به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم، رژیم اسرائیل تا این لحظه، بنا به گزارشهای آمریکایی و عبری، طی دو روز گذشته بین ۲۵۰ الی ۳۰۰ حمله هوایی از درعا و القنیطره، استانهایی در مجاورت اراضی اشغالی فلسطین گرفته تا دورترین استانها یعنی دیرالزور و الحسکه در شمال شرق انجام داده و حتی بندر لاذقیه را بمباران کرده است.
در میدان و روی زمین، اما به موازات این حملات و تجاوزهای هوایی، دست به اقدام بیسابقه زد و آن ورود زمینی ارتش اسرائیل به خاک سوریه بود. ابتدا ارتش اسرائیل تانکهای خود را وارد منطقه حائل بین جولان اشغالی سوریه و استان قنیطره کرد و بعد از آن، در سایه نبود نیروهایی برای مقابله با متجاوزین صهیونیست، یک گام دیگری برداشت و آن، پیشروی بیشتر و ورود به خاک سوریه بود که غیر از منطقه حائل است.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اسرائیل یکشنبه شب با بیان اینکه توافق بین سوریه و این رژیم در سال ۱۹۷۴ (جهت جدایی نیرو بعد از جنگ کیپور) از بین رفته، شخصا دستور پیشروی بیشتر به ارتش اسرائیل را صادر کرد و پس از آن، ارتش این رژیم، بعد از قریب به ۵۰ سال کوه الشیخ (جبل الشیخ یا حرمون) را که راهبردی و مشرف بر سوریه و شمال فلسطین اشغالی است، به اشغال خود درآورد.
هماکنون عناصر ارتش متجاوز اسرائیل با تانکهای خود بعد از عبور از استان قنیطره از غرب، وارد محدوده اداری استان دمشق شدهاند. شبکه المیادین لبنان به نقل از منبع محلی خود در جنوب سوریه گزارش داد که ارتش اسرائیل در ادامه تجاوز زمینی خود به خاک سوریه، شهرکها و روستاهای «عرنه»، «بقعسم»، «الریمه»، «حینه»، «قلعه جندل» و «الحسینیة» و «جیتا الخشب» در ریف استان دمشق را به اشغال خود درآورده است و بین دمشق و تانکهای اسرائیلی کمتر از ۴۰ کیلومتر فاصله وجود دارد (حتی برخی منابع مدعیاند تا ۲۰ کیلومتری دمشق رسیدهاند!).
تلآویو از نزدیک شدن به دمشق چه میخواهد؟
اما پرسش اینجاست؛ هدف رژیم اسرائیل از حملات مکرر به سوریه که مستقیما زیرساختهای دفاعی و نظامی این کشور بحران زده را هدف قرار داده و حتی یک لحظه هم متوقف نمیشود، در کنار پیشروی زمینی به سمت دمشق چیست؟ تلآویو با نزدیک شدن به دمشق به دنبال چیست؟
شکی نیست که رژیم اسرائیل سیاستهای توسعه طلبانهای در منطقه از جمله سوریه در سر دارد و اقدامات دهههای گذشته و شکلگیری این رژیم در اراضی اسلامی و عربی مؤید این مسئله است و همراهی جریان راست افراطی با نتانیاهو در تشکیل کابینه نتانیاهو و اظهارات گاه و بیگاه وزیران این جریان مانند اسموتریچ، وزیر دارایی و بنگویر، وزیر امنیت داخلی رژیم تلآویو که به صورت علنی، در برابر رسانهها و بدون محابا از اسرائیل بزرگ در محدوده نیل تا فرات میگویند و نقشهها منتشر میکند، نشان میدهد رژیم اشغالگر نهتنها به غزه و کرانه باختری چشم دوخته، بلکه با پیروزی مجدد ترامپ قصد دارد دستکم دست به اشغالگری و توسعه سرزمینی جدیدی بزند.
با این حال، سوریه به دلیل موقعیتی که در گفتمان محور مقاومت داشته و از آن به عنوان حلقه وصل این محور یاد میشود و نیز به دلیل شرایط فعلی این کشور در سایه سقوط دولت بشار اسد و روی کار آمدن حاکمیتی دیگر که برآیند آن تا مدتها هرج و مرج و آشفتگی خواهد بود، از مدتها پیش در برنامه رژیم اسرائیل بود تا این کشور را دستکم از محور مقاومت دور کرده و در صورت فراهم شدن شرایط، آن را تبدیل به کشوری دوست کند و اگر این مهم میسر نشد، دست کم به کشوری مانند اردن و مصر تبدیل شود که رژیم اسرائیل را بعد از جنگ شش روزه به رسمیت شناختند و هماکنون مراودات سیاسی، تجاری و اقتصادی با یکدیگر دارند.
رژیم اسرائیل با حملات بیسابقه خود به زیرساختهای دفاعی و نظامی سوریه از فرودگاه، مراکز تحقیقاتی و انبار و زاغه مهمات، بالگردها و جنگندهها تا ناوگان دریایی در ساحل لاذقیه و طرطوس در وهله اول، تلاش دارد سوریه را به «لبنان دوم» تبدیل کند که فاقد پدافند هوایی است و هر گاه و هرگونه خواست به راحتی و بدون ایجاد دردسر و یا دور زدن کشوری، آسمان سوریه را در اختیار داشته باشد. این یکی از اهداف رژیم اسرائیل است و به این رژیم در رسیدن به سایر اهداف خود در سوریه فاقد تسلیحات سنگین و راهبردی مانند پدافند و جنگنده کمک میکند.
