به گزارش پژوهشگر آباجان به نقل از ایرنا، نشست «گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی» روز پنجشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳ در کتابخانه ملی برگزار شد. یکی از پنلهای این نشست با محوریت «جریانهای اجتماعی و وفاق ملی» بود که صاحبنظرانی مانند «مقصود فراستخواه» جامعهشناس و استاد دانشگاه، «صادق زیباکلام» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب،« متین رمضانخواه» سرپرست معاونت اجتماعی و استانی معاونت راهبردی رئیس جمهور، «محمد رهبری» پژوهشگر مسائل اجتماعی، و «جبار رحمانی »در آن سخنرانی کردند.
مدیریت این پنل بر عهده بهاره آروین بود که در مقدمه، با اشاره به بحث سیاستگذاری عمومی و جایگاه جامعه، پرسشهایی را درباره مفهوم وفاق در جامعه، شکافها و تضادها، و پتانسیلهای وفاق مطرح کرد. وی همچنین به این نکته پرداخت که آیا جامعه پیشرفتهتر از دولت است و الگوهایی از توافق اجتماعی و همزیستی مسالمتآمیز ایجاد کرده که دولت باید به آن توجه کند.
در ادامه گزیدهای از این نشست را میخوانیم.
مردم ایران در آستانه تغییر و بازتعریف اجتماعی
«مقصود فراستخواه» جامعهشناس و استاد دانشگاه در جمع کارشناسان و حاضران این نشست تخصصی گفت: جامعه ایران در شرایط گذار قرار دارد و با پیچیدگیهای اجتماعی و سیاسی روبروست. پدیدارشناسی اجتماعی نشان میدهد که مردم در جستجوی فرصتهایی برای بهبود زندگی و بازتعریف روابط اجتماعی هستند. مفاهیمی که پس از انقلاب ۱۳۵۷ بازنگری شدند، همچنان در حال تغییر و تطبیق با شرایط امروز هستند. در این میان، بخشی از جامعه که پیشتر در تصمیمگیریها مشارکت نداشتند، دوباره وارد فرآیندهای اجتماعی و سیاسی شدهاند.
فراستخواه: مردم ایران به دنبال ایجاد فرصتهایی برای زیستن بهتر، گسترش روابط بینالمللی، و رفع محدودیتهایی همچون قوانین مربوط به اینترنت و حجاب هستند. این خواستهها بهمنظور فراهم کردن شرایط مناسبتر برای زندگی در جامعه جهانی مطرح شدهاند مردم ایران به دنبال ایجاد فرصتهایی برای زیستن بهتر، گسترش روابط بینالمللی و رفع محدودیتهایی مانند قوانین مربوط به اینترنت و حجاب هستند. این خواستهها بهمنظور فراهم کردن شرایط مناسبتر برای زندگی در جامعه جهانی مطرح شدهاند.
جامعه ایران به راهکاری نیاز دارد که بتواند در عین حفظ پایداری، شرایط زندگی عادی را فراهم کند. دولت نیز باید با استفاده از این فرصتها و توجه به نیازهای مردم، زمینه پیشرفت و توسعه را مهیا کند.
در نهایت، جامعه ایران در مسیر بازسازی و اصلاحات تدریجی قرار دارد و نیازمند فضایی است که مردم بتوانند به راحتی در فرآیندهای اجتماعی و سیاسی مشارکت کنند.
وفاق واقعی: جدال صلحآمیز برای تحقق تحول اجتماعی
فراستخواه در این زمینه تاکید کرد: وفاق واقعی تنها از دل تحرکات اجتماعی و تعادل قدرت میان دولت و جامعه پدید میآید، نه از تصمیمات یکجانبه حکومتی. این وفاق باید مردمی و مردمسالار باشد، نه صرفاً توافقی میان نخبگان برای تقسیم قدرت. زمانی که جامعه قدرت میگیرد و صدای مردم بلندتر میشود، گفتمان وفاق شکل میگیرد.
