چاره‌ای برای تبدیل پرمصرف‌ها به خوش‌مصرف

چاره‌ای برای تبدیل پرمصرف‌ها به خوش‌مصرف

با فرارسیدن ماه‌های سرد سال، آلودگی هوا با ناترازی انرژی دست به دست هم دادند تا جز تعطیلی مدارس و ادارات در بسیاری از استان‌ها و شهرها چاره‌ای عقلانی و فوری در کار نباشد؛ دو چالشی که با وجود جنس متفاوتشان (یکی زیست‌محیطی و دیگری اقتصادی-صنعتی) ریشه‌هایی بعضا مشترک دارند.

در ارتباط با ناترازی انرژی، اظهارات اخیر وزیر نیرو بسیار قابل‌تامل و البته نگران‌کننده بود. «عباس علی آبادی» شانزدهم دی‌ماه در کمیسیون انرژی مجلس با تاکید بر اینکه در حال آماده کردن خود برای تابستان سخت هستیم، گفت: در تابستان امسال بیش از ۲۰ هزار مگاوات ناترازی در برق داشتیم که پیش‌بینی می‌شود این ناترازی در سال آینده به ۲۵ هزار مگاوات برسد؛ خدا کند که این اتفاق نیافتد.

مصرف انرژی در ایران به‌ویژه مصرف سوخت‌های فسیلی، چهار برابر میانگین جهانی است. بخش خانگی هم بیشترین میزان مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است. بر اساس ترازنامه انرژی، مصرف انرژی در ایران به طور متوسط روزانه معادل ۳/۵۲ میلیون بشکه نفت خام بوده که معادل تقریباً ۱/۸ درصد از کل مصرف جهانی انرژی است

تحقیقات نشان می‌دهد که بیشتر طرح‌ها برای کاهش مصرف انرژی، اغلب بر بهبود بهره‌وری تجهیزات و آزادسازی قیمت‌ها متمرکز بوده‌اند و ابعاد فرهنگی و اجتماعی مصرف کمتر مدنظر قرار گرفته است. هر چند مسئولان اجرایی چند هفته پیش پویشی با عنوان «دو درجه کمتر» را کلید زدند اما در این پیوند، شناخت رفتارهای مصرفی افراد و عوامل اجتماعی مؤثر بر آن ضروری است.

یکی از تحقیقاتی که در این حوزه منتشر شده، مقاله‌ای است با عنوان «بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی مصرف انرژی و راهکارهای بهینه‌سازی آن بر پایه سرمایه اجتماعی در آینده جمهوری اسلامی ایران» [۱] که در ادامه گزیده‌ای از آن را می‌خوانیم؛

شدت مصرف انرژی در ایران؛ حدود ۹ برابر ژاپن و پنج برابر ترکیه

ایران با وجود برخورداری از منابع غنی انرژی از جمله نفت و گاز و بهره‌مندی از بزرگ‌ترین ذخایر هیدروکربوری جهان، به یکی از بزرگ‌ترین مصرف‌کنندگان انرژی تبدیل شده است. طبق آمار اعلانی مربوط به سال ۱۳۹۷، ایران نهمین مصرف‌کننده انرژی در دنیا بوده و مصرف انرژی به ویژه در بخش‌های خانگی، حمل‌ونقل و صنعت رشد چشمگیری داشته است. شدت مصرف انرژی در ایران ۸/۸ برابر ژاپن، ۴.۷ برابر ترکیه، ۳ برابر امارات، ۲ برابر اندونزی و ۱.۸ برابر عربستان بوده که نشان‌دهنده اسراف گسترده در مصرف انرژی است.

در سال‌های اخیر، مصرف انرژی در ایران به سرعت رشد کرده است، به طوری که این رشد حتی از مصرف انرژی در چین نیز پیشی گرفته است. این روند افزایشی اگر ادامه یابد، ایران ممکن است از یک کشور صادرکننده منابع انرژی به یک واردکننده بزرگ تبدیل شود. علاوه بر این، مصرف انرژی در ایران، به‌ویژه مصرف سوخت‌های فسیلی، چهار برابر میانگین جهانی است. همچنین، بخش خانگی بیشترین میزان مصرف انرژی را به خود اختصاص داده است. بر اساس ترازنامه انرژی، مصرف انرژی در ایران به طور متوسط روزانه معادل ۳/۵۲ میلیون بشکه نفت خام است که معادل تقریباً ۱/۸ درصد از مصرف جهانی انرژی است.

این وضعیت بحران‌زا، ناشی از ضعف در مدیریت مصرف انرژی و عدم توجه به بهینه‌سازی آن است. همچنین یارانه‌های پنهان انرژی در ایران به حدی است که میزان یارانه‌های انرژی سه برابر بودجه عمومی کشور است. این یارانه‌ها و مصرف بی‌رویه انرژی باعث شده‌اند که ایران در سال ۲۰۱۸ رتبه نخست یارانه انرژی را در دنیا به خود اختصاص دهد.

عوامل مؤثر بر تغییرات مصرف انرژی

مصرف انرژی تحت تأثیر عوامل مختلفی مانند تغییرات فناوری، تحولات جمعیتی و نیازهای ذهنی و روانی قرار دارد. یکی از اصلی‌ترین عوامل تغییرات مصرف انرژی در جوامع، تحولاتی است که در سطح فناوری به‌ویژه در حوزه‌های الکترونیکی و رسانه‌ها ایجاد شده است. این تغییرات نه تنها کیفیت زندگی را ارتقا داده، بلکه نوع مصرف انرژی را نیز تحت تأثیر قرار داده است.

نقش آگاهی انرژی و سرمایه اجتماعی

یارانه‌های پنهان انرژی در ایران سه برابر بودجه عمومی کشور است. این یارانه‌ها و مصرف بی‌رویه انرژی باعث شده‌اند که ایران در سال ۲۰۱۸ رتبه نخست یارانه انرژی را در دنیا به خود اختصاص دهد

در ایران، آگاهی از انرژی و تأثیر آن بر مصرف سوخت‌های فسیلی مرتبط با مفهوم سرمایه اجتماعی است. بر اساس نظریاتی که فوکویاما و پاتنام مطرح ساخته‌اند، سرمایه اجتماعی تحت تأثیر آموزش، رسانه‌ها و سبک زندگی قرار دارد. آگاهی انرژی به مجموعه‌ای از دانسته‌ها در خصوص تولید، توزیع و مصرف انرژی گفته می‌شود که می‌تواند رفتارهای مصرفی افراد را تحت تأثیر قرار دهد.

آموزش و فرهنگ‌سازی در جامعه از جمله خانواده‌ها و مدارس می‌تواند به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای الگوهای مصرف بهینه انرژی را ترویج دهد. علاوه بر این، تبلیغات رسانه‌ای نیز می‌تواند تأثیر زیادی بر رفتارهای مصرفی افراد داشته باشد، به‌ویژه زمانی که افراد از کسانی که سرمایه اجتماعی بالایی دارند، الگوبرداری کنند.

تأثیرات دگرگونی‌های جمعیتی بر مصرف انرژی

تغییرات جمعیتی مانند افزایش یا کاهش جمعیت و تغییرات سنی می‌تواند بر میزان مصرف انرژی تأثیرگذار باشد. به‌طور خاص، خانواده‌هایی با سنین مختلف یا خانواده‌هایی که سالمند یا کودک دارند، معمولاً مصرف انرژی بیشتری دارند. در نتیجه، تحولات جمعیتی می‌تواند به‌طور مستقیم بر الگوهای مصرف انرژی تأثیر بگذارد.

در خصوص تفاوت‌های مصرف انرژی بر اساس جنسیت، تحقیقات نشان می‌دهند که زنان تمایل بیشتری به مصرف بهینه انرژی دارند. این تمایلات تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله سطح درآمد، آموزش و وضعیت اجتماعی قرار دارد.