رژیم اسرائیل از سال ۱۹۶۷ و بعد از جنگ شش روزه بخش زیادی از بلندیهای جولان سوریه را که جزو مناطق مهم و راهبردی است، به همراه مناطقی از اردن و شبه جزیره سینا مصر به اشغال درآورد و دولت اول ترامپ بر خلاف قطعنامههای سازمان ملل، همگام با به رسمیت شناختن قدس اشغالی به عنوان پایتخت رژیم اسرائیل، حاکمیت این رژیم بر جولان را نیز به رسمیت شناخت و آن را امضا کرد؛ اقدامی که اعتراض سازمان ملل را در آن مقطع داشت و این سازمان دیروز نیز ورود ارتش اسرائیل به منطقه حائل را نقض توافق ۱۹۷۴ دانست.
اهداف کوتاهمدت و بلند مدت تلآویو در سوریه
رژیم اسرائیل با حرکت به سمت دمشق دو هدف را دنبال میکند که یکی کوتاه مدت و دیگری بلند مدت است و بسته به تحولات و رویدادهای بعدی در سوریه، میتواند رویکرد و قواعد بازی خود را تغییر دهد. نخستین هدف رژیم اسرائیل منصرف کردن مخالفان مسلح از حرکت به سمت شرق فرت، به ویژه آن دسته از مخالفانی است که زیر پرچم ترکیه و با حمایتهای آنکارا قصد دارند، نه تنها غرب فرات بلکه شرق فرات را از چنگ شبه نظامیان کُرد مورد حمایت آمریکا درآورند.
پیشروی نیروهای تحت امر ترکیه یا نیروهای گروهک موسوم به ارتش ملی سوریه (گروهک ارتش آزاد سوریه سابق) که اسم عملیات خود را فجر الحریه (سپیده دم پیروزی) گذاشتهاند، در شمال حلب و مناطق کردهای متحد آمریکا طی ۱۲ روز گذشته و تصرف کامل شهر منبج طی دیروز از یک طرف و تصرف کامل استانهای ساحلی طرطوس و سپس لاذقیه از طرف دیگر، رژیم اسرائیل و آمریکا را نگران کرده است؛ چرا که نشان دهنده عزم مخالفان برای برگرداندن تمامیت ارضی سوریه است و تسریع در پیشروی به سمت دمشق و اشغال اراضی بیشتر سوریه را باید در این راستا تحلیل کرد.
رژیم اسرائیل و آمریکا با پیشروی ارتش این رژیم قصد دارند حداقل مخالفان و معارضان مسلح سوری را از عبور فرات و حمله به مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه منصرف کنند؛ تصرف این منطقه و یا دستکم محدود کردن این منطقه جزو خواستههای دولت بشار اسد و نیز دولت ترکیه بوده و در مقاطعی تلاشهایی حتی از سوی دمشق با حمایت نظامی از عشایر عرب صورت گرفت تا این مناطق نفت خیز از اشغال آمریکا و شبه نظامیان کرد خارج شود ولی راه به جایی نبرد بشار اسد و اردوغان علی رغم اینکه اهداف مشترکی داشتند، نتوانستند از آن استفاده کنند. بنابراین هم آمریکا و هم اسرائیل نمیخواهند منطقه شمال شرق سوریه به کنترل مخالفان و حاکمیت جدید درآید، به ویژه اینکه با اقبال و بازگشت سوریهایها به کشورشان که خیلی از آنها جزو ساکنان شرق فرات و مناطق اشغالی هستند، مطالبات مردمی از حاکمیت جدید بر حول محور سوریه یکپارچه، بازگشت به خانهها و اراضی غصب شده و بیرون انداختن شبه نظامیان آمریکا خواهد بود که در نگاه عربهای سوریه، مزدور و جدایی طلبی بیش نیستند.
اما هدف اصلی رژیم اسرائیل، امتیاز گرفتن از حاکمیت جدید سوریه است؛ این رژیم همانگونه که اشاره شد، بیشتر جولان سوریه را در اشغال دارد و قصد ندارد وجبی از این منطقه را به سوریه برگرداند؛ لذا تلاش دارد با اشغال مناطق جدید در عمق سوریه، حاکمان جدید سوریه را مجبور عادی سازی روابط با تلآویو و به رسمیت شناختن رژیم اسرائیل بعد از دههها جنگ و خصومت با آن کند و اهرم فشار آن، همین مناطق جدیدی خواهد بود که هماکنون لحظه به لحظه بر وسعت آن افزوده میشود. به عبارتی، رژیم اسرائیل قصد دارد سوریه را به «مصر دوم» تبدیل، و کمپ دیوید جدیدی با آمدن ترامپ بر حاکمیت جدید در این کشور عربی تحمیل کند و اگر این هدف محقق نشد، «لبنان دوم» بودن، برای سوریه دنبال خواهد شد و در این بین، اظهارات مخالفان درباره رژیم اسرائیل و قدس و مسجد الاقصی، مزید بر علت شده و نگرانی تلآویو را بیشتر کرده است.
انتهای پیام/