به گزارش خبرنگار کتاب آباجان به نقل از ایرنا، منیژه آرمین در مراسم رونمایی از شماره جدید مجله همشهری داستان ویژه مهر و آبان ۱۴۰۳ به طرح نظرات خود پیرامون نویسندگی و نگارش رمان های تاریخی پرداخت.
این پژوهشگر در ابتدا به خاطره خوبی که از همشهری داشت اشاره کرد. خاطره ای که مربوط به نگارش کتاب لبه تیغ و انتشار آن توسط انتشارات همشهری بود. این کتاب به زندگی ابوعلی سینا پرداخته و به صورتی طراحی شده بود که در مترو و اتوبوسهای سطح شهر، برای مسافران سفرهای درون شهری ارائه شود تا توسط ایشان مورد مطالعه قرار گیرد.
آرمین در این زمینه گفت: از ابوعلی سینا همیشه به عنوان طبیب یاد می کنند ولی او زندگی اجتماعی و سیاسی بسیار عجیب و غریب و جالبی داشته و رنج های زیادی در این زمینه کشیده است. من این کتاب را با این رویکرد نوشتم و خودم فکر می کنم که خیلی کار خوبی از کار درآمد.
وی ابراز امیدواری کرد که نگارش این نوع از کتابها، بازهم تکرار شده و کتاب هایی مناسب برای مسافران مترو و اتوبوس های شهری تولید شود و در این مکان ها در اختیار مسافران قرار گیرد.
آرمین در خصوص وضعیت داستان کوتاه در ایران گفت: من شخصا به داستان کوتاه احترام می گذارم اما خودم سال هاست که دیگر داستان کوتاه نمی نویسم. همیشه سعی می کنم به آنچه که لازم هست فکر کنم و خودم سالهاست که تاریخ معاصر را انتخاب کردم چون به نظرم مغفول مانده است.
وی در ادامه با اشاره به ماهیت داستان نویسی و دسته بندی آن ادامه داد: داستان نویسی، یکی از اتفاقات خوبی است که برای بشریت رخ داد. یعنی آن انسان غارنشینی که شروع به نقاشی دیواره های غارها کرد، همان موقع تلاش می کرد داستان بگوید. بعدها انسانهای مختلف تلاش کردند تا مسائل و دغدغه های خودشان را بیان کنند و همان مسائل به شکلهای امروزین داستان درآمد. به نظر من، نویسنده وقتی در حال نوشتن است، هم به دنبال کشف خودش است و هم به دنبال کشف انسان به معنای کلی آن. ما هنگامی که شروع به داستان نوشتن می کنیم، می دانیم که چگونه باید شروع کنیم اما نمی دانیم که در انتها به کجا می رسیم. یعنی شخصیت ها و اتفاقات داستان، وبال گردن نویسنده می شوند و نویسنده باید تا انتهای داستان، ادامه بدهد.
این نویسنده در ادامه به اهمیت داستان کوتاه اشاره کرد و گفت که شرایط زندگی امروز به نحوی است که داستان کوتاه می تواند در خیلی از موارد، به طرح و ارائه یکسری از موضوعات برای مخاطبان داستان، کمک کند.
فقدان منابع کافی یکی از مشکلات نویسندگان است
آرمین در خصوص انگیزه و توان کافی برای آموزش داستان به هنرجویان توضیح داد: در دوران جوانی ما، کلاس آموزش داستان نویسی وجود نداشت و نویسندگان بزرگ هم چندان به خودشان زحمت نمی دادند که در این زمینه، آموزش هایی را به علاقمندان ارائه کنند و ما فقط کتاب می خواندیم اما متاسفانه الان آنقدر که کلاس داستان نویسی داریم، کلاس داستان خوانی و کتاب خوانی نداریم. من به نسل جوان دو توصیه مهم دارم: اول، کتاب خواندن و دوم، پژوهش. من از وقتی شروع به خواندن داستان کردم، متوجه شدم که یک دنیای عجیبی در داستان وجود دارد و این داستان باید کشف بشود.
این پژوهشگر با اشاره به اینکه برای نگارش کتابهای خود مثل کتاب «کیمیاگران نقش»، تلاش زیادی کرده و رنج زیادی متحمل شده است، تصریح کرد: فقدان منابع کافی یکی از مشکلاتی است که نویسندگان در نگارش آثار خود با آن روبرو هستند. من ابتدا قصد داشتم تا یک پژوهشگر بشوم و بعد دیدم که ما اگر وقایع تاریخی را در قالب داستان بخوانیم، این وقایع را بهتر می فهمیم به خاطر اینکه داستان، آزاد است و خیلی جذاب است بر خلاف تاریخ که ممکن است در مناسبت های خاص یا به سفارش افراد خاص نوشته شده باشد.
وی ادامه داد: یک مقاله نویس ممکن است در مورد یک موضوع خاص، تحقیقی انجام داده و مطلبی را بنویسد اما یک داستان نویس هنگامی که می خواهد در مورد همان موضوع بنویسد، باید تاریخ، پیشینه، شخصیت ها، زمان، مکان، پوشش مردم و تمام ابعاد و زوایای زندگی اجتماعی را در نظر داشته باشد. نویسنده مدام در حال کشف است و از یک کشف به کشف دیگر می رسد.
عصاره اصلی ۴ کتاب رمان تاریخی من، مفهوم هویت است
آرمین در ادامه به چهار کتاب رمان تاریخی خود یعنی «شب و قلندر»، «شباویز»، «۱۶ سال» و «کافه ماگنولیا» که به بررسی سرگذشت چندین شخصیت از اواخر دوره قاجار تا سال ۱۳۳۲ پرداخته اشاره کردو گفت: برای نگارش این چهار کتاب که پس زمینه ای تاریخی دارند، ۳۰ سال زحمت کشیده و کسی هم شاید چندان قدر این کتابها را ندانسته است. در خیلی از موارد شاید شما در جایی که انتظارش را نداشته باشید، چیزی را که به دنبال آن هستید پیدا کنید و این یکی از جذابیت های نویسندگی و پژوهشگری است.
این نویسنده ضمن اشاره به چهارمین کتاب از مجموعه چهارگانه رمان تاریخی خود یعنی «کافه ماگنولیا» گفت: من برای این کتاب بیشتر از کتاب های دیگر این مجموعه زحمت کشیدم و در آن، وقایع سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ را بررسی کردم. در این دوره، مسئله نفت خیلی مهم است، مسئله حضور انگلیسی ها در همه جا، خیلی اهمیت دارد. کافه ماگنولیا، مکانی است که شخصیت های مختلفی در آن حضور دارند و سعی کردیم تا مستندات تاریخی را با خط داستان تلفیق کنیم».
آرمین ادامه داد: عصاره اصلی ۴ کتاب رمان تاریخی من، مفهوم هویت است. مشکل امروز ما این است که هویت ما گم شده است و باید هویت خودمان را پیدا کنیم. تمام مشکلات امروز ما این است که ما هویت مان را گم کردیم و نمی دانیم که ما که بودیم و پشت سر ما چه بوده است و وارث چه فرهنگی هستیم؟ ما داستان نویس ها همگی دنبال یک گمشده هستیم.
در پایان این جلسه، مریم بصیری سردبیر مجله همشهری داستان از زحمات و تلاشهای منیژه آرمین در طول بیش از ۳۰ سال نویسندگی تقدیر و تشکر کرده و از ایشان دعوت کرد تا در شماره های بعدی مجله داستان، همچنان همکاری خود را با این مجله ادامه دهند.