناموس آن‌ها بی‌حرمتی شود دیگر چه فایده‌ای دارد؟ چه فایده‌ای دارد زمانی به داد آنها برسید که به ناموسشان هتک حرمت شود؟ این درست نیست. مردم از خودشان دارند دفاع می‌کنند ولی دشمن ما داعش، در وجودش ذات، وجدان و اخلاق جایی ندارد.»

.

آباجان به نقل از تسنیم: و ممکن است هر لحظه وارد شهر شوند…

حاج ابو عامر العیساوی: درگیری‌ها ادامه داشت، اما برادران ما در آمرلی مقاومت می‌کردند، اما ممکن بود سنگر مقاومت شکسته شود، چون از همه جهات به طور ۳۶۰درجه‌ای محاصره بودند؛ چون نمی‌توانستند سه ماه مقاومت کنند و ذخیره‌شان تمام می‌شد و باید وارد منطقه می‌شدیم. (سردار سلیمانی) گفتند خب دیگر چه فایده‌ای دارد وقتی به ناموس آنها تجاوز شده و مردانشان کشته شده باشند؟ الان باید آزادسازی را شروع کنیم. در این زمان بود که طرح پیشروی از شمال به جای جنوب مطرح شد. یعنی اینکه از اقلیم کردستان وارد شویم.

آباجان به نقل از تسنیم: این طرح را سردار سلیمانی داد؟

حاج ابو عامر العیساوی: نه. ما این ایده را مطرح کردیم ولی تحقق آن سخت بود. طرح اولیه این بود که ابتدا از جنوب وارد شویم تا به دیاله برسیم. حاج قاسم گفت همه نقشه را باید تغییر دهیم و حداکثر ظرف یک هفته وارد آمرلی شویم. به حاج قاسم گفتیم این اصلا امکان ناپذیر است. ما گفتیم امکان اینکه سد دفاعی داعش را بشکنیم وجود دارد، ولی این حرف شما منطقی نیست. گفتم نمی‌توانیم. بگذارید واقعیت را ببینیم. تا زمانیکه نیرو نداشته باشیم، در این مدت کم نمی‌توانیم چنین کاری انجام دهیم. مدت بیشتری برای چنین عملیاتی نیاز داریم. ولی حاج قاسم گفت نه. باید راه دیگری پیدا کنیم. گفتم اگر راه دیگر مدنظر شماست؛ می‌توانیم از شمال برویم، از اقلیم کردستان عراق، چون میان اقلیم کردستان و قلمرو داعش منطقه محافظت شده نبود. داعش فکر نمی‌کرد از سمت اقلیم کردستان تهدید شود. فکر می‌کرد فقط از سمت دیاله تهدید می‌شود.

حاج قاسم گفت پس اگر از شمال است که هماهنگی‌هایش را خودم انجام می‌دهم. ما فکر می‌کردیم این موضوع امکان ناپذیر است، اما حاج قاسم با اقلیم کردستان در ارتباط بود. دو روز بعد، موافقت اقلیم کردستان برای ورود از شمال دیاله با هماهنگی شخص حاج قاسم صادر شد. یعنی دو روز بعد، بی‌واسطه گفتند راه باز است بیایید وارد شوید. نیروها از دیاله ملحق شدند و از طریق راه امام ویس و سعدیه و سپس به مرز ایران رفتیم. از طریق نفت خانه به سمت خانقین بالا رفتیم. از خانقین وارد کلار و قادر کرم شدیم. این‌ها مناطق اقلیم کردستان است و از منطقه قادر کرم به دوز و به سمت آمرلی پایین آمدیم. فاصله‌مان فقط دو روستا حبش و آل بو شکر بود که به سرعت آن‌ها را آزاد کردیم و راه باز شد.

این روایت دلیلی بر آن است که حاج قاسم بر حفاظت از نوامیس و انسانیت تاکید داشت. مسئله اصلا سیاسی نبود، به نحوی که سایرین در خصوص اهداف نظامی انجام می‌دهند نبود، که باعث می‌شود برای تحقق هدفی سیاسی، هزاران نفر را بکشند و به ناموس ده‌ها هزار نفر متعرض شوند. حاج قاسم اینگونه نبود، به همین خاطر تحت تاثیر قرار می‌گیریم و می‌گوییم ایشان مرد انسانیت و روزهای سخت بود. چون اهدافش صرفا انسان‌دوستانه بود. مسئله‌ای که در واقعیت آن را لمس کردیم.

