به گزارش آباجان به نقل از ایرنا، عملیات کربلای ۴ یکی از نقاط عطف تاریخ جنگ ایران و عراق در دیماه ۱۳۶۵ با هدف تصرف بصره و ایجاد یک نقطه اتکایی در ساحل غربی آبراه اروندرود آغاز شد.
این عملیات به فرماندهی سپاه پاسداران و با رمز محمد رسول الله در شرایط حساس و تاریکی شب اجرا شد؛ اگرچه این عملیات با تلفات سنگین همراه بود و در نهایت به دلیل لو رفتن اطلاعات آن به شکست انجامید اما نقش رزمندگان کرمانشاهی در آن قابل توجه و تحسینبرانگیز است.
رزمندگان کرمانشاهی با آگاهی از اهمیت استراتژیک عملیات به عنوان بخشی از نیروهای مسلح ایران در خط مقدم نبرد حضور داشتند این رزمندگان با شجاعت و ایثار نه تنها در عبور از دژهای مستحکم دشمن و نفوذ به خاک عراق نقش کلیدی ایفا کردند بلکه توانستند خسارتهای سنگینی را به نیروهای عراقی وارد کنند؛ حضور پررنگ این رزمندگان در عملیات کربلای ۴ نشاندهنده عزم و اراده ملت ایران برای دفاع از سرزمین خود بود.
در هشت سال جنگ تحمیلی، سال ۱۳۶۵ از اهمیت فوقالعادهای برخوردار بود، بیش از پنج سال از آغاز جنگ میگذشت و به تبع مشکلات مضاعفی برای کشور آن هم در شریط بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمده بود به همین علت مسوولان تصمیم گرفتند، عملیاتی وسیع علیه دشمن انجام دهند و با یک پیروزی بزرگ امتیاز بالایی برای خاتمه دادن به جنگ به دست آورند.
این عملیات قرار بود با استفاده از تاریکی شب به صورت ناگهانی انجام شود و هدف از انجام آن، گرفتن نقطه اتکایی در ساحلِ غربی اروندرود بود و پس از تسخیر ساحل غربی، قرار بود تهاجم تا تصرف بصره ادامه یابد.
با وجود تحقق نیافتن اهداف نهایی این عملیات، تجربیات به دست آمده و نقاط قوت و ضعف شناسایی شده زمینهساز موفقیتهای بعدی نظیر عملیات کربلای پنج شد. جزایر تصرف شده در کربلای ۴ به عنوان پایگاهی برای تهاجمهای بعدی عمل کردند و رزمندگان کرمانشاهی با روحیه بالا و عزم راسخ خود در ادامه راه پیروزیها نقش مهمی ایفا کردند.
مجروحان کرمانشاهی با لباس بیمارستانی خود را به خط مقدم رساندند
در ادامه گفتوگویی با حاج محسن افسری، فرمانده گردان حنین در عملیات کربلای چهار انجام دادیم تا از خاطرات و تجربیات ایشان در این عملیات شنیده و به ابعاد مختلف آن بپردازیم.
محسن افسری در ابتدا به آموزشهای فشرده نیروهای گردان حنین اشاره کرد و گفت: نیروهای ما طی سه ماه آموزشهای آبیخاکی را پشت سر گذاشتند که شامل سه گروهان پیاده، یک دسته ویژه و یک دسته غواص بود؛ این آموزشها شامل تیراندازی هنگام سوار شدن بر قایق، تیراندازی هنگام پایین آمدن از قایق و رزمهای شبانه بود.
وی افزود: نزدیک به ۹۵ درصد از نیروهای گردان حنین از استان کرمانشاه و حدود ۷۰ درصد آنها از شهرستان کنگاور بودند.۲ روز قبل از شروع عملیات، گردان در محله احمدآباد آبادان مستقر شد و قرار بود که پس از حرکت تیپ ۴۸ فتح یاسوج، خط بعدی توسط گردان ما شکسته شود.
افسری با بیان اینکه در حین ادامه خطشکنی، نیروهای عراقی با استفاده از سلاحهای شیمیایی به ما حمله کردند، گفت: متأسفانه در این حمله حدود ۱۸۰ نفر از رزمندگان گردان مجروح و ۹ نفر به شهادت رسیدند که شهید مسعود دهنوی از جمله آن شهدا بود. بلافاصله مجروحین را به بیمارستان صحرایی در پادگان نیروی هوایی دزفول منتقل کردیم و مابقی نیروها را نیز به یکی از پادگانهای ارتش در دزفول بردیم.
وی ادامه داد: با توجه به اینکه بسیاری از یگانها مجروح شده و توان ادامه عملیات را نداشتند، عراق متوجه ضعف ما شد و اقدام به حمله مجدد کرد. اما جوانان برومند ایرانی با غیرت و شجاعت مثالزدنی خود، حتی با لباس بیمارستان، خود را به خط مقدم رساندند و اجازه ندادند که دشمن به اهدافش دست یابد.
فرمانده گردان حنین در پایان به عملیات کربلای ۵ اشاره کرد و گفت: در این عملیات از گردان خیبر یک گروهان و از گردان حنین نیز یک گروهان برای مقابله با عراقیها به خط فرستاده شد و موفق شدیم جزیره جزیره ام الطویل یا فیاضیه و جزیره بوارین را تصرف کرده و گردان حنین تا یک ماه آنجا پدافند کند.
انار خونین
اسماعیل کولیوند یکی از رزمندگان دلاور کرمانشاهی گردان حنین در عملیات کربلای چهار طی گفت وگو با آباجان به نقل از ایرنا با یادآوری خاطرات تلخ و شیرین آن دوران، به تشریح تجربیات خود پرداخت.
وی با اشاره به بازپسگیری جزیرههای ام الطویل و بوارین از دست نیروهای عراقی، گفت: پس از این عملیات، ما حدود یک ماه در این جزایر پدافند کردیم که به مراتب از اجرای عملیات سختتر است.
کولیوند به یاد آورد که در آن زمان چند گونی انار برای رزمندگان به منطقه آورده بودند و او و شهید سردار رضا رحمتیزاده از شهدای شاخص کشور در حال خوردن انار بودند که ناگهان حملات هوایی و خمپارهای عراق آغاز شد.
او ادامه داد: یک خمپاره در کنار ما اصابت کرد و شهید رحمتیزاده دچار مجروحیت شدید شد؛ خون زیادی از پهلو و کتف ایشان جاری شده بود و من واقعاً استرس و اضطراب خاصی گرفته بودم.
وی با یادآوری چالش و دشواری که در آن لحظات با آن مواجه بود، افزود: مسافت زیادی تا قایق وجود داشت و من با یک چفیه پهلوی او را بستم تا خون کمتری ریخته شود. نهایتاً او را بر دوش گرفتم و حدود سه تا چهار کیلومتر او را منتقل کردم تا به قایق برسیم.
کولیوند با تأکید بر روحیه بالای شهید رحمتیزاده گفت: نکتهای که خیلی مهم بود این بود که در طول مسیر، شهید رحمتیزاده لبخند بر لب داشت و دائم میگفت چرا اضطراب داری. من گفتم چون خون زیادی از شما رفته و او پاسخ داد: ‘اصلاً نگران نباش، نهایتاً من هم مثل خیلیها در راه اسلام شهید شوم.’ واقعاً هیچ اضطراب و ترسی در چهره او نمایان نبود و من احساس میکردم که خونی که از پهلوی او جاری شده، ترکش به قلبش اصابت کرده است. ولی خدا را شکر، پس از چند روز بستری در بیمارستان به خط مقدم بازگشت.
تجلی عشق به وطن و علم
به مناسبت سالروز عملیات کربلای چهار، به گفتگویی با حسین قانعی، برادر شهید احمدرضا قانعی پرداختیم. شهید احمدرضا قانعی یکی از شهدای این عملیات است که در تاریخ چهارم دیماه ۱۳۶۵ به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
او در این گفتگو از ویژگیهای شخصیتی و اقدامات برادرش در دوران جنگ و تحصیل سخن گفت.
حسین قانعی در ابتدا با اشاره به دوران تحصیلی برادرش گفت: احمدرضا در ایام جوانی و پس از قبولی در دانشگاه تهران، تصمیم گرفت که جبهه جنگ را بر تحصیل ترجیح دهد. او با حس وطندوستی عمیق خود دانشگاه را رها کرد و عازم آبادان شد تا در برابر دشمن بعثی عراق بجنگد.
وی افزود: برادرم از کودکی علاقه زیادی به قرآن داشت و تبحر خاصی در قرائت آن از خود نشان میداد. او نه تنها خود به قرآن توجه ویژهای داشت بلکه همیشه سعی میکرد به همسن و سالهای خود درس یاد بدهد و به بچههای محروم و بیبضاعت کمک کند. او بارها میگفت که زکات علمش آموزش به دیگران است.
قانعی ادامه داد: من آن زمان سه ساله بودم که برادرم به جبههها رفت و خاطراتی که از او دارم بیشتر از زبان پدر و مادر شنیدهام. آنها همیشه از روحیه و فداکاری احمدرضا برای من تعریف میکردند و من به عنوان یک برادر کوچک، افتخار میکنم که چنین انسانی در خانوادهام بوده است.
این گفتگو نشاندهنده روحیه ایثار و فداکاری شهید احمدرضا قانعی است که نه تنها در میدان جنگ، بلکه در عرصه علم و دانش نیز تأثیرگذار بود.
قانعی در پایان گفت: یاد و خاطره برادرم همیشه در دل ما زنده است و ما هرگز خدمات او را فراموش نخواهیم کرد. او الگویی برای نسلهای آینده ماست.
شهدای والامقام همچون احمدرضا قانعی با فداکاریهای خود، چراغ راهی برای نسلهای آینده خواهند بود.
عملیات کربلای ۴ درسهای بسیاری را برای ارتش ایران به همراه داشت و نشان داد که حتی در شرایط دشوار نیز، فداکاری و همت رزمندگان میتواند زمینهساز پیروزیهای آینده باشد. رزمندگان کرمانشاهی با ایثار خود، نه تنها در تاریخ جنگ ایران و عراق بلکه در دل مردم ایران جاودانه شدند و یادشان همواره گرامی خواهد ماند.
شهیدان دست بسته
صحنه تکان دهنده رویت پیکر مطهر و کامل این شهید دفاع مقدس حرفها و نقلهای فراوانی را در رسانههای مختلف انعکاس یافت. پیکری با لباس غواصی که دستانش از جلو با سیم بسته شده است. این پیکر یکی از ۱۷۵ شهید غواص و خط شکن عملیات کربلای ۴ بود که در یک گور دسته جمعی در منطقه ابوفلوس تفحص شد. شهید منصور نیاکی یکی از شهدایی بود که سالمترین پیکر را در میان این شهدا داشت. «منصور مهدوی نیاکی» متولد سومین روز فروردین ۱۳۴۶ است در آمل است.
این غواص شهید اعزامی از لشکر ۲۵ کربلا بود و چهارم دی ماه ۶۵ حین عملیات کربلای ۴ در منطقه امالرصاص به شهادت رسید.
جزیره امالرصاص کجا بود؟
جزیره امالرصاص یکی از جزایر حساس اروندرود است که شاهد چند عملیات بزرگ در طول سالهای جنگ تحمیلی بوده است، این جزیره که به عنوان یکی از جزایر استراتژیک عراق، همواره جزو برخی محورهای عملیاتی رزمندگان دفاع مقدس قرار میگرفته، شاهد شهادت بسیاری رزمندگان بوده است.
عملیات کربلای ۴، عملیات والفجر ۸ و تک ایذایی والفجر ۸ در منطقه امالرصاص به عنوان بخشی از عملیاتهای آبی ـ خاکی جنگ تحمیلی مورد توجه بوده و امالرصاص را نیز درگیر کرده بود.
جزیره امالرصاص و نوک بوارین باوجود تلاش بسیاری که برای تصرف آن انجام شد، به خاطر هوشیاری دشمن امکان پذیر نبود، به خاطر حساسیتی که دشمن نسبت به امالرصاص داشت، در پدافند آن از ۹ رده مانع طبیعی و مصنوعی بهره میبرد، به طوری که هرگاه از هر خط عقب رانده میشد، در خط بعدی که نسبت به خط قبلی اشراف و تسلط داشت، مقاومت میکرد.
وجود نیزار، باتلاق و طبیعت بکر در این منطقه، جنگیدن و دفاع رزمندگان در شرایط آب و هوای گرم و طاقت فرسا و یا در زمستان های سرد و شب های پر از استرس را در ذهن تداعی می کند.
حضور رزمندگان در این منطقه با کمترین امکانات در سنگر، از خودگذشتگی و ایثار شهدا و جانبازان را می توان به خوبی تصور کرد که چه اتفاقاتی در این منطقه رخ داده است به گفته بسیاری از رزمندگان اسلام اگر این عملیات لو نمیرفت در همان شب اول، بصره به دست رزمندگان کشورمان سقوط کرده بود و جنگ هشت ساله تحمیلی رژیم بعث علیه ایران اسلامی سرنوشت دیگری داشت.
عملیات کربلای ۴ و آنچه در آن ایام گذشته بود برای مردم کمتر از عملیات کربلای ۵ شناخته شده است، نام عملیات کربلای ۴ از زمانی در میان مردم بر سر زبانها افتاد که خبر دادند قرار است در اردیبهشتماه سال ۱۳۹۴ پیکر ۱۷۵ شهید غواص که بعد از ۲۹ سال توسط گروه تفحص کشف شده بود بر دستان مردم تشییع شده و به آغوش خانوادههایشان برگردند.
سخن گفتن از مظلومیت شهدای عملیات کربلای ۴ که عاشقانه تن را به اروند سپردند و در قلب خروشان اروندرود حماسه آفریدند تداعی کننده غربت و مظلومیت اباعبداللهالحسین (ع) و یاران با وفایش در روز عاشورا است، واقعا سخت است.
در ۲۸ اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۴ در مراسم ورود پیکر شهدای تازه تفحص شده به کشور بود که خبری به مضمون «کشف پیکر مطهر ۱۷۵ شهید غواص دفاع مقدس با دستان بسته» مردم را متعجب کرد.
این شهدا که جمعی از غواصان و خطشکنان شهید عملیات کربلای ۴ بودند که در دی ماه سال ۱۳۶۵ در جریان عملیات کربلای ۴ که با وجود آنکه طرح آن توسط آواکسهای آمریکایی لو رفته بود، خط عملیاتی اروند را شکستند و حتی از جزیره امالرصاص هم عبور کردند.
نقش آمریکا در کربلای ۴
با توجه به اینکه کشور آمریکا اطلاعات ماهوارهای خود را در اختیار فرماندهان عراق قرار داده بود و دشمن در حالت کمین و آمادهباش قرار داشت رزمندگان ایرانی موج اول حمله را شروع کردند اما آتش شدید دشمن و موانع وسیع ایجاد شده باعث شد اهداف نهایی عملیات کسب نشود و فقط مواضع تصرف شده در موج اول حمله مثل جزایر امالرصاص، بوارین تثبیت شود.
کرمانشاه ۳۰ هزار ایثارگر دارد
استان کرمانشاه با حدود ۲ میلیون نفر جمعیت افزون بر ۳۷۱ کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق دارد، مردم این استان ۳۰ هزار ایثارگر شامل ۹ هزار و ۸۰۰ شهید، ۱۹ هزار جانباز و هزار و ۷۵۰ آزاده تقدیم میهن کرده اند.
همچنین تقدیم ۸۵۰ زن شهیده، ۱۵۵۰ بانوی جانباز و ۷۵۰ شهید زیر ۱۵ سال از سندهای افتخار مردم استان کرمانشاه است.
رتبه اول زنان جانباز کشور و دومین استان که بیشترین تعداد زنان شهیده را تقدیم انقلاب اسلامی کرده از آن کرمانشاه است.
بیش از ۲۷ عملیات طی دوران دفاع مقدس در کرمانشاه از جمله مرصاد، بازی دراز، تنگ حاجیان، محمد رسول الله (ص)، والفجر ۱۰، مطلعالفجر انجام شده و همچنین شهر نودشه و روستاهای زرده و دیره شهرستان دالاهو در دوران جنگ تحمیلی بمباران شیمیایی شدند و اینها همگی سندی بر حقانیت و مظلومیت مردم این دیار است.