وفاق باید صلحآمیز و در عین حال جدلی باشد، زیرا در دنیای امروز زندگی انسانها خود به نوعی جدل تبدیل شده است. مردم برای تأمین نیازهای ابتدایی خود در حال مبارزه هستند، و این مبارزه گاهی به بهای از دست دادن جانشان تمام میشود. در عین حال، نیروهای رانتی و انحصارطلبان بسیاری از عرصههای اجتماعی را تصرف کردهاند و باعث تضعیف نهادهای مدنی و دولت شدهاند.
برای رسیدن به وفاق واقعی، جامعه نیاز به جدالی صلحآمیز دارد که منجر به تغییرات اجتماعی مثبت و بدون خشونت شود. این وفاق، با حفظ صلح و توجه به تنوعات اجتماعی، میتواند به تحقق اهداف جامعه و پیشرفت کشور کمک کند.
اقدامات عملی برای التیام زخمهای اجتماعی
«صادق زیباکلام» استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب به عنوان سخنران دیگر این نشست خاطرنشان کرد: به عنوان فردی که سابقه فعالیت دانشگاهی دارد، همواره نسبت به شعارهایی که حکومتها مطرح میکنند، بدبین بودهام. دلیل این بدبینی آن است که بسیاری از این شعارها بیشتر جنبه تبلیغاتی دارند تا اینکه واقعاً جدی گرفته شوند. حضور من در اینجا ناشی از این باور است که جامعه ما در دهه گذشته زخمهای عمیقی برداشته است؛ از اعتراضات ۱۳۹۶ و حوادث ۱۳۹۸ گرفته تا وقایع دو سال اخیر. این زخمها آسیب جدی بر پیکره جامعه وارد کردهاند.
زیباکلام: آنچه اهمیت دارد، این است که این مفهوم فراتر از شعارهای صرف باشد و به عمل تبدیل شود. وفاق ملی از نظر من یعنی تلاش برای تسکین دردهای جامعه و تبدیل شعارها به اقدامات عملیاما وقتی صحبت از «وفاق ملی» میشود، آنچه برای من اهمیت دارد، این است که این مفهوم فراتر از شعارهای صرف باشد و به عمل تبدیل شود. متأسفانه، در سخنان آقای دکتر پزشکیان تاکنون تنها کلیگوییها و جملات زیبا دیدهام که کمتر رنگ و بوی التیام دارند. التیام، از نظر من، نیازمند اقدامات عملی است. به عنوان مثال، اگر من جای آقای دکتر پزشکیان بودم، اولین قدم را با گذاشتن شاخهای گل بر مزار مهسا امینی برمیداشتم و با خانواده او دیدار میکردم. همچنین، به میان مردم کردستان میرفتم و مشکلاتشان را از نزدیک میشنیدم.
به نظر من، التیام جامعه نیازمند توجه به زخمهای گذشته است؛ مانند ارسال پیام تسلیت به خانوادههای قربانیان حادثه هواپیمای اوکراینی. همچنین، آقای پزشکیان میتوانست به دیدار زندانیان سیاسی برود و از نزدیک با مشکلات آنها آشنا شود. وفاق ملی از نظر من یعنی تلاش برای تسکین دردهای جامعه و تبدیل شعارها به اقدامات عملی.
نیاز به وفاق بینالمللی برای تحقق وفاق داخلی
زیباکلام تاکید کرد: وفاق ملی نمیتواند بدون وفاق بینالمللی تحقق یابد. اگر در عرصه سیاست خارجی همبستگی وجود نداشته باشد، نمیتوان انتظار وفاق در عرصه داخلی داشت. برخی معتقدند افرادی که اکنون در زندان هستند، مجرم بوده و شایسته مجازاتهای سنگین، اما اگر بخواهیم به وفاق واقعی دست یابیم، باید به دنبال ایجاد همدلی حتی با کسانی باشیم که با دیدگاههای متفاوتی روبهرو هستند.
در تاریخ معاصر ایران، ما نمونههایی از وفاق ملی داشتهایم؛ مانند انقلاب ۵۷ و دوران جنگ تحمیلی، زمانی که حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد جامعه همدل بودند. اما پس از آن، وفاق واقعی را کمتر شاهد بودهایم. در جامعه طبیعی است که اختلاف نظر وجود داشته باشد، اما باید تلاش کنیم تا بر زخمهای گذشته مرهم بگذاریم و همبستگی اجتماعی را احیا کنیم.
چالشها و راهحلهای وفاق اجتماعی در ایران
«متین رمضانخواه» سرپرست معاونت اجتماعی و استانی معاونت راهبردی رئیس جمهور نیز در این نشست گفت: شبکههای اجتماعی به نوعی دنیای قطبی و بستهای را ایجاد کردهاند که در آن پذیرش تفاوتها و سخنان مخالف سختتر شده است. این فضا باعث میشود که افراد در جزیرههای فکری جداگانه زندگی کنند و هیچگونه تاثیرپذیری از دیگران نداشته باشند.
به عنوان مثال، اشاره شده است که در توییتر و برخی فضاهای مشابه، کاربران دیدگاههای خود را که به شدت باور دارند و هیچ خدشهای به آنها وارد نمیشود، مطرح میکنند. این پدیده باعث میشود که جامعه در شبکههای اجتماعی بهشدت از هم گسیخته شود و بازگشت به تعاملات اجتماعی در دنیای واقعی و برقراری تعادل ضروری به نظر میرسد.
رمضانخواه: وفاق اجتماعی نه تنها در عرصههای سیاسی و اقتصادی بلکه در مسائل اجتماعی و فرهنگی باید ایجاد شود. طبق نظر برخی صاحبنظران، شکاف بزرگی میان ارزشها و نگرشهای مردم و سیاستهای اجرایی کشور وجود دارد. بهطور مثال، حدود ۶۷ درصد از ایرانیان با حقوق برابر برای زنان و مردان، حق طلاق برابر، و حقوق کار برابر موافق هستند، اما این خواستهها به طور کامل در سیاستها و قوانین کشور منعکس نشده است
وفاق اجتماعی نه تنها در عرصههای سیاسی و اقتصادی بلکه در مسائل اجتماعی و فرهنگی نیز باید ایجاد شود. طبق نظر برخی صاحبنظران، شکاف بزرگی میان ارزشها و نگرشهای مردم و سیاستهای اجرایی کشور وجود دارد. بهطور مثال، حدود ۶۷ درصد از ایرانیان با حقوق برابر برای زنان و مردان، حق طلاق برابر، و حقوق کار برابر موافق هستند، اما این خواستهها به طور کامل در سیاستها و قوانین کشور منعکس نشده است. از این رو، به نظر میرسد که سیاستگذاران باید بهطور جدی به این شکافها پرداخته و سیاستهایی متناسب با ارزشهای مردم ارائه دهند.
در این راستا، دکتر پزشکیان به عنوان یک شخصیت کلیدی، در تلاش است تا این شکافها را پر کند و بر پل زدن بین گروههای مختلف تأکید دارد. برای رسیدن به وفاق اجتماعی، حرکت همزمان در چند مسیر ضروری است. همزمان با حل بحرانهای اقتصادی، دولت باید به مسائل آزادیهای اجتماعی و حقوق برابر توجه کند و این کار نیازمند ایجاد یک الگوی متوازن برای حل مشکلات مختلف گروهها است.
نکته آخر، تأکید بر نقش تشکلهای مردمنهاد در ایجاد وفاق اجتماعی و حل مسائل کشور است. این تشکلها، باوجود فعالیتهای مستقل از دولت، توانستهاند نقش موثری در شناسایی مشکلات اجتماعی و ارائه راهحلها ایفا کنند.
تحقیقات اخیر نشان دادهاند که این تشکلها با شناخت دقیق از مسائل جامعه، توانستهاند به طور مؤثر وارد میدان شوند و به راهحلهای عملی برای مشکلات مختلف کمک کنند. این الگو نشان میدهد که برای تحقق وفاق اجتماعی و حل مسائل ایران، باید به تقویت این تشکلها و استفاده از مدلهای مردممحور توجه بیشتری شود.
چالشهای وفاق اجتماعی در جامعه چندقطبی ایران
«محمد رهبری» پژوهشگر مسائل اجتماعی در ادامه این نشست تخصصی اظهار کرد: جامعه ایران اکنون یک جامعه چندقطبی است، جایی که گروههای مختلف درون خود به یکدیگر اعتماد دارند، اما این اعتماد بین گروهها و در سطح ملی بسیار کم است. بحرانهای اقتصادی پس از خروج از برجام، مسائل سیاسی مانند حادثه هواپیمای اوکراینی و انتخابات پرحاشیه ۱۴۰۰، همگی باعث کاهش سرمایه اجتماعی و کاهش اعتماد میان مردم و حاکمیت شدهاند. این روند باعث فرسایش اجتماعی و کاهش امید به وفاق در سطح کشور شده است.
محمد رهبری: برای پیشبرد وفاق در جامعه ایران، باید به زمینههای تاریخی، اجتماعی و فناوری توجه کرد و به دنبال مفاهیم جدید و فراتر از پروتکلهای رسمی بودعلاوه بر مسائل اقتصادی و سیاسی، تحول در فناوریهای ارتباطی و ظهور شبکههای اجتماعی نیز روابط انسانی و سیاسی را تغییر داده و باعث ایجاد فضای جدیدی برای ارتباطات و تعاملات اجتماعی شده است. این تحولات، به افزایش چندقطبی شدن جامعه کمک کردهاند. در چنین فضایی، مفهوم وفاق برای هر گروه و در هر کانتکستی ممکن است معناهای متفاوتی پیدا کند، و این امر ایجاد وفاق را دشوار میکند.
در نتیجه، برای پیشبرد وفاق در جامعه ایران، باید به زمینههای تاریخی، اجتماعی و فناوری توجه کرد و به دنبال مفاهیم جدید و فراتر از پروتکلهای رسمی بود. درک و پذیرش تفاوتهای موجود در مفاهیم وفاق در میان گروههای مختلف، ضروری است تا بتوان به صورت واقعی به یک وفاق اجتماعی دست یافت.
چالشهای حکمرانی و بیاعتمادی اجتماعی در ایران
«جبار رحمانی» استاد دانشگاه و جامعه شناس در این زمینه گفت: در جامعه ایران، مشکلات حکمرانی و نابرابریها همچنان پابرجاست. از یک سو، نهادهای مدنی و گروههای مختلف اجتماعی با مشکلات هماهنگی و فقدان وفاق روبرو هستند و از سوی دیگر، سیستم حکمرانی به دلیل ناکارآمدی و ناتوانمندی، موجب بیاعتمادی و نابرابری در میان مردم میشود.
این شرایط به ویژه در مناطقی مانند کردستان، خوزستان، گلستان و حاشیههای تهران که فقر بالاست، بارزتر است. با وجود این مشکلات، مردم ایران از دیرباز در تلاش بودهاند تا با همیاری و همکاری شرایط دشوار زندگی خود را سامان دهند.
رحمانی : در نسلهای گذشته تروماهای تربیتی و تاریخی وجود داشته،اما نسل آینده ایران به دلیل نبود چنین بحرانهایی، پتانسیل بهتری برای تغییر و پیشرفت خواهد داشت. با گذر زمان و تغییرات اجتماعی، جامعه ایران به سمت بهبود و وفاق اجتماعی حرکت میکندوی افزود: در ایران، قدرت و تصمیمات سیاسی بیشتر بهوسیله نهادهای خاصی که متکی به تبار و وراثت هستند، مدیریت میشود. این امر مانع از تحقق رفاه و عدالت اجتماعی میشود. بهویژه در حوزه بهداشت و سلامت، تصمیمات سیاسی مانند تأخیر در واردات واکسن و تأثیر آن بر کشتهشدن تعداد زیادی افراد، نشاندهنده بحران مدیریتی و تصمیمگیریهای نادرست است.
در حالی که در نسلهای گذشته تروماهای تربیتی و تاریخی وجود داشته است، نسل آینده ایران به دلیل نبود چنین بحرانهایی، پتانسیل بهتری برای تغییر و پیشرفت خواهد داشت. با گذر زمان و تغییرات اجتماعی، جامعه ایران به سمت بهبود و وفاق اجتماعی حرکت میکند.