حاج قاسم سلیمانی در حومه جنوبی ادلب برای آزادسازی «فوعه و کفریا» مبارزه کرد. این حادثه مشهور است. فوعه و کفریا دو روستا است که در مسافت حدفاصل شما و دشمنتان تا ۳۰۰ کیلومتر تماما توسط دشمنان محصور شده است. حاج قاسم برای رسیدن به این دو روستا و آزادسازی آن عزمش را جزم کرده بود. کدام فرمانده نظامی در شرق و غرب عالم، ناتو و پیمان ورشو در شوروی سابق را می‌شناسیم که هزاران شهید و تلفات بدهد، تجهیزات و حمایت‌های لجستیکی میلیاردی را به کار بگیرد، تنها برای نجات یک روستا در دل دشمن؟ چون در چنین جنگی فقط یک سنگر را نباید بشکنی، بلکه باید ده‌ها سنگر را در ده‌ها شهر فتح کنی تا فقط به آنجا برسی تا نجاتشان دهی! حاج قاسم می‌گفت اول حراست از ناموس سپس میزان تلفات. این مسائل اهداف سیاسی و اقتصادی نداشت. فوعه و کفریا نه نفت دارد و نه طلا. فقط یکی از مناطق کشاورزی در ادلب است.

آباجان به نقل از تسنیم: صحبت از ادلب شد. تحولاتی که در اخیرا در سوریه رخ داده باعث شد تا عراق از برخی حوادث پیشگیری کند. در این میان شایعه‌هایی هم درباره انحلال الحشد الشعبی مطرح شد. شما به عنوان یکی از فرماندهان الحشد الشعبی، نظرتان در این رابطه و روندهای که به سرعت در خاورمیانه در حال رخ دادن است چیست؟

حاج ابو عامر العیساوی: اولا این زمزمه‌هایی که هر از گاهی شنیده می‌شود فاقد معناست. برخی از این صداها از سمت افراد یاوه‌گوی داخلی و بعضی دیگر از سمت کشورهای عربی و خارجی و سازمان‌های جهانی مطرح می‌شود، اما الحشد الشعبی محال است که منحل شود. محال ممکن است. با اعتماد به نفس کامل می‌گوییم که انحلال الحشدالشعبی غیر ممکن است. چون تصمیم گیری در رابطه با الحشد الشعبی فقط سیاسی نیست. بلکه تصمیم گیری در مورد آن مسئله ای ملی مبتنی بر تایید پارلمان عراق و به لحاظ شرعی هم بر فتوای مرجعیت استوار است و به لحاظ نظامی هم الان ارتش عراق به طور کامل به الحشد الشعبی اعتماد دارد.

.

ما و ارتش در موازات یکدیگر هستیم. به ارتش عراق خدمت می‌کنیم و ارتش نیز پشتیبان ماست. ما به کشور و قانون اساسی خدمت می‌کنیم. ما به جناح یا گروه سیاسی خاصی خدمت نمی‌کنیم. فلذا ممکن نیست کسی از الحشد الشعبی کوتاه بیاید. امکان ندارد حتی یک عراقی از الحشد الشعبی کوتاه بیاید. اهل سنت هم از الحشد الشعبی کوتاه نمی‌آیند. اکنون حتی آن‌ها به الحشد اعتماد و اطمینان دارند. همه مناطق آزاد شده به الحشد اطمینان دارند. نمونه‌های بسیاری در این رابطه وجود دارد.

آباجان به نقل از تسنیم: یعنی حتی فشار کشورهای خارجی هم نمی‌تواند باعث انحلال الحشد الشعبی شود؟

حاج ابو عامر العیساوی: محال است و اگر الحشد الشعبی منحل شود و سلاح را تحویل دهیم، فاجعه بزرگتری در پیش خواهد بود.

