فراتر از یک فرمانده؛ شهید زنده مقاومت

گروه سیاسی خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم- محسن پیرهادی نماینده سابق تهران در یادداشتی به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی نوشت: سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران، به نمادی از یک استراتژی جامع در دیپلماسی و امنیت ملی کشورمان بدل شده که حضورش و مسلکش به‌طور مستقیم بر تغییر معادلات منطقه‌ای و جهانی اثرگذار بود و هست، پیگیری و هدایت استراتژی منطقه ایران و محور مقاومت چنان مدبرانه از سوی او دنبال می‌شد که برایش در رسانه‌های جهانی و محافل نظامی دنیا عنوان «ژنرال سایه»را به ارمغان آورد.

مبالغه نیست اگر بگوییم حاج قاسم سلیمانی، به‌عنوان فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نه‌تنها یک فرمانده نظامی، بلکه معمار سیاست‌های منطقه‌ای ایران در جنوب غرب آسیا بود که مبنایش بر اساس گسترش محور مقاومت و تقویت هم‌پیمانان منطقه‌ای ایران گذاشته شد.

جایگاه شهید سردار سلیمانی در سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران ذیل ۶ سرفصل ؛«تقویت و هماهنگی محور مقاومت»، «مبارزه با تروریسم و داعش»، «همنوایی دیپلماسی و میدان»، «تقویت امنیت ملی و حوزه دفاعی ایران»، «وجهه نمادین سردار در جبهه مقاومت»و«مسلک سرباز صفر ولایت بودن»قابل دسته‌بندی و بررسی است.

یکم – تقویت و هماهنگی محور مقاومت: حاج قاسم در ردای رهبر میدانی محور مقاومت، توانست اتحاد استراتژیک میان گروه‌های مقاومت ایجاد کند. شیوه خاص فعالیت‌ها، مدیریت نظامی و امنیتی او در منطقه و توانایی‌اش در هدایت عملیات‌های پیچیده و حساس، بدون جلب توجه عمومی و رسانه‌ای، سبب شد به او لقب«ژنرال سایه» داده شود. این لقب نشان‌دهنده قدرت نفوذ، قدرت استراتژی و هوشمندی او در عرصه‌های مختلف بود چنانکه این محور را به ابزاری برای مقابله با نفوذ ایالات متحده و رژیم صهیونیستی در منطقه تبدیل کرد.

دوم – مبارزه با تروریسم و داعش: سردار شهید سلیمانی نقش کلیدی در شکست داعش ایفا کرد. وی با هدایت استراتژیک نیروهای مردمی عراق و سوریه و هدایت عملیات‌های نظامی در مناطق بحرانی، از گسترش تروریسم در منطقه جلوگیری کرد. سردار شهید سلیمانی توانایی بی‌نظیری در شناسایی تهدیدات و برنامه‌ریزی برای مقابله با آن‌ها داشت که بسیاری از عملیات‌های موفقیت‌آمیز او علیه داعش و دیگر گروه‌های تروریستی، از این ویژگی ناشی می‌شد. راهبری و استراتژی او مانع از چندپاره شدن کشورهای مهم منطقه‌ای مانند عراق و سوریه شد.

سوم – همنوایی دیپلماسی و میدان: شهیدحاج قاسم تلفیقی از یک دیپلمات و فرمانده نظامی بود. وی با تعامل نزدیک با رهبران سیاسی و نظامی کشورهای منطقه، از جمله عراق، سوریه، لبنان و حتی روسیه، نقش واسطه‌ای مؤثر در حل بحران‌ها و پیشبرد اهداف استراتژیک ایران ایفا کرد.

چهارم – تقویت امنیت ملی و حوزه دفاعی کشورمان: سیاست‌های منطقه‌ای شهید سلیمانی به تقویت امنیت ملی و وجهه دفاعی ایران منجر شد. او از طریق ایجاد عمق استراتژیک در منطقه، از انتقال تهدیدات به مرزهای ایران جلوگیری کرد و توازن قوا را به نفع ایران تغییر داد.

پنجم – وجهه نمادین سردار در جبهه مقاومت: شخصیت کاریزماتیک و توانایی‌های استثنایی او در مدیریت بحران‌ها، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی را به چهره‌ای نمادین در میان حامیان مقاومت تبدیل کرد. شهید سلیمانی به‌گونه‌ای عمل می‌کرد که قدرتش در مدیریت گروه‌ها و سازمان‌های مقاومت درمنطقه بدون حضور مستقیم و آشکار اما کاملاً مؤثر بود. این توانایی باعث شد دشمنانش به‌ او عنوان«ژنرال سایه» بدهند، چرا که حضورش همیشه حس می‌شد، اما به‌سختی می‌توانستند او را ردیابی کنند.

دشمنان شهید سردار سلیمانی، به‌ویژه آمریکا و رژیم صهیونیستی، او را به دلیل نقش تعیین‌کننده‌اش در شکست طرح‌هایشان،«ژنرال سایه» می‌نامیدند. این لقب بازتاب‌دهنده ترس و احترام آن‌ها از توانایی‌های او بود. رویکردی که سردار شهید را به یکی از چهره‌های بی‌بدیل مقاومت و ایثار در تاریخ معاصر تبدیل کرد، چنانکه شهادت او نیز باعث تقویت اتحاد میان گروه‌های مقاومت و افزایش انگیزه برای ادامه راه وی شد.

ششم – مسلک سرباز صفر ولایت بودن: عنوان سرباز صفر ولایت که برای شهید حاج قاسم سلیمانی استفاده می‌شود، درتعریف و شرح و بسط روحیه خضوع، اطاعت‌پذیری، و وفاداری بی‌چون‌وچرا به ولایت فقیه ونظام اسلامی است. این عنوان نشان‌دهنده جایگاه و شخصیت او به‌عنوان فردی است که خود را نه در جایگاه فرماندهی یا مقام بالا، بلکه به‌عنوان یک سرباز و مطیع اراده رهبر انقلاب می‌دانست.

شهید حاج قاسم، علی‌رغم جایگاه بالای نظامی و شهرت جهانی، همواره خود را «سربازولایت» معرفی می‌کرد و از خودنمایی یا مطرح‌کردن جایگاهش حذر داشت. او اعتقاد داشت که موفقیت در مأموریت‌ها به هماهنگی و خلوص وابسته است، نه نمایش و تبلیغات. او در سخنانش بارها اعلام کرد که افتخارش این است که خدمتگزار مردم و سرباز رهبر انقلاب باشد.

او خود را مقید و ملتزم به اطاعت کامل ازسیاستها و رهنمودهای مقام معظم رهبری، تعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی به عنوان خادم مظلومان و مدافع اسلام ناب محمدی می‌دانست، او در مجموع با زندگی و عمل خود نشان داد که«سرباز ولایت» بودن نه یک شعار،بلکه یک مسیر فکری و عملی است.

سردار شهید حاج قاسم سلیمانی فراتر از یک فرمانده نظامی، استراتژیستی بود که سیاست منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران را با محوریت مقاومت در برابر قدرت‌های خارجی طراحی و عملیاتی کرد. میراث وی در منطقه، همچنان به‌عنوان یکی از ارکان اصلی سیاست خارجی و امنیتی ایران باقی مانده و در شرایط فعلی منطقه استمرار رویکرد این شهید زنده و جبران جای خالی او نیازمند تدوین استراتژی‌های بلندمدت است.

انتهای‌ پیام/