سعید عسکرزاده در گفتوگو با آباجان به نقل از ایرنا درباره قرارداد فروش سهام شرکت صنایع معدنی کانیسازان کیمیا بین بانک پارسیان، فولاد مبارکه و فولاد کاوه پارس گفت: به نظر میرسد یکی از بهترین راهکارهایی که میتوان در این شرایط اتخاذ کرد، همین مدل مشارکتهای سهامداری است. به جای آنکه هر شرکت بهطور مستقل وارد فرآیندهای جدید شود، میتوانند در قالب سهامداری مشترک به یکدیگر پیوسته و در فرمولهای سهامداری یکدیگر وارد شوند. این مدل میتواند شرایط بهتری را برای بنگاههای اقتصادی کشور ایجاد کند.
دبیر انجمن سنگ آهن ادامه داد: حتی اگر من بخواهم تصمیم بگیرم، شاید ترجیح میدادم که فولاد کاوه در قالب یک مدل مشارکتی با فولاد سنگان و اوپال پارسیان، که مجموعهای از پروژههای مختلف را در اختیار دارند، وارد همکاری شوند. به این ترتیب، میتوانستند بخشی از گندلهسازی منطقه سنگان و مبارکه را پوشش دهند. اگر من مسئولیت تصمیمگیری را داشتم، احتمالاً ترجیح میدادم که فولاد سنگان این مشارکت را آغاز کند.
وی افزود: در مجموع، این یک گام خوب است، بهویژه زمانی که شرکتهای بزرگ در بخش بالادست با مشکلاتی روبهرو میشوند. در چنین شرایطی، اگر این شرکتها سهامدار یکدیگر شوند، مدیریت واحد میتواند به تنظیم قیمتها در سطوح بالادست و پاییندست کمک کند. بنابراین، این رویکرد میتواند شرایط را برای شرکتها بهبود ببخشد و در نهایت به نفع صنعت و بورس کشور باشد.
عسکرزاده درباره تأثیر این اتفاق در بورس گفت: درخصوص تأثیر این مدل در بازار بورس باید گفت که مشکلاتی که در گذشته با شرکتهای کویتی مواجه بودیم، عمدتاً بهدلیل نوسانات شدید قیمتها بوده است؛ بهویژه زمانی که قیمتها به حدی پایین میآید که حتی از قیمت تمامشده نیز کمتر میشود. اما وقتی محصولات در یک زنجیره قرار میگیرند، شرایط متفاوت خواهد بود. به همین دلیل، به نظرم این مدل میتواند شرایط را برای مبارکه و فولاد پارسیان در بورس بهبود ببخشد.
دبیر انجمن سنگ آهن گفت: برای ادامه این مسیر و بهبود بیشتر آن، بهترین راهکار این است که بهجای اینکه شرکتهای بالادست وارد فرآیندهای پاییندست شوند، که نیازمند تخصصهای متفاوتی است، یا شرکتهای پاییندست که بیشتر صنعتی شدهاند وارد فرآیندهای بالادست شوند، بهترین راه این است که این شرکتها بتوانند بهصورت سهامدار مشترک عمل کنند.
وی همچنین افزود: این مدل به رشد مجموعهها کمک کرده و به آنها این امکان را میدهد که به اندازههای بینالمللی نزدیک شوند. همچنین این همکاری، منافع مشترکی برای هر دو طرف به همراه خواهد داشت و از آسیبهای احتمالی به بنگاهها جلوگیری میکند.
عسکرزاده در پایان گفت: همانطور که در دوران کودکی میآموزیم که در زندگی همواره قلهها و درهها وجود دارند، در فرآیندهای اقتصادی نیز نوسانات قیمتی قابل پیشبینی هستند. اگر شرکتها در یک زنجیره سهامدار مشترک باشند، میتوانند بهراحتی محصول خود را به پاییندست منتقل کنند و در عین حال از سودهای ناشی از این همکاری بهرهمند شوند. این مدل، بهویژه در ادغامها، میتواند تابآوری بنگاهها را در برابر بحرانهای اقتصادی افزایش دهد.