بسیج مردمی عراق |حشد الشعبی , کشور عراق , سردار قاسم سلیمانی , شهید سپهبد قاسم سلیمانی , پنجمین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی , ابومهدی المهندس ,

آباجان به نقل از تسنیم: منظورتان چیست؟

حاج ابو عامر العیساوی: کدام انسان عاقلی الحشد الشعبی را منحل می‌کند؟ فقط یک دیوانه چنین کاری انجام می‌دهد! حتی اگر ائتلاف اداره دولت (ائتلافی از احزاب که دولت السودانی را تشکیل دادند) چنین کاری بکنند دیوانه هستند. الحشد الشعبی بیش از ۴۰ گروه مسلح را در خودش جای داده است. مدیریت سابق الحشد، ابو مهدی و مدیریت کنونی الحشد و سایر فرماندهان ارشد الحشد توانستند همه این گروه‌ها را ذیل یک هدف و سازمان جمع کنند و اکنون این گروه‌های مسلح مطابق قوانین و قانون اساسی کشور عمل می‌کنند و اکنون شاهد هستیم که همه گروه‌هایی که در الحشد ادغام شدند از قانون اساسی و قوانین تبعیت می‌کنند و از ساخت یک کشور (متحد) حمایت می‌کنند؛ نه اینکه دنباله رو تشکیل دولت باشند. دنبال تشکیل یک کشور متحد هستند.

اگر این زنجیرالحشد الشعبی پاره شود هر کس به دنبال اهداف خود می‌رود. گروه های مسلح مختلفی خواهند بود که هیچ کس گردهم آوری آن‌ها را دنبال نمی‌کند. چه کسی می‌تواند بر این گروه‌های مسلح تفوق پیدا کند؟ چه کسی می‌تواند ۲۵۰ هزار مسلح را کنترل کند؟ هر کس که خواستار دولتی غیرنظامی و خواهان توسعه در عراق است بر او واجب است که از الحشدالشعبی حفاظت کند. الان الحشد الشعبی است که کشور را قدرتمند و بقای آن را تضمین می‌کند.

آباجان به نقل از تسنیم: در لحظات پایانی مصاحبه ضمن یادآور شدن خاطره شما با حاج قاسم از شما درخواست داریم که این خاطره را روایت کنید. اولین مواجهه شما با حاج قاسم به طور خلاصه چگونه بود؟

حاج ابوعامر العیساوی: اولین دیدار ما با حاج قاسم در سال ۲۰۰۳ و در ابتدای مقاومت اسلامی (علیه آمریکا) بود. دیدار بسیار صمیمانه‌ای بود و من شخصا اولین بار بود که اسم حاج قاسم را می‌شنیدم. البته این موضوع برای دیگر برادران صدق نمی‌کرد. آن‌ها حاج قاسم را از گذشته می‌شناختند. اما برای من اولین دیدار بود. همیشه راجع به توانایی‌، قدرت و فرهنگی که حاج قاسم داشت شنیده بودم. در نهایت با ایشان دیدار کردیم و از این دیدار بسیار خرسند بودم. نمی‌دانستم ذات حاج قاسم چه بود؟ چون فقط از دیگر فرماندهان درباره ایشان نکاتی را می‌شنیدم. در اولین دیداری که داشتیم حاج قاسم گفتند می‌خواهم از شما سوالی بپرسم…

گفتیم: بفرمایید

گفتند: «شما ان‌شاءالله فرماندهان مقاومت در عراق خواهید بود»، همه برادران جزو مقاومت بودند

حاج قاسم گفتند: «صفات یک فرمانده چیست؟» سوال بسیار ساده‌ای بود. هر کس دلایل مخصوص به خودش را گفت. یکی گفت که باید شجاع باشد…

گفتند: «بله؛ حرفتان درست است.»

برخی دیگر گفتند باید بخشنده باشد…

به یاد دارم که من سخنی از حضرت امیر(ع) را در نهج البلاغه بیان کردم. حدیث حضرت امیر که می‌فرمایند: «ابزار ریاست، سعه صدر است.» یعنی یک رهبر باید صبر زیادی داشته باشد و از همه نظرات بهره‌مند شود.

حاج قاسم گفتند: «بله؛ درست است. کلامی معقول و منطقی است»

حاج قاسم در ادامه اظهار داشتند: «هر چه که بیان کردید درست بود، ولی یک مسئله مهم‌تری وجود دارد.»

