صاحبنظران در عصر کنونی فارغ از این که موسیقی در تربیت انسان تا چه اندازه موثر است، معتقد هستند که میتوان در دو گستره متفاوت، درون یک دولت و داخل مرزها و دوم برای بیرون از مرزها، فوایدی بر یادگیری موسیقی مترتب شد.
هنر موسیقی فارغ از اینکه تا چه اندازه در تکامل انسان نقش ایفا می کند، هم اکنون نیز در دو گستره متفاوت مرزهای داخلی و بیرونی کشورها بسیار تاثیرگذار است. البته منظور از این امر، مرز جغرافیایی نیست؛ بلکه مرز فرهنگی است به گونه ای که در ابعاد درونی، آموزش موسیقی بخشی از آموزهها و مفاهیمی است که بازمانده و میراث نیاکان و گذشتگان یک تمدن است و در ابعاد برونمرزی نیز در وهله نخست سبب آشنایی فرهنگ ها می شود و دوم این که ارائه موسیقی در میان سایر ملل موجب دلبستگی افرادی از قلمروهای فرهنگی دیگر به موسیقی فرهنگ کشور ارائهکننده شود.
خوشبختانه در این بین، ایران زمین با داشتن فرهنگی غنی از اقوام گوناگون ظرفیت های بسیار غنی و گسترده ای برای مقابله با «جنگ نرم» دارد که می تواند از آن بهره مند شود، همانگونه که در دوران جنگ تحمیلی و انقلاب، سرودهای حماسی، ضریب تاثیرگذاری بسیار بالایی در تهییج افکار عمومی داشتند.
اینک در شرایطی که جمهوری اسلامی ایران دچار تحریم های اقتصادی ناجوانمردانه شده و بلندگوهای رسانه ای آنان سعی در القا و پمپاژ ناامیدی و یاس در کشور دارند، بایستی با حمایت هر چه بیشتر از موسیقی های موردپسند جوانان که آینده سازان این کشور هستند؛ نهال شادی و نشاط و سرزندگی و امید به آینده را در دل آنان کاشت.
متاسفانه طی ۲ دهه گذشته، برخی مسئولان آنگونه که باید از قدرت و توانمندی این هنر در ذهن و روان جامعه آگاه نبودند و حتی بسیاری از مواقع نیز با غفلت از کنار آن عبور کرده اند، به گونه ای که شاهد حضور و تصمیم افرادی به لغو و ابطال برگزاری کنسرت های گوناگون در شهرهای مختلف کشور بوده ایم؛ البته خوشبختانه طی ماه های گذشته پس از کش و قوس های فراوان، سند ملی موسیقی تصویب شد که سبب جوانه زدن امیدهای تازه ای در دل هنردوستان و دلسوزان کشور شد.
صاحب نظران بر این باور هستند که هنوز برای رسیدن به مرحله بهره برداری کامل از هنر موسیقی برای تعالی کشور، راه و مسیری طولانی را در پیش داریم و آمارهای منتشرشده در این زمینه نیز گویای این امر است؛ به گونه ای که براساس اطلاعات مندرج طی دوم آبان ماه جاری در سامانههای صدور مجوز دفتر موسیقی، در شهریورماه ۱۴۰۳، ۲۰۴ کنسرت مجوز گرفتند و ۴۹۷ بار روی صحنه رفتند ؛ همچنین در بخش آلبومها مجوز ۱۵ صوتی آلبوم و ۳ آلبوم تصویری در این ماه صادر شده است.
در بخش تک آهنگها و شعر نیز ۳۱۷ تک آهنگ و ۹۲۸ شعر مجوز گرفتند و ۳ گروه نیز با حمایت دفتر موسیقی به خارج از کشور اعزام شدند؛ اما در بخش تفکیک گونه موسیقی این خبر باید گفت که از میان ۳۱۷ تک آهنگ منتشر شده تنوع گونهها به این شرح است: ۱ قطعه موسیقی ارکسترال، ۲۵ قطعه موسیقی الکترونیک، ۲۳۷ قطعه موسیقی پاپ، ۲۱ قطعه موسیقی تلفیقی، ۱۹ قطه موسیقی سنتی، ۵ قطعه موسیقی کلاسیک، ۹ قطعه موسیقی مقامی، محلی و نواحی.
