به گزارش آباجان به نقل از ایرنا از روابط عمومی موزه سینما، مراسم زادروز زنده یاد داریوش مهرجویی با حضور جمعی از هنرمندان در موزه سینما برگزار شد. در بخش نخست این مراسم دومین پادکست رادیو موزه سینما به صورت حضوری و زنده توسط مژگان اصغری و رضا آفتابی اجرا شد. در بخشهای مختلف و متنوع این پادکست تصویری، فرازهایی از زندگی شخصی و حرفهای مرحوم داریوش مهرجویی در حوزه هنر، ادبیات و فلسفه مورد اشاره قرار گرفت.
پس از آن مهرداد غفارزاده نویسنده و فیلمساز با علیرضا زرین دست فیلمبردار پیشکسوت سینمای ایران درباره تجربه همکاری و همچنین ویژگیهای سینمای داریوش مهرجویی به گفتوگو نشست.
غفارزاده گفت: در این بخش در خدمت علیرضا زریندست فیلمبردار باسابقه و مطرح سینمای ایران هستیم، شخصیتی که در تاریخ سینمای ایران برای همیشه ماندگار خواهد بود. باید گفت تولید فیلمهای خوب و شاهکار بخشی از ذات برخی فیلمسازان نظیر زندهیاد مهرجویی و عیاری به شمار میرود.
در ادامه علیرضا زرین دست فیلمبردار شناخته شده سینمای ایران درباره مهرجویی گفت: داریوش مهرجویی دارای نگاهی بسیار گسترده بود و این موضوع تنها محدود به یک زاویه نبود، چراکه او ابعاد مختلف زندگی را رصد کرده و آن را در آثار خود منعکس میکرد. به خاطر دارم زمانی که او فیلمنامه «پری» را در اختیار من قرار داد، نکاتی را در آن کشف کردم و به مهرجویی اعلام کردم که این نکات میتواند به شکل برجستهتری وارد جهان فیلم شود. او با این ایده موافقت کرد و به من گفت برای انجام ایدههای مطرح شده نیاز دارد تا در حدود پانزده روز آغاز فیلمبرداری «پری» با تاخیر همراه شود.
وی افزود: زمانی که این فیلم ساخته شد، نسبت به آنچه در فیلمنامه وجود داشت با اثر بهتری مواجه شدیم. در فیلمسازی روند به این صورت است که در ابتدا باید یک فیلم را هدایت کرد و در ادامه شرایط به گونهای تغییر میکند که فیلم هدایت شما را برعهده میگیرد.
زرین دست با بیان اینکه «پری» دارای یک ساختار دشوار و به خصوص بود، خاطرنشان کرد: در این فیلم دختر قصه از دنیای ساده خود خارج میشد تا به نقطهای دست پیدا کند که برای او در حکم نوعی عروج درونی بود و دست یافتن به این عروج کار سادهای نبود.
قرار بود در اجارهنشینها و هامون همکاری کنم
در ادامه زرین دست با بیان اینکه «پری» اولین تجربه همکاری مشترک من و داریوش مهرجویی بود، ادامه داد: مهرجویی دارای نگاه اندیشمندانهای نسبت به آینده بود. او در به کارگیری نکات خاص و ظرافتهای ویژه از جمله اساتید این حوزه بود. مهرجویی دارای ویژگیهایی بود که میتوان او را از جمله مردان کلاسیک و باستانی سینمای ایران دانست. اگر ما به آثار باستانی خود افتخار میکنیم باید بدانیم که این موارد تنها شامل بناهای تاریخی نمیشود، بلکه افرادی همچون مهرجویی را نیز باید معادل و همسنگ تخت جمشید بدانیم. او ادبیات فوقالعادهای را به زبان تصویری و ساده وارد سینمای ایران کرد و به همین دلیل آثار او میتواند با طیفهای مختلفی از مردم ارتباط برقرار کند.
زرین دست با بیان اینکه برای رسیدن به چنینی ایدههایی به یک ذهن خاص و پویا نیاز است، ادامه داد: مهرجویی فردی بسیار منحصربهفرد بود، او از موسیقی، نقاشی و اصل زندگی شناخت بسیار خوبی داشت و از آنچه که در اطراف او بود حداکثر استفاده را میبرد. مهرجویی با نگاه خاص خود موارد سادهای را تشخیص میداد که هر یک از ما ممکن است به سادگی از آنها عبور کنیم.
وی با بیان اینکه مهرجویی بسیار اهل مطالعه، تحقیق و پژوهش بود، گفت: زمانی که مهرجویی وارد ایران شد من از جمله اولین نفراتی بودم که از او استقبال کردم. من از دوستان نزدیک مرحوم مهرجویی محسوب میشدم و قرار داد فیلمهای «هامون» و «اجاره نشینها» را امضا کرده بودم. اما متاسفانه در آن زمان بنیاد سینمایی فارابی وسایل فیلمبرداری را در اختیار من قرار نداد. این مسائل منجر شد تا آقای محمود کلاری و تورج منصوری که هر یک از فیلمبرداران برجسته سینمای ایران هستند فرصت همکاری با مهرجویی را به دست بیاورند.
مهرجویی سهم عمدهای در بخشهای مختلف تاریخ سینمای ایران دارد
زرین دست بیان داشت: آنچه از مهرجویی باقی میماند میراث درخشانی است که او از خود باقی گذاشته است. البته نباید در مسیر حرفهای مهرجویی سهم دکتر غلامحسین ساعدی را نادیده بگیریم. در بسیار از آثار او، نوشتههای درخشان ساعدی نقشی برجسته دارد و مهرجویی توانست از این پتانسیل به خوبی استفاده کند و نتیجه آن به تولید آثار ماندگار و درخشانی منجر شد. مهرجویی سهم عمدهای در بخشهای مختلف تاریخ سینمای ایران دارد، از جمله موجی که پس از آثار مهرجویی در سینمای ایران به راه افتاد.
این فیلمبردار ادامه داد: مهرجویی فردی رویینتن به شمار میرفت و با سختیهای مسیر تولید مقابله میکرد. او کم و بیش درباره هر موضوعی مطلع بود و بیجهت اظهار نظر نمیکرد.
زرین دست با بیان اینکه مهرجویی فردی بذلهگو بود و فضایی جذاب در پشت صحنه کارهای او جریان داشت، افزود: یکی از دلایلی که فیلمسازان مطرح، پرکار نیستند این است که آنها نمیخواهند اثر ضعیفی را تولید کنند. همانطور که می دانید ساخت یک فیلم خوب بسیار کار سخت و دشواری بوده و عملی فرسایشی به شمار میرود.
سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به مهرجویی است
در ادامه نظامالدین کیایی، صدابردار مطرح سینمای ایران درباره زندهیاد مهرجویی گفت: از حضور تعداد زیادی از مشتاقان داریوش مهرجویی در این برنامه خوشحالم هستم؛ زیرا اساسا سینما به واسطه تماشاگر است که شکل میگیرد. سه فیلم از ۱۰ فیلم برتر تاریخ سینمای ایران متعلق به داریوش مهرجویی است. زمانی که منتقدین از میان ۱۰ فیلم برتر سینمای ایران ۳ اثر را متعلق به داریوش مهرجویی میدانند یعنی اتفاق بسیار بزرگی صورت گرفته است. او بسیار مرد بزرگ و دوست داشتنی بود. من در سه فیلم آخر مهرجویی به غیر از «لامینور» همراه او بودم و با او زندگی کردم.
وی ادامه داد: مهرجویی و وحیده محمدیفر دختری نوجوان به اسم مونا دارند. این دختر اولین فردی بود که پس از جنایت صورت گرفته وارد منزل شد و شاهد این اتفاق تلخ بود. در سومین شبی که داریوش مهرجویی را از دست داده بودیم یک مراسم بزرگداشت از فعالیتهای او در خانه سینما برگزار شد. گله من از سینماگران این است که در آن شب بزرگان سینما همگی به مونا تسلیت گفته و به او اعلام کردند که افراد و بزرگان حاضر در سینما، برای او همچون پدر و مادر خواهند بود. گله من این است که از آن شب تاکنون حتی یک نفر از این افراد یا مونا تماس نگرفته تا متوجه احوال و روحیات او شوند.
این صدابردار باسابقه بیان داشت: زمانی که من در ایران حضور نداشتم دوستان نزدیک مهرجویی به من پیام دادند و گفتند او قرار است یکی از متفاوتترین کارهای خود را به پشتوانه شش دهه فعالیت حرفهای مقابل دوربین ببرد. اگر آن حادثه هولناک اتفاق نمیافتاد چه بسا از او به جای سه فیلم، شاهد چهار اثر درمیان ۱۰ اثر موفق سینمای ایران بودیم.
قرار بود در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم
در ادامه عباس یاری کارشناس و منتقد سینما درباره داریوش مهرجویی گفت: قرار بود که من در فیلم «نارنجی پوش» مهرجویی بازی کنم. اثری که بسیاری از منتقدان نسبت به آن بیتوجه بودند در حالی که من فکر میکنم یکی از بهترین آثار آقای مهرجویی به شمار میرود. این فیلم به ما یادآور میشود که چه بلایی بر سر طبیعت کشور میآوریم. او نقش یک استاد دانشگاه را در این فیلم برای من نوشته بود اما من در طول ۴۲ سالی که در ماهنامههای «فیلم» و «فیلم امروز» کار کردم با خودم عهد بسته بودم که فعالیت مطبوعاتی را با کار سینمایی تلفیق نکنم و به خود اجازه ندهم تا وارد حریم سینما شوم زیرا کار مطبوعاتی در ایران معمولا نردبانی برای ورود به سایر حوزهها به شمار میرود.
وی ادامه داد: من میزان ارادت خود را به داریوش مهرجویی توضیح دادم اما از او عذرخواهی کردم و گفتم علاقهای به بازیگری ندارم. مهرجویی گفت که من نقش استاد دانشگاه را برای تو نوشتهام و زمانی که من ایفای نقش در «نارنجی پوش» را قبول نکردم او این نقش را از فیلمنامه حذف کرد. او فردی بسیار توانمند بود و به انتخابهای خود احترام میگذاشت.
یاری افزود: یکی از کارهایی که در موزه سینما انجام داده بودیم انتخاب بهترین شخصیتهای تاریخ سینمای ایران بود و بسیاری از آنها افرادی بودند که در فیلمهای آقای مهرجویی نقش آفرینی کردند. مهرجویی فردی بود که وجوه انسانی شخصیتش بسیار به وجه هنری وجودی او نزدیک بود. او نویسندهای قابل بود و فیلمسازی به شمار میرفت که جای خالی او پر نخواهد شد.