زن در انقلاب اسلامی؛ گمشده‌ای در روایت‌های ناقص

زن در انقلاب اسلامی؛ گمشده‌ای در روایت‌های ناقص

– اخبار فرهنگی –

به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم، بیش از چهار دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد، اما روایت از زن مسلمان و جایگاه او در تاریخ انقلاب همچنان با کاستی‌های بسیاری همراه است. به عنوان مثال اکثر ما با شنیدن ۱۷ دی، یاد قانون کشف حجاب رضاشاه در سال ۱۳۱۴ می‌افتیم درحالیکه در یک چرخش چهل ساله در هفده دی ماه ۱۳۵۶ زنان ایرانی در مشهد اولین قیام علنی و عمومی را علیه رژیم سابق کلید زدند و این واقعه، آغازگر حرکت‌های گسترده‌ای بود که در نهایت به پیروزی انقلاب منجر شد اما این رویداد خیلی کمتر به گوش ما رسیده است. اما چرا روایتگری معاصر نتوانسته نقش زن مسلمان در انقلاب اسلامی را به درستی روایت کند؟

فاطمه مردای نویسنده و پژوهشگر حوزه زنان در رویداد علمی معجزه انقلاب که به همت دفتر مطالعات جنسیت و علم و به مناسبت قیام زنان مشهد در ۱۷ دی ۱۳۵۶ و رونمایی از نشریه ۱۷ دی برگزار شد درباره خلأ‌های حوزه روایت‌های زنان به نکاتی اشاره کرد که در ادامه می‌خوانید.

کنکاشی در ناخودآگاه جمعی زنان

متخصصان عرصه روایت اصطلاحی دارند به نام “کهن‌الگو”. کهن‌الگو به معنای وجود یک الگوی رفتاری و شخصیتی است که در نسل‌های بعدی تکرار می‌شود. اگر به قیام ۱۷ دی از این منظر بنگریم، جای خوشحالی است، زیرا نیمی از مسیر را پیموده‌ایم. در ناخودآگاه جمعی زنان، زنی حضور دارد که مبدع و آغازگر حرکت‌های تاریخی است؛ زنی که خود را می‌شناسد، از جریان‌های سیاسی و اجتماعی جامعه آگاه است و رهبر و راهبر حرکت‌های معنوی جامعه‌اش محسوب می‌شود.

اهالی عرصه اندیشه و روایت باید با همین نگاه به قیام ۱۷ دی توجه کنند. این واقعه را باید جریانی زنده دانست که نیاز به یادآوری دارد؛ تلنگری برای بیدارباشی در دنیای زنانه.

 

“مثل نهنگ ” و بحران‌ شناختی خاموش بعد از مادری

 

توجه به قیام ۱۷ دی به ما نشان می‌دهد که روایتگری در حوزه اندیشه و روایت زنان انقلاب اسلامی باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد. در ادامه، چند مورد ضروری را مطرح می‌کنم که هم به آسیب‌ها و خلأهای روایت از زنان در جامعه فعلی می‌پردازد و هم شاخصه‌های قیام ۱۷ دی را مورد تأکید قرار می‌دهد.

زنانی که خودشان را روایت نمی‌کنند

اولین نکته‌ای که باید به آن توجه کنیم، خودشناسی زنان است؛ موضوعی که در قیام ۱۷ دی برجسته بود. زنان در آن قیام، خود را به رسمیت می‌شناختند و برای خود هویتی مستقل قائل بودند. آنها می‌دانستند که هم محور تاریخ هستند و هم قدرت تغییر تاریخ را در اختیار دارند. این خودآگاهی، اولین شاخصه برجسته زنان قیام ۱۷ دی بود.

اما وقتی آثار روایی موجود در جامعه امروز را بررسی می‌کنیم، با واقعیتی متفاوت مواجه می‌شویم. در این آثار، زن معاصر نه تنها خود را روایت نمی‌کند، بلکه حتی شناختی از خود ندارد. به بیان دیگر، زن امروز به‌عنوان سوژه‌ای مستقل در روایت‌ها جایگاهی ندارد و تنها چیزی که به آن اهمیت نمی‌دهد، “خودش” است.

اصلاح این تصور و تغییر این بافت فکری، بر عهده کسانی است که در حوزه اندیشه و روایت فعالیت می‌کنند. این افراد باید روایت‌هایی خلق کنند که به زنان کمک کند خود را بشناسند و روایتگر هویت و توانمندی‌های واقعی‌شان باشند، درست مانند زنان قیام ۱۷ دی که با خودشناسی، تاریخ‌ساز شدند.

چرا کتاب «شدن» میشل اوباما پرفروش شد؟

مورد دوم، توجه به زن به‌عنوان «سوژه» است؛ نکته‌ای که در بسیاری از روایت‌های معاصر مغفول مانده است. برای مثال، در سال ۹۸ کتاب «شدن» از میشل اوباما به‌دست ۲۳ ناشر ایرانی به‌صورت هم‌زمان منتشر شد و به یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های نمایشگاه بین‌المللی کتاب تبدیل شد.بررسی نظرات منتقدان و مخاطبان نشان می‌دهد که دلیل این استقبال، روایت مستقیم میشل از خودش است، نه روایت او از باراک اوباما یا دیگران.

این رویکرد، که می‌توان آن را روایت از زن به‌مثابه زن‌بودگی نامید، دیدگاهی نو و ارزشمند است؛ زیرا زن در این نوع روایت، به‌عنوان سوژه‌ای مستقل مطرح می‌شود، نه در سایه یا وابسته به روایت دیگران.

متأسفانه، در روایت‌های حوزه زنان، به‌ویژه در مورد زنان انقلاب اسلامی، این اصل کمتر رعایت می‌شود.زن‌ها نه به‌دلیل شخص خودشان، بلکه به‌خاطر ارتباط با دیگران یا اتفاقاتی که برایشان رخ داده، مورد توجه قرار می‌گیرند. نتیجه این است که گرچه ظاهراً از زنان روایت می‌شود، اما در واقع چیزی که روایت نمی‌شود، خودِ زن است.

 

زن امروز را با مختصات جدیدش بفهمیم و بپذیریم

 

هنرمندی در روایت؛ حلقه مفقوده آثار روایی زنان

مورد سوم، روایت هنرمندانه است. رهبری در یکی از سخنرانی‌هایشان تأکید کردند که «هرچقدر هنرمندانه‌تر روایت کنید، مخاطب دریافت بیشتری می‌کند.» در حوزه نشر کتاب‌های خاطره‌نگاری، بارها دیده شده که سوژه‌های قوی و ناب به دلیل ضعف در پرداخت هنری هدر رفته‌اند. برای مثال، پژوهشگر اطلاعات دقیق و جامعی درباره سوژه جمع‌آوری کرده، اما به‌جای آنکه این داده‌ها را با تلاش بیشتر در قالب یک مستند روایی جذاب ارائه دهد، آنها را به شکل ساده و محدود به تاریخ شفاهی عرضه کرده است.

تفاوت مستند روایی با تاریخ شفاهی بسیار مهم است. مستند روایی، برخلاف تاریخ شفاهی، از ساختاری منسجم، پیرنگ هدفمند و چینش خرده‌روایت‌هایی بهره می‌برد که با مدیریت هنری انتخاب شده‌اند. این ویژگی‌ها به روایت روح می‌بخشند و آن را برای مخاطب جذاب و تأثیرگذار می‌کنند.

عدم توجه به روایت هنرمندانه باعث می‌شود پیام روایت، هرچند ارزشمند، به شکلی کمرنگ‌تر منتقل شود و فرصت‌های طلایی برای تأثیرگذاری بر مخاطبان از دست برود. بنابراین، روایت از زنان انقلاب اسلامی باید هنرمندانه و خلاقانه باشد تا بتواند عمق و تأثیرگذاری بیشتری ایجاد کند.

انقلاب اسلامی , زنان , الگوی سوم , ادبیات انقلاب اسلامی ,

وقتی مردان، زنان را روایت می‌کنند!

مسئله مهم دیگر، انتخاب نامناسب تیم روایت است. متأسفانه، در بسیاری از موارد، سوژه روایت یک زن بوده، اما مصاحبه‌کننده یا نویسنده‌ای که مسئولیت روایت آن را برعهده داشته، مرد بوده است. این انتخاب نه‌تنها باعث دور شدن از روح و جزئیات زنانه شده، بلکه در مواردی نقاط عطف روایت را نیز آسیب‌پذیر کرده است.

برای مثال، وقتی سوژه زنی است که همسر یا پسرش شهید شده، این نقطه عطف روایت می‌تواند بستری برای نمایش احساسات عمیق، جزئیات رفتاری و واکنش‌های زنانه باشد. اما وقتی نویسنده مرد با کلی‌نگری خاص خود به این موضوع پرداخته، نتیجه به‌گونه‌ای شده که گویی یک دیوار گچی با پیکر شهید مواجه شده است! این روایت، به‌جای عمق‌بخشی و برانگیختن همدلی، صرفاً به سطحی‌ترین وجه ممکن بسنده کرده و فاقد روح زنانه و ظرایف احساسی بوده است.

فقدان تنوع در قالب‌های تولید، یک خلأ بزرگ است

خلأ دیگری که باید به آن توجه شود، تنوع تولیدات رسانه‌ای است. آثار شاخصی که از زنان روایت شده‌اند، بسیار اندک‌اند و از این تعداد محدود، اکثرشان تنها در یک قالب تولید شده‌اند. برای مثال، ممکن است یک کتاب فوق‌العاده در این حوزه نوشته شده باشد، اما همین اثر به قالب‌های دیگر نظیر فیلم، سریال، تئاتر، پادکست یا کتاب صوتی ترجمه نشده است. این در حالی است که ما با مخاطبان متنوعی سروکار داریم:

  • کسانی که تنها کتاب می‌خوانند،
  • افرادی که فیلم یا سریال می‌بینند،
  • مخاطبانی که کتاب صوتی گوش می‌دهند،
  • یا کسانی که پادکست را ترجیح می‌دهند.

وقتی اثری تنها در یک قالب باقی بماند، از دسترسی طیف وسیعی از مخاطبان محروم می‌شود و پیام آن به درستی منتقل نمی‌شود. این فقدان تنوع در قالب‌های تولید، یک خلأ بزرگ است.

زن مسلمان؛ فراتر از اشک و آه

روایت‌هایی که به عمق شخصیت نمی‌رسند

مورد چهارم تمرکز برابر بر احساسات زنان است. این موضوع به‌ویژه در کتاب‌های خاطره‌نگاری زنان بسیار شایع است. متأسفانه مدتی است که برخی از اهالی روایت، خود را درگیر کلاف سردرگم احساسات زنانه کرده‌اند. شاهد این مسأله هستیم که مکرراً یک روایت تک‌خطی به تفصیل کشیده می‌شود که به‌طور عمده قصد دارد بیان کند که زنی در نقطه‌ای از تاریخ انقلاب اسلامی با مردی زندگی کرده است، آن مرد به شهادت رسیده یا اسیر شده، و این زن چنان رنج‌هایی را تحمل کرده که بیا و ببین و ما دائماً در حال خواندن آه و ناله هستیم.

آثاری که در گرامیداشت شهادت و جهاد نوشته شده‌اند ولی ضد خود عمل می‌کنند

درست است که آن زن رنج دیده است، اما تمام ماجرای روایت تنها به احساسات زنانه محدود نبوده است. این زن ابعاد مختلفی دارد و باید به تمامی ابعاد شخصیت او توجه کرد و آن‌ها را به تصویر کشید. اگر این کار انجام شود و اگر به تعقل، اراده و اختیار او به‌عنوان انسانی که تصمیم گرفته با چنین مردی زندگی کند و می‌دانسته که اگر او نباشد، چنین رنجی را متحمل خواهد شد، پرداخته شود، آنگاه اثر شما درخشنده خواهد بود. اما متاسفانه به دلیل بی‌توجهی به شخصیت چندبعدی زن، آثاری تولید می‌شوند که در گرامیداشت و پاسداشت شهادت و جهاد نوشته شده‌اند، ولی به‌نوعی ضد خود عمل می‌کنند. وقتی شما چنین اثری را می‌خوانید یا فیلم آن را مشاهده می‌کنید، ممکن است با خود بگویید که این جانباز و شهید چقدر در حق این خانم جفا کرده‌اند. اما آیا این واقعیت زندگی آن‌هاست؟ نه، ولی چون نویسنده تنها بر احساسات زنانه متمرکز شده است و آن‌ها را بیان کرده، نتیجه و مضمون اثر به این شکل درآمده است.

بی‌توجهی به تصویر اندیشه‌ای زن مسلمان

آخرین نکته، ترسیم تصویر اندیشه‌ای صحیح از زنان است. متأسفانه اهالی اندیشه و معرفت کمتر توانسته‌اند تصویر دقیقی از زن انقلاب اسلامی ارائه دهند. در نتیجه، تولیدکنندگان آثار روایی، مثل من که نویسنده هستم، وقتی با کمبود منابع برای سنجش محتوای خود مواجه می‌شویم، به منابع موجود و در دسترس استناد می‌کنیم. اما اگر آن منابع بر اساس نگاه غربی یا کاملاً فمینیستی نوشته شده باشند و من به دلیل کمبود سواد لازم متوجه این موضوع نشوم، اثری که تولید می‌کنم، خروجی نادرستی خواهد داشت.

بنابراین، کسانی که در حوزه روایت از زن انقلاب اسلامی فعالیت می‌کنند، باید به این نکته توجه ویژه‌ای داشته باشند.اهالی اندیشه باید تصویری کامل و بی‌نقص از زن انقلاب اسلامی ارائه دهند؛ تصویری که بر پایه فلسفه اسلامی و اندیشه امامین انقلاب باشد. این کار بسیار اهمیت دارد و باید در نشر و ترویج چنین تصویری دقت کنند، به‌طوری‌که هم‌راستا با دیدگاه اسلام از زن باشد و او را همان‌گونه که اسلام می‌بیند، به جامعه معرفی کنند.

پیتر بروکس، نظریه‌پرداز آمریکایی، جمله‌ای قابل تأمل درباره روایت دارد. او می‌گوید: “تعریف ما از انسان بودنمان وابسته به روایت‌هایی است که درباره خودمان و جهانمان می‌گوییم.” اگر این نظریه را بپذیریم، متوجه می‌شویم که روایت زن در جامعه اسلامی امروز مخدوش است. نه‌تنها روایت زن از خودش، بلکه روایت جامعه از او و همچنین روایت‌هایی که به جامعه عرضه می‌کنیم، ناقص و دچار مشکل هستند. از این رو، ما ناگزیر هستیم که زن را روایت کنیم، اما به شکلی درست و اصولی.

هدف از این روایت، باید شناخت زن از خودش باشد. زنی که خودش را بشناسد، می‌تواند آگاهانه حرکت کند و زنی که آگاهانه حرکت کند و خود را بشناسد، نه‌تنها در جامعه به رسمیت شناخته می‌شود، بلکه می‌تواند حرکت‌های معنوی جامعه را رهبری و راهبری کند.

لازم به ذکر است مجله هفده دی تلاشی برای روایت فاهمه و عاطفه میلیون‌ها زنی است که از چند دهه گذشته تاکنون، در جهان فرهنگی «زن مسلمان مجاهد» یا «الگوی سوم زن» تنفس کرده و می‌کنند.

انتهای پیام/

حتما ببینید

اعتکاف در کدام مساجد صحیح است ؟

اعتکاف در کدام مساجد صحیح است ؟

– اخبار فرهنگی – به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم، اعتکاف …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *