ایگور ماتویف روز دوشنبه در گفت و گو با خبرنگار آباجان به نقل از ایرنا در مسکو در پاسخ به پرسشی درباره چشمانداز سیاست در سوریه پس از تحولات اخیر نیز گفت: به عنوان یک کارشناس، اساساً به آمادگی و از همه مهمتر توانایی گروه های مخالفی که به قدرت رسیده اند برای اتخاذ یک سیاست مستقل شک دارم.
وی اظهار داشت: واقعیت این است که آنها در ابتدا به وضوح به سمت نیروهای خارجی گرایش خواهند داشت که البته به آنها اجازه مستقل شدن نمی دهد. اگرچه البته ظاهراً برخی اقدامات مستقل انجام خواهد شد، اما یادآوری می کنم که ترکیه به شورشیان کمک نکرد تا آنها را آزادانه به حال خود رها کند.
استادیار دانشکده روابط اقتصادی بینالمللی دانشگاه مالی روسیه ادامه داد: این وضعیت، من را بسیار نگران می کند، زیرا شاید در آغاز سال آینده (میلادی) و با شدت گرفتن رقابت بر سر قدرت بین جناحهای مختلف، یک جنگ آشوب جدید در انتظار سوریه باشد؛ در نتیجه، این وضعیت میتواند به دور جدیدی از خشونت طولانیمدت در سوریه منجر شود.
متن کامل این گفت و گو به این شرح است:
** تحولات سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟ از نظر شما، این رخداد در چه بستری رخ داد؟
ماتویف: البته در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که در پیدایش این وضعیت به ظاهر غیرمنتظره در سوریه عوامل بیرونی و داخلی وجود داشت.
اگر ما در مورد عوامل داخلی صحبت می کنیم، البته، آنها در درجه اول با وضعیتی که در سوریه پس از سال های ۲۰۱۷-۲۰۱۸ ایجاد شد، در ارتباط هستند؛ زمانی که مقامات سوریه با کمک متحدان در روسیه، ایران و مقاومت لبنان موفق شدند تروریسم و مخالفان را شکست دهند، قدرت خود را تقویت کنند و بیش از ۶۰ درصد از خاک تحت کنترل کشور را بازگردانند. این امر به خوشبینی گسترده در میان مردم سوریه منجر شد. آنها انتظار داشتند که بالاخره صلح برقرار شود، بهبود اقتصادی حاصل شود، وضعیت بهتر شود.
همه چیز دقیقا برعکس شد. به دلیل تحریم ها، سیاست غرب و همچنین امتناع کشورهای عربی که به نظر می رسید با دمشق برای عادی سازی روابط و بازگرداندن عضویت کامل سوریه در اتحادیه عرب در ماه می سال ۲۰۲۳ به توافق رسیده بودند، اتفاق افتاد. آنچه که
وریها، آن را بازگشت خانواده عرب به سوریه نامیدند، اما به دلایل متعدد، از جمله دلایل سیاسی، محقق نشد.
اگرچه برخی از کشورهای عربی، به ویژه عربستان سعودی و امارات، همچنان خواستار از سرگیری گفتگوی ملی بشار اسد با مخالفان شدند، اما خود اعراب با نگاهی به تحریمهای ثانویه آمریکا، برای سرمایهگذاری در سوریه عجله نداشتند. به ویژه آنکه واشنگتن قانون جدید علیه عادی سازی روابط با حکومت اسد را نیز تصویب کرد.
همه اینها مانع از بازسازی واقعی این کشور شد. سوریه در دوران بشار اسد، نتوانست روابط با ترکیه را عادی کند. اصولاً در موضوع، سوری ها در مذاکرات سرسختی نشان دادند. سیاستمداران ترکیه نیز حاضر نشدند سرزمینی در شمال سوریه که عملاً تحت الحمایه خودشان است، واگذار کنند. همه اینها به این وضعیت منجر شد. تکرار می کنم، تحولات سوریه، فقط در نگاه اول غیرمنتظره است.
اگر دمشق به صورت رسمی با آنکارا به توافق می رسید، این امر به این واقعیت منجر می شد که بشار اسد قدرت را حفظ میکرد، اما برای این کار لازم بود که عملاً بخشی در حدود ۱۰ درصد از قلمروی کشور را کنار بگذارد، جایی که همواره خطر دائمی جنگ را در آینده داشت که اکنون ما شاهد آن هستیم.
** برخی از منابع به برگ برنده ترکیه در حوادث سوریه اشاره می کنند و برخی دیگر نیز این اتفاقات را منطبق بر خواسته های غرب، از جمله واشنگتن و تلآویو می دانند. نظر شما در این مورد چیست؟
ماتویف: در اینجا بهتر است در این باره صحبت کنیم که کدام یک از بازیگران خارجی، یعنی سایر دولت ها، از تغییر قدرت در دمشق سود می برند و سود خواهند برد. البته، اول از همه، این به نفع ترکیه است که آغاز درگیری های سوریه را در خاک خود شکل داد و به هر طریق ممکن از به اصطلاح «دولت موقت» سوریه و ارتش ملی سوریه حمایت کرد.
واضح است که ترکها در زمینه تسلیحات کمک کرده اند، زیرا اگر این کمکها نبود، چگونه افرادی که در ادلب کوچک، بین مناطق تحت کنترل دولت و خود ترکیه قرار گرفته بودند، می توانستند چنین حمله گسترده ای را انجام دهند؟
ترکیه امیدوار است به منابع طبیعی سوریه دسترسی پیدا کند، کردها را که عاملی تضعیف کننده امنیت ملی خود می داند، تضعیف کند.
کنترل بر منابع طبیعی برای ترکیه مهم است، به ویژه، با در نظر گرفتن شرایط سخت اقتصادی و بحران در اقتصاد ترکیه که اکنون شاهد آن هستیم. می توانید از جمله این مشکلات، تورم و کاهش ارزش لیر ترکیه را مثال بزنید.
در همین حال، حلب به عنوان «پایتخت اقتصادی» سوریه در حال حاضر به لیر ترکیه روی میآورد که در آینده فرصتهای گستردهای را برای ترکها باز میکند تا شمال سوریه را از نظر انرژی، از نظر صنعت، تامین کالاهای مصرفی به نفع خود داشته باشند و انتقال به اپراتورهای تلفن همراه ترکیه، خیلی بیشتر برای آنها سود به دنبال خواهد داشت.
به نظر من، صرفاً به عنوان یک کارشناس، می توان گفت که ترکیه قطعاً از این تهاجم حمایت کرده و شاید هم آغازگر آن بوده است. اگرچه تحریر الشام بیشتر بر قطر متمرکز است تا ترکیه.
به طور کلی، نمی توان گفت که آنها یکپارچه هستند، هر چند آنها اتاق عملیات را تشکیل دادند، یعنی یک اتحاد نظامی موقت تاکتیکی. با این حال، همه می دانند که این اتحاد، واقعاً موقتی است.
برخی دیگر از کشورها نیز مستقیماً در سازماندهی این حمله مخالفان مشارکت نداشتند، اما آنها نیز ذینفع هستند.
همان آمریکاییها که از تشکیلات کرد حمایت می کنند، سعی میکنند با در نظر گرفتن وضعیت نیروها، کنترل زمینی خود را در شرق سوریه در استان دیر الزور کمی گسترش دهند.
از سوی دیگر، ترک ها در حال عقب راندن کردها در شمال سوریه هستند، اما در اینجا به سختی میتوان درباره گسترش شدید حضور نظامی آمریکا در خاک سوریه صحبت کرد.
در مورد سایر بازیگران… البته عربها فرصت اجرای برخی پروژه های اقتصادی را خواهند داشت، اما باز هم با این یادآوری که ترکیه در اینجا نقش اصلی را ایفا خواهد کرد و احتمالاً باید از طریق آنکارا توافقات انجام شود.
حفظ پایگاه های نظامی روسیه در سواحل برای مسکو بسیار مهم است، به ویژه با توجه به اینکه سوریه هنوز تجزیه نشده است و مخالفان نیز کنترل این مناطق را به دست گرفته اند.
از سوی دیگر، اسرائیل نیز ذینفع است و از طرفی نگران افراطی شدن رویکرد نظام سوریه و نفوذ تندروهای اسلامی است. در این شرایط است که اکنون تانک های اسرائیلی را در فاصله نزدیک به دمشق میبینیم. در پی رخدادهای اخیر، میدان وسیع تری برای مانورهای اسرائیلی پدیدار شده است، زیرا دیگر پست های پلیس روسیه در خطوط مرزی در بلندیهای جولان وجود ندارد.
** به نظر شما، گروه جدید حاکم در سوریه در سیاست خارجی خود در تعامل با شرق و غرب چه روشی را دنبال خواهند کرد؟
ماتویف: من به عنوان یک کارشناس اساساً به آمادگی و از همه مهمتر توانایی گروه های مخالفی که به قدرت رسیده اند برای اتخاذ یک سیاست مستقل شک دارم. واقعیت این است که آنها در ابتدا به وضوح به سمت نیروهای خارجی جهت گیری می کنند که البته به آنها اجازه مستقل شدن نمی دهد. اگرچه البته ظاهراً برخی اقدامات مستقل انجام خواهد شد، اما یادآوری می کنم که ترکیه به شورشیان کمک نکرد تا آنها را آزادانه به حال خود رها کند.
این شرایط من را بسیار نگران می کند، زیرا در آغاز سال آینده، احتمالا یک جنگ آشوب جدید در انتظار این کشور باشد که از رقابت بر سر قدرت بین جناح های مختلف شکل خواهد گرفت. در نتیجه، این وضعیت می تواند به دور جدیدی از خشونت طولانیمدت در این کشور رنج کشیده منجر شود.
** همزمان با حوادث سوریه، شاهد اقدامات تلآویو برای اشغال برخی مناطق سوریه هستیم. آنها با این اقدامات چه اهدافی را دنبال می کند؟
ماتویف: در اینجا باید به چند نکته اشاره کرد. اولاً، به نظر من، اقدامات کنونی اسرائیل با آمریکاییها، بهویژه دونالد ترامپ، هماهنگ است و با مسیر او در جهت ایجاد «صلح از طریق زور» مرتبط است.
ثانیاً، اسرائیلیها به دنبال این هستند که به سرعت یک حفاظ امنیتی گسترده برای خود، فراتر از بلندیهای جولان، تامین کنند. بی جهت نیست که بنیامین نتانیاهو اعلام کرد که «دست دوستی» را به سوی نیروهایی در سوریه دراز می کند که خواهان صلح و آرامش هستند.
در عین حال، اسرائیلی ها به دنبال اشغال مناطق وسیعی از سوریه نیستند. آنها نه قدرت و نه ابزاری برای این کار دارند. در عین حال، به نظر می رسد که آنها با آمریکایی ها توافق کرده اند تا اطمینان حاصل کنند که آنها سپس به تلاش های دیپلماتیک برای عادی سازی وضعیت و تعیین محدوده حضور بر اساس واقعیت های جدید میپیوندند، نه بر اساس رخدادهای سال ۱۹۷۴ که پس از “جنگ اکتبر” با کمک آمریکایی ها، توافق بر سر جدایی نیروهای اسرائیلی و سوریه در جولان برای آنها به دست آمد.
بنابراین، آمریکایی ها از نظر سیاسی دوباره به سوریه باز می گردند. تکرار تاریخ ۱۹۷۴ از منظر آنها، کار بسیار مهمی است، اما نه برای اسرائیلی ها، بلکه برای آمریکایی ها. در این صورت آنها به وضوح اقدامات خود را هماهنگ می کنند. از آنجایی که همه اینها دوباره به طور کامل با الگوی ترامپ همخوانی دارد.
در این میان، میتوان انتظار داشت که در آینده نزدیک واشنگتن خواستار حذف پایگاههای نظامی روسیه در سوریه به عنوان شرط مذاکره بین اسرائیلیها و سوریها شود. و ترکیه که به نظر میرسد علاقهای به بدتر شدن روابط با مسکو ندارد، تنها باید دستهای خود را بالا بیاورد و ناگزیر، همراهی کند. بنابراین وضعیت در سوریه و اطراف آن نگران کننده و غیرقابل پیش بینی است. کاملاً محتمل است که در آغاز سال ۲۰۲۵ شاهد دور جدیدی در شدت گرفتن جدی درگیری سوریه باشیم.
به گزارش آباجان به نقل از ایرنا، معارضان مسلح در سوریه از بامداد هفتم آذر ۱۴۰۳ برابر با ۲۷ نوامبر ۲۰۲۴ با هدف برکناری بشاراسد از قدرت؛ عملیات خود را در مناطق شمال غرب، غرب و جنوب غرب حلب آغاز کردند و سرانجام پس از یازده روز؛ روز یکشنبه ۱۸ آذرماه کنترل خود بر شهر دمشق و خروج «بشار اسد» از کشور را اعلام کردند.