شهرنشینی و مصرف انرژی

شهرنشینی با کاهش پیوندهای درون‌گروهی و اعتماد افقی نسبت به روستاها همراه است. این وضع مصرف انرژی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، زیرا هنجارهای غیررسمی در روستاها رفتار مصرفی افراد را کنترل می‌کنند، اما در شهرها این هنجارها تأثیر کمتری دارند.

رشد شهرنشینی باعث تغییر الگوی مصرف، افزایش تقاضای کالا و خدمات و استفاده بیشتر از خودروها می‌شود که مصرف انرژی را افزایش می‌دهد.

سطح تحصیلات و مصرف انرژی

دهک‌های بالاتر درآمدی به دلیل نبود موانع مالی، انرژی بیشتری مصرف می‌کنند، در حالی که دهک‌های پایین‌تر با وجود توجه به صرفه‌جویی، امکانات کافی برای مصرف بهینه ندارند

تحصیلات بالاتر منجر به افزایش آگاهی انرژی، مشارکت اجتماعی بیشتر و تقویت پیوندهای گروهی می‌شود. افراد تحصیل‌کرده به عنوان کنشگران مؤثر در اصلاح رفتار مصرف انرژی شناخته می‌شوند.

ارتباط درآمد و مصرف انرژی

افزایش درآمد خانوارها منجر به افزایش مصرف انرژی می‌شود. دهک‌های بالاتر درآمدی به دلیل نبود موانع مالی، انرژی بیشتری مصرف می‌کنند، در حالی که دهک‌های پایین‌تر با وجود توجه به صرفه‌جویی، امکانات کافی برای مصرف بهینه ندارند.

سرمایه اجتماعی و سیاست‌های انرژی

کاهش سرمایه اجتماعی دولت و بی‌اعتمادی مردم به نهادهای حاکمیتی، باعث عدم همراهی با سیاست‌های کاهش مصرف انرژی شده است. از یک سو، دولت به عنوان یکی از پرمصرف‌ترین بخش‌های انرژی عمل می‌کند و از سوی دیگر، جامعه روند افزایش مصرف انرژی را دنبال می‌کند.

نیاز به حکمرانی مشارکتی در حوزه انرژی

با توجه به عوامل یاد شده در تغییرات مصرف انرژی باید گفت برای تحقق بهینه‌سازی مصرف انرژی در ایران، باید به حکمرانی مشارکتی در حوزه انرژی توجه ویژه‌ای شود. این تغییر رویکرد به نفع آینده مصرف انرژی کشور خواهد بود و می‌تواند به رشد و توسعه سیستم انرژی در ابعاد مختلف کمک کند.

سیستم انرژی ایران نیازمند تغییر پارادایم به سمت حکمرانی مشارکتی است. در این مدل، نهادها و گروه‌های مختلف جامعه باید در فرایندهای انرژی مشارکت داشته باشند تا بتوان به بهینه‌سازی مصرف انرژی دست یافت. مطابق با تغییرات در سیاست‌گذاری عمومی، حرکت به سمت حکمرانی مشارکتی در حال شکل‌گیری است. این مدل حکمرانی به مشارکت بیشتر نهادها و افراد از بخش‌های مختلف اجتماعی، دولتی و خصوصی تأکید دارد و می‌تواند به بهبود فرایندهای تصمیم‌گیری کمک کند.

حضور و مشارکت شبکه‌های مردمی، غیرانتفاعی و خیریه‌ها در سیستم انرژی می‌تواند به گسترش مصرف بهینه انرژی و ارتقای سرمایه اجتماعی در سطح کشور کمک کند. مشارکت در سطوح محلی و میانه می‌تواند تأثیرات قابل توجهی در کاهش مصرف و افزایش آگاهی انرژی داشته باشد.

تجارب موفق کشورهایی نظیر انگلستان نشان داده‌اند که شبکه‌های مشارکتی می‌توانند در بهبود سیستم انرژی و مصرف بهینه انرژی در سطح ملی مؤثر باشند

تجارب موفق کشورهایی نظیر انگلستان نشان داده‌اند که شبکه‌های مشارکتی می‌توانند در بهبود سیستم انرژی و مصرف بهینه انرژی در سطح ملی مؤثر باشند. این تجارب نشان‌دهنده اهمیت بهره‌گیری از ظرفیت‌های مختلف جامعه در مدیریت انرژی است.

افزون بر آنچه بیان شد باید افزود که طبق آموزه‌های دینی اسلامی، مصرف بهینه و اعتدال در مصرف مورد تأکید قرار دارد. اصولی مانند پرهیز از اسراف و تبذیر، رعایت نیازهای واقعی، قناعت و توجه به وضعیت عمومی در مصرف منابع، می‌تواند به کاهش مصرف انرژی کمک کند. آموزه‌های دینی نه تنها به رعایت اعتدال در مصرف تأکید دارند، بلکه توجه به وضعیت عمومی و حقوق اجتماعی دیگران (مانند پرداخت خمس و زکات) را نیز ضروری می‌دانند. این اصول می‌توانند در تغییر رفتار مصرفی افراد و کاهش مصرف انرژی مؤثر باشند. با توجه به ظرفیت بالای نهادهای مذهبی در جامعه، سیاست‌گذاران باید از این ظرفیت‌ها برای تغییر رفتار مصرفی و ترویج مصرف بهینه انرژی استفاده کنند. دین و مذهب می‌توانند نیرویی قوی در تغییر الگوهای مصرف در میان ایرانیان باشند.

جمع‌بندی در قالب پیشنهادی سه‌گانه

در این پژوهش سه راهکار اصلی برای بهینه‌سازی مصرف انرژی پیشنهاد شده است:

– آموزش و تعمیق الگوی بهینه مصرف انرژی: یکی از راه‌های موثر در کاهش مصرف انرژی، آموزش به مردم و ترویج الگوهای بهینه مصرف انرژی است. مردم باید از اهمیت مصرف بهینه انرژی آگاه شوند و شیوه‌های صحیح مصرف آن را بیاموزند. این امر می‌تواند از طریق رسانه‌ها، برنامه‌های آموزشی و تبلیغات مختلف انجام شود.

– درگیرسازی نهادهای غیردولتی و مذهبی در حوزه مصرف انرژی: استفاده از ظرفیت نهادهای غیردولتی و مذهبی برای کاهش مصرف انرژی است. این نهادها می‌توانند با برگزاری برنامه‌ها و کمپین‌های آگاهی‌بخشی، مردم را به اهمیت مصرف بهینه انرژی ترغیب کنند.

– انتقال به حکمرانی مشارکتی در حوزه سیستم انرژی کشور: به منظور بهبود مدیریت مصرف انرژی و ایجاد تغییرات مؤثر، لازم است که حکمرانی در حوزه انرژی از حالت متمرکز به حالت مشارکتی تغییر کند. در این مدل، تصمیم‌گیری‌ها به صورت مشترک با مشارکت مردم و نهادهای مختلف صورت می‌گیرد و این رویکرد می‌تواند به ایجاد راهکارهای مؤثرتر در مدیریت منابع انرژی منجر شود.

بنابراین کاهش مصرف انرژی در ایران تنها از طریق اقدامات فنی و اقتصادی قابل دستیابی نیست، بلکه نیازمند یک تغییر فرهنگی و اجتماعی است. توجه به سرمایه اجتماعی و بهره‌گیری از آن در سیاست‌گذاری‌ها می‌تواند به طور مؤثری در کاهش مصرف انرژی و بهینه‌سازی آن در کشور کمک کند.

پی‌نوشت

[۱] . محسن دلاویز و همکاران، «بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی مصرف انرژی و راهکارهای بهینه‌سازی آن بر پایه سرمایه اجتماعی در آینده جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه جامعه‌شناسی سیاسی انقلاب اسلامی، دوره۳، شماره۲، تابستان ۱۴۰۱، صص ۵۳- ۸۰.

حتما ببینید

ازدواج، فرزندآوری و اوضاع زنان در ایران باستان

ازدواج، فرزندآوری و اوضاع زنان در ایران باستان

در ساختار نظام مادرتباری، زنان به عنوان قشر مهمی از جامعه مطرح شده و سرمنشاء …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *