نتایج مطالعات تجربی انجام شده نشان می دهد نقش عامل فرهنگی و تغییراتی که در سبک زندگی خانوادهها در بستر توسعه برونزا رخ داده بیش از مولفه اقتصادی بر ارزشهای فرزندآوری تاثیر گذاشته است.
پیدایی تک فرزندی و بی فرزندی از مهمترین چالش های اجتماعی و جمعیت شناختی کشور است. تبلور عینی این مساله در طبقات بالا و مرفه جامعه کاملا آشکار است. هرچند این ارزش ها به طبقات متوسط و پایین جامعه هم اشاعه پیدا کرده است؛ صاحبنظران جمعیتی به استناد نظریه گذار دوم جمعیت که بر تغییرات خانواده و ایده آلیسم توسعه متکی است، استدلال میکنند.
ایدهآلیسم توسعه، مجموعهای از باورها و ارزشهای فرهنگی توسعه، تعریف شده و بر این پایه که چگونه توسعه، رفتار جمعیتی و خانوادگی را تغییر میدهد، متمرکز است. در کشورمان این انتقال، حالت برون زا داشته و از بیرون به داخل بوده و حالت درون زا نداشته است. تغییرات در فرد، خانواده و جامعه مهم ترین ویژگیهای دومین نظریه انتقال بوده که در ارزشها و ایستارهای باروری تأثیر گذاشته است.
یافتههای پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان در سال ۱۳۸۰، شاهدی بر رابطه تغییرات و دگرگونی های فرهنگی و کاهش نرخ باروری در کشور بوده و به زعم برخی از صاحبنظران جمعیتی، شاخصهای توسعه نظیر شهرنشینی، افزایش سواد و نوع اشتغال بر کاهش نرخ باروری نیز موثر هستند. ما نیاز به مطالعه عمیق در حوزه مهندسی فرهنگ و فرزند آوری و به عبارتی نسبت فرهنگ و جمعیت در کشور داریم.
در تئوریهای جمعیت شناختی نظیر نظریه همل، رابطه فرهنگ و باروری مورد تأکید قرار گرفته است. به نظر من، مهندسی فرهنگ در حوزه فرزندآوری یک مفهوم جدید و فرآیندی پویاست. جریانی که به بستر سازی زیرساخت های فرهنگی در حوزه رفتارهای جمعیتی به ویژه در زمینه فرزندآوری کمک میکند.
بی تردید، نقش و جایگاه نهاد دانشگاه، موسسات پژوهشی، اساتید و نخبگان علمی در زمینه شناخت زمینه ها، ریشه یابی چالش های جمعیتی کشور و ارائه برنامه های راهبردی و با بهره گیری از روش های علمی مبتنی بر شیوه حل مسئله مهم است.
ما در کشور نیاز به همافزایی نهادها و به تعبیری عزم نهادی داریم. نقش نهادهای آموزشی همانند دانشگاهها و نهادهای استراتژیک در حوزه ترویج گفتمان غالب جمعیت در کشور مهم و اساسی است. طراحی میزگردها، نشست های تخصصی، همایشهای ملی و بین المللی توسط نهاد دانشگاه و با همکاری موسسات پژوهشی و حضور نخبگان و نیز سرآمدان پژوهشی در حوزه جمعیت در رسانهها جهت بازتولید ادبیات تأثیرگذار در حوزه جمعیت با رویکرد مسئله محور حائز اهمیت است.
بالطبع مشوقها و حمایت معنوی و مادی از جامعه نخبگان برای فرزندآوری بر اساس شاخصهای تدوین شده توسط ستاد ملی جمعیت، در کوتاه مدت تأثیر مثبتی بر جای خواهد گذاشت، به شرطی که تداوم و استمرار داشته باشد.
در این میان جامعه نخبگان و سرآمدان علمی به لحاظ جایگاهی که در جامعه دارند، در اثربخشی و گفتمان سازی فرزندآوری و افزایش ازدواج، نقش سرعت دهندهای خواهند داشت. این نوع حمایتها بایستی تداوم داشته باشد و وقفهای حاصل نشود.
خوانش سیاستهای افزایش فرزندآوری در کشورهای منتخب
ارزشهای خانوادگی شامل مجموعه پیچیدهای از ارزشهای در هم متداخل از جمله ارزشهای ازدواج، همسرداری و فرزندآوری است. نتایج مطالعات نشان میدهد طی چند دهه اخیر، تغییرات سریعی در رفتارها و نگرشهای باروری در سطح جهان به ویژه در کشورهای در حال توسعه رخ داده است. در این کشورها، بافت سنتی خانواده نیز آمیزهای از تداوم و تغییر را تجربه کرده است.
در این میان توسعه و مدرنیزاسیون، به عنوان عاملی مهم، هم بر سیاستهای جمعیتی و هم رفتار باروری افراد عادی جوامع تاثیر گذاشته است. نگاهی به سیاستهای مشوق باروری با رویکرد پایایی خانواده در کشورهای منتخب ژاپن و کره جنوبی در شرق آسیا و انگلستان و فرانسه در اروپا نشان می دهد مهمترین واکنش سیاستی نسبت به باروری پایین، ایجاد محیط اجتماعی و نهادی مناسب برای حمایت از فرزندآوری با رویکرد برابری جنسیتی، سیاست های دوستدار خانواده، سیاست های دوستدار مراقبت از کودک، تعادل بین کار و خانواده و نیز بهبود سبک زندگی در این جوامع است.
نتایج نشان می دهد سیاست های آنها جامع نگر بوده و با توجه به تغییر شرایط مرتباً تغییر کرده است و اتفاقا به سمت بهبود شرایط فرزندآوری و ارزشمند نمودن خانوادههای بالای دو فرزند حرکت کرده است.
با توجه به تغییرات و دگرگونیهای به وجود آمده در تعداد و ساختار جمعیت ایران در دهه های اخیر، لزوم اتخاذ سیاست های جمعیتی جدید در اسناد بالادستی سیاست های کلی جمعیت، قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت و برنامه هفتم توسعه دیده شده است. بنابراین بهره گیری از تجارب سیاستی کشورهای مورد مطالعه می تواند در موفقیت و پایداری سیاست ها مفید واقع شود.
*عضو هیأت علمی موسسه تحقیقات جمعیت کشور