دیگر نمی‌دانستیم چه چیز مهم‌تری وجود دارد؟ این دیگر فراتر از قدرت ذهن ما بود.

حاج قاسم گفتند: «فرمانده مانند یک درخت است که بر خانواده‌اش سایه می‌افکند. اگر این درخت، ثمر و میوه ای نداشته باشد، دیگر به چه دردی می‌خورد؟»

مقصود از میوه این است که فرمانده باید بتواند فرماندهان جدیدی را تربیت کند. چون برای مقاومت در مصاف با دشمن حوادثی همانند شهادت فرماندهان و رخدادهای دیگر در پیش است؛ لذا در راه جهاد اگر نسل دیگری برای حمل پرچم مقاومت وجود نداشته باشد، این فرمانده ابتر است. یک فرمانده حتی اگر حکومت و کادرسازی کند، باید بتواند فرمانده هم تربیت کرده باشد. و الان می‌گویم حاج قاسم به امید خدا کادرسازی انجام داده است. امت اسلامی، امتی احیاگر است ما بخاطر آنچه در عراق رخ داد، ابو مهدی را از دست دادیم، اما به لطف خداوند افراد دیگری جایگزین شدند. سید حسن نصرالله (ره) را از دست دادیم، اما به لطف خدا افراد دیگری جایگزین خواهند شد. برادرانمان در لبنان مولد و احیاگر هستند.

.

ما امام خمینی(ره)، حاج قاسم سلیمانی و بسیاری از فرماندهان را از دست دادیم، اما خداوند افراد دیگری را جایگزین کرد. امت اسلامی، امت جهاد و مقاومت است؛ مولد و احیاگر است. ما هواخواهان اهل بیت امتی هستیم که تمام فرماند‌‌هانش، بزرگ و کوچک، در کربلا شهید شدند اما در نهایت توسط یک جوان نحیف و بیمار همچون حضرت امام زین‌العابدین(ع) بار دیگر از نو خودسازی کرد. و در نهایت همچنان مذهب اهل‌بیت و اسلام حقیقی بعد از ۱۴۰۰ سال شعار آن «لا اله الا الله و محمد رسول الله» باقی مانده است. این امت احیاگر است.

من پیامی خطاب به رزمندگان مقاومت و ملتهای منطقه در سرتاسر جهان دارم: محور و فکر مقاومت بر پایه فرزندانش استوار است. حوادثی که اخیرا رخ داد، ما را تکان نداد. از دست دادن حاج قاسم سلیمانی و ابو مهدی المهندس اتفاقی غم‌انگیز و زخمی غیر قابل پنهان بود و همچنان اثر آن حس می شود؛ اما این پایان راه نخواهد بود. امید و دستاوردهای بزرگی در آینده رخ خواهد داد. انشاءالله با وجود شما و برادران در مقاومت و همچنین مرجعیت، علما، فرماندهان و بزرگان ما این اتفاق بیفتد. این امت خواهد ماند و به هیچ عنوان تسلیم نخواهند شد.

آباجان به نقل از تسنیم: ان‌شاءالله با وجود شما

حاج ابو عامر العیساوی: برادران در مقاومت و همچنین مرجعیت، علما، فرماندهان و بزرگان ما این اتفاق بیفتد. این امت خواهد ماند و به هیچ عنوان تسلیم نخواهند شد.

آباجان به نقل از تسنیم: احسنت حاج آقا. گفتگو با شما بسیار جالب بود و روایتی است برای ثبت در تاریخ. اما متأسفانه محدودیت وقت، توفیق مصاحبت بیشتر با حضرتعالی را به ما نمی‌دهد. از اطلاعاتی که در اختیار ما قرار دادید، سپاسگزارم. گفتگو با شما مایه افتخار بود. خداوند شما را به آنچه به صلاحتان است، موفق بدارد. از همراهی شما بینندگان عزیز سپاسگزارم، شما را تا دیداری دیگر به خداوند بزرگ می‌سپارم.

انتهای پیام/

حتما ببینید

وضعیت اسفناک بیمارستان کمال عدوان در محاصره صهیونیستها

وضعیت اسفناک بیمارستان کمال عدوان در محاصره صهیونیستها

– اخبار بین الملل – به گزارش مازن بلبیسی»، خبرنگار آباجان به نقل از تسنیم …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *