به گزارش خبرنگار سیاسی آباجان به نقل از ایرنا، همایش “گفتوگوی ملی درباره وفاق ملی” امروز پنجشنبه ۲۰ دی در سالن همایشهای کتابخانه ملی با حضور رئیسجمهور برگزار شد، در نشست (پنل) “جریانهای سیاسی و وفاق ملی” تعدادی از فعالان سیاسی به ارائه دیدگاههای خود در موضوع “وفاق ملی” و نحوه تحقق آن و مواردی که پیرامون آن مطرح است پرداختند.
سعیدآجرلو فعال سیاسی اصولگرا عضو این پنل گفت: فیلم آژانس شیشهای استعاره نمادین از نوعی دو قطبی بود. دوقطبی حاج کاظم و سلحشور نباید اتفاق بیفتد و اگر اتفاق افتاد باید با تعامل و گفت و گو حل شود.
وی ادامه داد: معنقدم یکسری از جریان های سیاسی از این مسائل عبور کرده اند. وفاق استعاره جمهوری اسلامی نیست. اساسا نفع راست توده گرا و چپ تداوم دوقطبی حاج کاظم و سلحشور است اما اگر بخواهیم سر موضوعی با هم تفاهم کنیم آن «کارآمدی» است.
آجرلو افزود: در این جلسه تفکرات سوسیالیستی و کمونیستی با یکدیگر توافق کردند و این جالب است. در ناترازیها و بانکها و دموکراسی دولت باید به توافق برسیم والا شما نمیتوانید با گروهی که من نمایندگیشان را دارم توافق کنید. در دولت اول روحانی برجام اتفاق افتاد و با وجود مخالفت نیروهای سیاسیِ مخالف، برجام اجرا شد اما بعداً تبدیل به خوراک و دو قطبی سیاست داخلی تبدیل شد.
وی افزود: اگر کسی در وفاق دنبال تغییر قانون اساسی است؛ بنده میگویم، هرگز. اگر جریان وفاق تبدیل به اپوزیسیون نظام شود کارش تمام است.
قانون اساسی سند وفاق است
عماد بهاور فعال سیاسی اصلاح طلب از سخنرانان این پنل، مشکل عمده در کشور را بحران تصمیم سازی و بحران تصمیمگیری توصیف کرد و گفت: این مساله فراتر از همه بحران هایی است که میشناسیم. به عنوان مثال یکگروه در رابطه با سیاست خارجی معتقد است باید مقاومت کرد و نباید توافق کرد، یک گروه دیگر دقیقا ۱۸۰ مقابل آن از توافق تنشزدایی تعامل صحبت میکند. یا در رابطه با مسائل فرهنگی داخلی یک گروه معتقد است باید سختگیری بیشتری کرد و قوانین گذاشت، گروه دیگر برعکس روی آزادیهای اجتماعی، حق پوشش، و مسائل این چنینی تاکید میکند. یا در رابطه با انتخابات میبینید گروههای سیاسی اجتماعی که وجود دارند راه حل ها و نظرات کاملا متضادی میدهند. سوال این است که حالا آن مرجعی که تصمیم گیرنده و تصمیم ساز است کدام یکی از این مسیرها رو باید برود؟
این فعال سیاسی خاطرنشان کرد: این سلسله ضرورت وفاق ملی آنجایی پیش میآید که در مرحله تصمیمسازی بر سر مکانیزمهای تصمیمگیری و تصمیمسازی توافق شود و معلوم شود کدام سند وفاقی قرار است حل مسئله و حل منازعه کند. قانون اساسی و قانون آن سند وفاق است و البته شاید یک سند وفاقی مکمل قانون هم باید وجود داشته باشد که ببینیم چطور میشود تصمیم گرفت؛ چه در درون حاکمیت، چه در ارتباط مردم بین خودشان.
وی سقوط هواپیمای اوکراین و حاشیه های ناشی از این حادثه گفت: این سند وفاق است که تعیین می کند که مثلا ما در رابطه با آمریکا، در رابطه با موضوع هستهای، در رابطه با حجاب مردم چه باید بکنیم؟ برای اینکه این سند به واقع سیاستهای که پشتوانه اجتماعی داره تبدیل شود، در نهایت وفاق باید به یک نوع تغییرات نهادی منجر شود که این تغییرات نهادی تضمین میکند که مشارکت و نظر مردم در تمام مسائل و بحران ها مسائلی که وجود داره تعیین کننده است. بازگشت اعتماد مردم اینجا اهمیت پیدا میکند.
حاکمیت در موضوع وفاق اجماع دارد
سخنران دیگر این نشست حسین نورانینژاد قائممقام حزب اتحاد ملت بود که وی، تلقی خود از وفاق را یک نیروی سیاسی میانجی جامعه با حاکمیت اعلام کرد و اظهار داشت: مشابه این تلاش قبلا هم انجام شده و ما در گذشته مشابه این جریان را پشت سر گذاشتیم در دوره اصلاحات رواداری گفتمانی که شاکله گفتمان آقای خاتمی و اصلاحات را تشکیل میداد قرابت زیادی داشت با وفاق داشت، دولت اصلاحات بود. اواخر سال ۸۷ که مهندس موسوی برای انتخابات ۸۸ کاندیدا شد، بین ملت و حاکمیت فاصله ایجاد شده بود و آقای موسوی جایی بین اصلاح طلبی قرار گرفتند که وفاقی ایجاد کند. در انتخابات ۹۲ گفتمان اعتدال هم کاملا قرابت داشت با گفتمان وفاق، اما دیدیم به یک وفاق پایدار منجر نشد.
این فعال سیاسی افزود: بنابراین گفتمان وفاق به نوعی موج چهارم است و من شخصا خیلی امیدوارترم به این وفاق به دلیل تجاربی که پشت سر گذاشتیم. ضمن اینکه ادبیات و رویکرد آقای پزشکیان به عنوان کاپیتان وفاق با این موضوع سازگاری زیادی دارد.
نورانینژاد نکته قابل توجه این دوره را اجماع بیشتر در حاکمیت نسبت به این موضوع عنوان و خاطرنشان کرد: برخلاف سه موج قبلی، بخش قابل توجهتری از حاکمیت با مسئله وفاق همراه است. در موجهای قبلی بخش قابل توجهی از قدرت همسویی نداشت و احساس نیاز نمیکرد، اما به هر حال الان توازن و اجماع بیشتری وجود دارد.
وی لازمه تسری گفتمان وفاق به جامعه را اتخاذ یک تصمیم فرادولتی عنوان کرد و افزود: حاکمیت باید تصمیمات سختی برای حل بسیاری از مسائل حاد جامعه بگیرد که جامعه تابآوری داشته باشد. به طور خلاصه در یک مفهوم بحث گسترده پذیرش دولت- ملت و عبور از امت گرایی به دولت – ملت است. یعنی دولت مدرن در این کشور پذیرفته شود.
وفاق باید بین ملت و دولت باشد
محمد قوچانی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی و عضو حقیقی شورای اطلاعرسانی دولت با بیان اینکه مقوله “ملی” بودن در عبارت “وفاق ملی” موضوعیت دارد، گفت: اساساً اگر وفاق را در چارچوب ملی آن نبینیم، وفاق تبدیل به یک پروژه مثل پروژههای اصلاحات، اعتدال، و حتی عدالت که در دوره های گذشته مطرح شدند میشود.
وی وقایع سال ۱۴۰۱ را باعث کاهش مشارکت مردم دانست و اظهار داشت: این امر سبب شد امروز نسبت به وفاق ملی احساس نیاز شود.
این فعال سیاسی- رسانهای با بیان اینکه در این شرایط که یک آذربایجانی رئیس جمهور ایران شده خیلی برای ایران مهم است، چون آذربایجان همیشه پرچمدار وحدت ملی بوده در توضیح مفهوم و غایت وفاق تاکید کرد: قرار نیست که وفاق بین جناح اصولگرا و اصلاح طلب باشد، همچنین قرار نیست که این وفاق بین مجلس و دولت یا حتی بین خود اصلاح طلبان روزنهگشا و طیف دیگری از اصلاحطلبان باشد، اساس این باید بین ملت و دولت باشد.
قوچانی درخصوص جریانهای سیاسی موجود در کشور اظهار داست: به صراحت گویم امروز ۴ اقلیت در کشور وجود دارد؛ اصلاح طلبان با وجود آنکه که پیروز انتخابات بودند اقلیت هستند، اصولگرایان با وجود اینکه نفر دوم انتخابات به نظر خودش رای قابل توجهی آورده اقلیت هستند، براندازان و انحلال طلبان اقلیت هستند، جریان پایداری که من آنها را اپوزیسیون درون نظام میدانم آنها هم اقلیتند؛ ما هیچ کداممان نمیتوانیم یکدیگر را حذف کنیم.
وی افزود: وفاقی که امروز ما به آن رسیدیم یک توفیق اجباری است، یعنی اینگونه نیست که فکر کنیم اگر ما قدرت داشتیم یکدیگر را تحمل میکردیم. از خودمان شروع میکنم، ما اصلاحطلبها اگر دستمان میرسید در جایی ممکن بود رقیب را حذف کنیم، از تعابیری استفاده کردیم که تعابیر خوبی نبود. اصولگراها که رسما کمر همت بسته بودند که اصلاح طلبان را حذف کنند، بنابراین برای رسیدن به چنین نقطه ای اول باید مبانی نظریمان را با یکدیگر مرور کنیم. مبانی نظری هم اگر حول مسئله ایران قرار نگیرد اساساً قابل گفت وگو نیست.
قوچانی تصریح کرد: حداقل چندین ناترازی در کشور وجود دارد که باید حل شوند؛ اول مسئله گرانی، دوم بحران انرژی، سوم بحران اشتغال که منحصر به بحران کار نیست و گزینشها هم مسئله است، موضوع دیگر که مسئلهای جدی است مسئله تحریمها است که اگر حلش نکنیم هیچ مسئله دیگری حل نخواهد شد، دیگری مسئله حجاب و فراتر از آن سبک زندگی است.
وی افزود: مسئله دسترسی به اطلاعات آزادی که در فیلترینگ نماد پیدا کرده و آخرین مسئله انتخابات است. اگر امروز ما از اینجا شروع کنیم که دور هم جمع شدیم تا چهار سال دیگر دوباره آقای پزشکیان انتخاب شود یا ما انتخاب شویم این راه انحرافی است و تا این مسائل حل نشود به نظر مسائل ملی ما حل نخواهد شد.