سفر رئیس دولت چهاردهم به مصر به عنوان مهمترین رخداد سیاست خارجی کشور در روزهای واپسین آذرماه، با همراهی وزیران امور خارجه و اقتصاد صورت گرفت. این نخستین سفر رئیسجمهوری ایران به مصر در بیش از یک دهه گذشته است.
قاهره پایتخت مصر، میزبانی اجلاس سران سازمان همکاری اقتصادی «دی-هشت» را بر عهده دارد که علاوه بر ایران و مصر، شامل کشورهای مسلمان رو به توسعه بنگلادش، اندونزی، مالزی، نیجریه، پاکستان و ترکیه نیز میشود.
دولت چهاردهم در مسیر توسعه روابط با همسایگان و کشورهای پیرامونی به عنوان یکی از اهدافش در حوزه سیاست خارجی، ظرفیتهای دیپلماتیک کشور را به خدمت گرفته است. سفر «سیدعباس عراقچی» به مصر در مهرماه و در ادامه سفرهای منطقهای او به مقاصدی چون عربستان، قطر و عراق از اهمیت و جایگاه این کشور عربی-آفریقایی در مناسبات خارجی ایران حکایت دارد. پیش از آن هم وزیر خارجه مصر برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس دولت چهاردهم به تهران سفر کرده بود.
در آستانه سفر «مسعود پزشکیان» به قاهره، «رویترز» با اشاره به روابط پرتنش میان مصر و ایران در دهههای اخیر، از افزایش تماسهای دیپلماتیک دو طرف در سطح بالا از زمان شروع بحران غزه در سال گذشته و تلاش مصر برای ایفای نقش میانجی خبر داد؛ تعاملاتی که اکنون به مقطع دیدار روسای جمهوری دو کشور رسیده است.
در شرایطی که تحولات منطقهای و بینالمللی تازهای چون تغییر نظام در سوریه و بازگشت «دونالد ترامپ» به کاخ سفید رقم خورده، عزم ۲ پایتخت تمدنی برای بهبود روابط، از دید ناظران با فرصتها و مسائل دیرین و البته تازهای مواجه خواهد بود؛ مسائلی که طی دهههای اخیر روابط ایران و مصر را با فراز و نشیبهای بسیاری همراه کرده است.
ایران و مصر در دوره معاصر طیفی از الگوهای متفاوت روابط را تجربه کردهاند؛ الگویی که دست کم در چهار دهه اخیر از سوی برخی ناظران به وضعیت «نه دشمنی، نه دوستی» تعبیر شده است.
نگاهی گذرا به روابط ایران و مصر
قطع کامل روابط دیپلماتیک دو کشور اما به سال ۱۳۵۸ برمیگردد؛ زمانی که «انور سادات» با توافق صلح با تلآویو به سیاستهای قبلی در قبال فلسطین پشت کرد و در شرایطی که انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسیده بود، میزبانی تمام عیار از شاه فراری ایران را پذیرفت.
طی سالهای بعد هم همچنان مناسبات دوستانه قاهره با تلآویو بر روابطش با ایران سایه افکند و تلاشهای مقطعی برای احیای روابط دو طرف به نتیجه نرسید. سطح روابط دو کشور طی این سالها در بهترین حالت در حد کاردار و دفاتر حفاظت از منافع باقی ماند.
فراز و نشیب روابط تهران و قاهره محدود به دوره پس از استقرار جمهوری اسلامی نیست و رد آن را میتوان حتی در سالهای پیش از انقلاب دنبال کرد.
ازدواج محمدرضا پهلوی ولیعهد وقت پادشاهی ایران با فوزیه خواهر ملک فاروق پادشاه مصر در سال ۱۳۱۷، دورهای کوتاه از برقراری روابط پررونق دیپلماتیک میان دو طرف را رقم زد. ماه عسل روابط دو کشور که به دنبال این ازدواج سیاسی و در راستای تحکیم روابط دو پادشاهی منطقه رقم خورده بود، چندان دوام نیافت و با جدایی این زوج سلطنتی و همچنین کودتای سال ۱۳۳۱ مصر، پایان یافت.
روی کار آمدن «جمال عبدالناصر» در جمهوری تازه تاسیس مصر و ظهور ناسیونالیسم عربی، مصر را در اردوگاه مقابل حکومت پادشاهی ایران قرار داد؛ حکومتی که مورد حمایت غرب بود و اتفاقا به رژیم صهیونیستی هم روی خوش نشان داده بود.
به دلیل رویکردهای پان عربیستی عبدالناصر و درگیری مصر در جنگهای اعراب و اسرائیل و رویکردهای حمایتی محمدرضا شاه نسبت به اسرائیل، روابط تهران و مصر در این دوره خصمانه بود تا جایی که شاه و عبدالناصر یکدیگر را به حمایت از گروههای مخالف داخلی و اقدامات خرابکارانه علیه هم متهم میکردند. سرانجام رئیسجمهوری مصر، در شهریور ۱۳۳۹ دستور قطع روابط با ایران را صادر کرد.
روابط سرد ده ساله مصر با ایران با درگذشت ناصر در ۱۳۴۹ پایان یافت. انور سادات، جانشین عبدالناصری شد که به دنبال مداخله غرب در منطقه، در پیشبرد ایدههایش در مورد اتحاد اعراب و شکست اسرائیل موفقیتی حاصل نکرد.
روی کار آمدن انور سادات، مسیر حرکت کشور را به طور کلی تغییر داد. همسویی ایران و مصر در برخی حوزهها، روابط دو کشور را احیا کرد. کمک ایران به مصر در جنگ یوم کیپور با اسرائیل در سال ۱۹۷۳ عمق جدیدی به روابط دو کشور داد. انور سادات فراتر از مسائل دو کشور، با شاه ایران دوستی شخصی داشت.
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و تغییر رویکرد نظام سیاسی نو نسبت به مساله فلسطین، مقطعی دیگر را در مناسبات دو طرف گشود. امضای پیمان صلح کمپ دیوید میان مصر و رژیم صهیونیستی در فاصله بسیار کوتاهی بعد از پیروزی انقلاب از یک سو و پناه دادن به شاه مخلوع ایران از سوی دیگر، روابط نظام تازه تاسیس ایران با مصر را به کلی دگرگون کرد.
این سردی، به دنبال ترور انور سادات به دست «خالد اسلامبولی» و معرفی او در ایران به عنوان قهرمانی مبارز تشدید شد و در دوره ریاستجمهوری «حسنی مبارک» ادامه یافت.
تداوم و تشدید حمایتهای تسلیحاتی مصر از صدام در دوره جگ تحمیلی، بر تیرگی روابط افزود. این حمایت اگر چه به شدت خصومت میان دو طرف افزود ولی به بازگشت مصر به جامعه اعراب کمک کرد؛ مصری که بعد از پیمان صلح با اسرائیل به نوعی در میان کشورهای عربی منزوی شده بود.
با آغاز هزاره جدید، ریشه اختلافات عمیقتر شد. حمایت ایران از سازمانهای حماس و جهاد اسلامی در فلسطین با ریشههایی مشترک با اخوانالمسلمین مصر، تقویت حزبالله در لبنان، سقوط رژیم بعث در عراق و قدرتگیری گروههای نزدیک به ایران و … افزایش نگرانی مصر را به دنبال داشت.
تلاشهایی برای شکستن یخ روابط تهران و قاهره که به ثمر نرسید
«گفت و گوی تمدنها» به عنوان گفتمان و «تنشزدایی» به عنوان رویکرد غالب سیاست خارجی در دوره اصلاحات، به لحاظ نظری شاید بهترین فرصت برای احیای روابط دو پایتخت تمدنی باستانی بود؛ فرصتی که تحت تاثیر اختلافات بنیادیتر راه به جایی نبرد و حتی نخستین دیدار روسای جمهوری ایران و مصر در حاشیه نمایشگاهی بینالمللی در سوئیس نیز راهگشای این مسیر نشد.
پس از تحولات بهار عربی، سقوط مبارک و روی کار آمدن اخوانیها به نظر میرسید دوره جدید از روابط میان دو کشور آغاز شده باشد. در حالی که سفر «محمد المرسی» رئیسجمهوری اسلامگرای مصر به تهران برای شرکت در نشست سران جنبش عدم تعهد امیدها برای آب شدن یخ روابط دیپلماتیک را افزایش داده بود، سخنگوی او به صراحت و قاطعیت اعلام کرد که شرکت مرسی در این اجلاس به معنای تغییر در سیاست خارجی این کشور در قبال تهران نیست.
اختلافات دو کشور در زمین بازی هزار بازیگر خاورمیانه زودتر از آنچه انتظار میرفت، بروز کرد. رسیدن موج اعتراضات کشورهای عربی به سوریه و تقابل حکومت خاندان اسد با اخوانیها، تقابلهایی را میان تهران و قاهره ایجاد کرد. در صفبندیهای تازه منطقهای ایران در سوی قطر و ترکیهای ایستاد که حامیان اخوانیها بودند و در مقابل مصری که میکوشید که با بازیگرانی چون عربستان روابطش را تقویت کند.
اختلافات تا جایی بود که سفر «محمود احمدینژاد» به مصر به عنوان نخستین سفر رئیس جمهور ایران به قاهره که ۳۴ سال پس از پیروزی انقلاب رقم خورد، هم نتوانست تحولی در روابط دو طرف ایجاد کند. این سفر که به دعوت مرسی و با هدف اولیه شرکت در دوازدهمین اجلاس سران کشورهای اسلامی در سال ۹۱ رقم خورد، به دیدار و گفت و گوی بالاترین مقام اجرایی کشورمان با مقامهای مصری انجامید ولی باز هم نتوانست گرد اختلافات را از مناسبات دو طرف بزداید.
با گذشت دوران کوتاه حکومت اخوانیها، ایران و مصر همچنان در مورد طیفی از مسائل منطقهای تفاوت دیدگاه دارند. بخش مهمی از اختلافات دو کشور در مناقشات رژیم صهیونیستی و فلسطین ریشه دارد. مصر همواره حامی طرحهای غربی برای پایانبخشی به مناقشات اسرائیل و فلسطین است و در برابر ایران با طرحهای مبتنی بر تضعیف حقوق مردم فلسطین مخالفت میکند.
با این حال، میانجیگری چین برای باز شدن گره کور چندساله روابط ایران و عربستان از اسفند ۱۴۰۱، به نوعی مواضع تهران و قاهره را هم در قبال یکدیگر ملایمتر کرد. اکنون هم که در سایه سیاست خارجی دولت چهاردهم، امکان بیشتر برای توسعه روابط مهیا است، رئیسجمهوری کشورمان مهمان قاهره شده است.
محرکهای اقتصادی برای بهبود روابط ایران و مصر
«عبدالناصر همتی» وزیر اقتصاد که رئیسجمهوری را در سفر به مصر همراه کرد، پیش از ورود به این کشور با اشاره به سابقه همکاریهای اقتصادی دو کشور و نیز سرمایهگذاریها و فعالیت بنگاههای مشترک اقتصادی مانند بانک توسعه ایران و مصر و میراتکس که ۴۰ درصد سهام آن متعلق به ایران است، سابقه مبادلات دومیلیارد دلاری دو طرف را یادآور شد که میتواند به میزان قابل توجهی توسعه یابد.
زمستان سال گذشته بود که مرکز پژوهشهای اتاق بازرگانی ایران از میزان ناچیز مبادلات اقتصادی و تجاری دو طرف خبر داد و اعلام کرد: از مجموع ۵۳.۱۶ میلیارد دلار صادرات ایران در سال ۱۴۰۱، مصر کمتر از ۰.۰۲ درصد، یعنی ۹.۴۸ میلیون دلار را به خود اختصاص داده و از این نظر در جایگاه هفتادم در میان شرکای تجاری ایران قرار گرفته است.
هر چند همزمان با سفر رئیسجمهوری به مصر، سخنگوی کمیسیون توسعه تجارت خانه صنعت، معدن و تجارت ایران از مبادلات ۱۷ میلیون و ۱۸۶ هزار دلاری تهران و قاهره در دوره هشت ماهه امسال خبر داده و گفته این میزان تجارت نسبت به مدت مشابه با رشد ۶۷ درصدی همراه بوده اما این اعداد و ارقام گویای سطح دور از انتظار و واقعیات مربوط به فرصتهای همکاری اقتصادی مشترک است.
آمارهای تجارت خارجی مصر میگوید که ایران در سال ۲۰۲۳ میلادی جزو هشتاد کشور نخست مرتبط با بازار مصر هم قرار نداشته، حال آن که کشورهایی چون اوکراین و کویت در زمره ۱۰ کشور نخست حاضر در بازار مصر بودهاند.
در مقایسه با صادرات حدود ۲۰ میلیون دلاری ایران در سال ۲۰۲۳ باید گفت کشورمان طی سالهای ۲۰۱۲ و ۲۰۱۳ جزو ۳۰ کشور نخست طرف تجارت خارجی مصر بوده است.
نقطه عطف روابط تجاری دو طرف ابتدای دهه ۹۰ خورشیدی بود که تجارت حدود ۸۴ میلیون دلاری به یک باره در سال ۹۱ به ۴۶۰ میلیون دلار رسید و در سالهای بعدی به ارقام ۶۱۷ و ۵۴۶ میلیون دلار جهش یافت.
نگاهی کلی به روابط اقتصادی دو کشور میگوید سطح مبادلات کنونی حتی نزدیک به یک میلیون دلار از سال ۱۳۸۰ پایینتر است.
این در حالی است که زمینهسازی توسعه تجارت از اقلام سنتی مانند خشکبار و فرش و سایر صنایع دستی گرفته تا آهن و فولاد و سیمان میتواند موجب تحول مجدد در اعداد و ارقام فعلی شده و نتایجش را در مناسبات کلی ایران و مصر نیز نشان دهد.