به گزارش خبرنگار کتاب آباجان به نقل از ایرنا، میرجلالالدین کزازی در نشست علمی شمس و مولانا که دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شد، گفت: سخن از دو چهره شگفتآور، خردآشوب، در فرهنگ ایران است، مولانا و شمس. بارها از من پرسیدهاند که شمس با مولانا چه کرد یا کدامیک از این دو برتر از دیگری است؟ اینها پرسشهایی بنیادین است.
شمس و مولانا، یکی بهانه بُوِش دیگری است
این ادیب پیشکسوت با اشاره به اینکه شمس و مولانا دو تن هستند، ادامه داد: به راستی آیا میتوان گفت که این دو، دو نیمه یک تن اند؟ اگر مولانا نمیبود شمسی پدید نمیآمد و اگر شمس نبود مولانا نبود، پیوند این دو پیوندی از گونه دیگر است. یکی علت وجودی دیگری است. بیهوده نیست که مولانا در دوری از شمس آرام خود را از دست میدهد و شیفتهوار در کوه و برزن گمشده خود را میجوید. نیمی از او، از او گسسته است.
او با اشاره به پیوند نازک و ناب میان شمس و مولانا توضیح داد: برای این مساله از نگارینه کمک گرفتم، گفتم که مولانا دریایی پهناور بود اما سبز و آرام، بیهیچ تاب و تپش، شمس با این دریا چه کرد؟ دریایی که کران آن ناپیدا است. شمس کرانهای به بزرگی البرز را در این دریا افکند، دریا برآشفت و کوفید، این دریا از آن پس هرگز آرام نگرفت و همواره تپنده ماند، هنوز نیز چنین است. دریای مولانا در مثنوی و دیوان شمس تپنده است، هیچ دریایی جز دریای مولانا آن خرسنگ را تاب نمیآورد.
به گفته کزازی، آن خرسنگ اگر در هر دریایی میافتاد، آن را در هم میشکست و از میان میبرد، تنها مولانا میتوانست آن را تاب بیاورد. همچنین اگر دریا نبود، کاری از شمس برنمیآمد. از همین روست که میگویم یکی بهانه بُوِش دیگری است.
مولانا آیینه شمس شد
کزازی با بیان اینکه پیوند شمس و مولانا فراز و نشیبهایی داشته است، ادامه داد: این پیوند چنان شگفتآور است که بسیار کسان سعی کردند آن را گزارش کنند و راز آن را بگشایند و گاهی از سر ناآشنایی با جهان شمس و مولانا گزارشهایی کردند که بیپایه، بیهوده و خشمانگیز است. مولانا در شمس بالید، شمس هم در مولانا نیروها و کارهای بیمانند درونی خود را آشکار کرد، مولانا آیینه شمس شد.
مولانا در شمس بالید، شمس هم در مولانا نیروها و کارهای بیمانند درونی خود را آشکار کرد
به گفته این ادیب در دبستانهای درویشی رهرو خداجویی که میخواهد خداخوی شود، از سه رده باید بگذرد، یکی رده به خدایی است، رهروی راز میخواهد به خدا برسد. گاهی به رهایی از خود دچار میشود. در این حال دوست میآید پس به ناچار تن و پوست میرود.
او ادامه داد: در رده دوم، رهرو در بیخویشتن است، درویش همواره با او است، دمی بی او نمیتوان زیست. در گزار سوم دو ناساز، آشتیناپذیر با هم پیوند میخورند، رهرو آنچنان که با خود است، با خدا است. این رده را هوشیاری دوم مینامند، هر کدام از این گزارهها روندی دارد و اگر رهرو راز بتواند این سه گذار را پس پشت بنهد، به خود بازخواهد آمد. در همان هنگام که با خود است، با خدا است. هنگامی که رهرو به این پایگاه رسید، هنوز رهرو میماند و چگونگی آن دگرگون میشود، اما به پایگاه پیری و دستگیری هم میرسد.
کزازی با تاکید بر اینکه شمس این گذار را در مولانا پایه ریخت و شتاب بخشید، ادامه داد: در نتیجه رابطه شمس و مولانا، همگان از مولانا روی برتافتند، اما شمس مولانا را دگردیسی بخشید، زمانی مولانا به خود بازآمد، اما مولانایی دیگر بود، مولانایی شده بود که نیروهای نهفته در او به نمود آمده بودند. نیروهایی که در همه ما است اما همواره نهفته میمانند. در این زمان مولانا خود را همتراز با شمس و حتی گاه برتر از او مییابد.
مولوی در روش، مرد عقل و در منش انسانی عاشق است
محمود شالویی با اشاره به اینکه این برنامه قرار بود در ۷ یا ۸ مهر روز شمس و مولانا برگزارشود، گفت: به دلیل شرایط ویژه کشور، در آن روزها امکان برگزاری مهیا نشد، همچنین امروز امکان رونمایی از آثار کزازی را پیدا کردیم.
رئیس انجمن مفاخر با بیان اینکه نقش مولانا نقشی تاریخی در روزگار خویش و این روزها است، ادامه داد: مولوی در روش، مرد عقل و در منش انسانی عاشق است، عشقی که برای هیچ کس حتی خود او تکرار نشده است. اگر با ابزار خرد بخواهیم این عشق را بخوانیم، چیزی از آن متوجه نخواهیم شد، اما اگر بخواهیم از مبانی عقلانی استدلال کنیم، همه میدانند که مولانا از استدلال استفاده کرده و ابیات را به کار گرفته است.
او افزود: انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تاریخ شفاهی را با کزازی شروع کرد و ایشان گفتند جای کلمه مفاخر از کلمه «نازِشوَران» استفاده شود.
شالویی با اشاره به اینکه انجمن آثار و مفاخر فرهنگی در سالهای اخیر اقدام به ساخت مجسمه مفاخر کرده است، ادامه داد: تا قبل از انقلاب ۵ مجسمه توسط انجمن مفاخر ساخته شده بود، بعد از انقلاب ساخت مجسمه متوقف بود تا مجسمه حکیم نظامی که در میدان ونک و مجسمه مولانا که دو ماه قبل در میدان محمدیه نصب شد.
در این مراسم فاطمه مهاجرانی سخنگوی دولت چهاردهم حضور داشت. منوچهر غیوری در طول مراسم نی مینواخت. فاضل جمشیدی جامعهشناس اشعاری از مولانا را بداهه خوانی کرد.
همچنین در این نشست از کتاب «زندگی نامه و شرح خدمات میرجلالالدین کزازی» رونمایی شد. لوح تقدیر انجمن مفاخر به نادر قشقایی سازنده مجسمه مولانا تقدیم شد.