گونههای موجود در ۱۵ آلبوم صوتی منتشر شده نیز شامل این موارد است: ۳ آلبوم موسیقی ارکسترال، ۲ آلبوم موسیقی الکترونیک، ۲ آلبوم موسیقی پاپ، ۳ آلبوم موسیقی تلفیقی، ۴ آلبوم موسیقی سنتی، ۱ آلبوم موسیقی کلاسیک.
اگر مقایسه ساده ای مابین این آمارها با ظرفیت های غنی موسیقایی کشور حتی در بخش اقوام و محلی توسط خبرگان و کارشناسان صورت پذیرد؛ قطعا مهر تایید به این مهم خواهند زد که ارقام ارائه شده، بسیار اندک از پتانسیل های موجود تمدنی کهن به نام ایران است.
همچنین از دیدگاه دیگر یا جنبه اقتصادی نیز این آمارها در شرایطی است که برخی از هنرمندان سرشناس و برجسته موسیقی ایرانی که خارج نشین هستند، کنسرت هایی را در کشورهای همجوار و اطراف برگزار می کنند که شاهد حضور بسیاری از ایرانیان در سالن های برگزاری کنسرت این هنرمندان هستیم ؛ این در صورتی است که اگر میانگین قیمت بلیت اینگونه کنسرت ها را ۲۰۰ دلار محاسبه کنیم؛ در کنار سایر موارد همچون سفر هوایی، رزرو هتل و سایر هزینههای جانبی شاهد انتقال حجم قابلتوجهی از سرمایه ارزی از ایران به آن کشور خواهیم بود.
میتوان گفت برگزاری هر کنسرت در خارج از کشور به نوعی صادرات ارز محسوب می شود و این موضوع از نظر اقتصادی نیز قابل تامل است؛ در کنار این امر لازم به ذکر است که جمع شدن ایرانی ها در خارج از کشور برای خوانندهای که در داخل با خواندن و فعالیت هنری او مشکلی ندارند، موضوعی است که وجهه خوبی ندارد.
حال در چنین شرایطی، انتظار اهالی هنر و رسانه از سیدعباس صالحی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی این است که در گام نخست حمایت های کلانی تری در زمینه موسیقی های مقامی و محلی برای افزایش تحکیم وحدت مابین شهروندان کشور در راستای وفاق ملی مد نظر رییس جمهوری و نیز برای سیاست توسعه روابط همسایگی که آن هم از اهداف اصلی اعلام شده دولت چهاردهم است؛ داشته باشد چرا که هنر موسیقی یکی از قوی ترین ابزار ارتباطی با کشورهای همسایه ایران برای نزدیکی و حسن همجواری بهشمار می رود.
علاوه بر این، قطعا حضور جمهوری اسلامی ایران در تشکل های مهم جهانی همچون بریکس و یا سازمان همکاری اسلامی، فرصت و زمینه بسیار ارزشمند و تاثیرگذاری فراهم ساخته که می تواند به مثابه برگ برنده ای برای افزایش روندها برای همراهی و شراکت با سایر ملل علی الخصوص همسایگان هم زبان با اقوام باشد.
همچنین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای اینکه سهمی در سیاست های کلان ملی و بین المللی دکتر پزشکیان به عنوان نهمین رییس جمهور کشور داشته باشد، می تواند در وهله نخست گروه های موسیقی ایرانی را به کشورهای منطقه همچون عربستان، مصر، قطر، اردن، تاجیکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، اقلیم کردستان عراق، گرجستان و غیره اعزام کند و در کنار آن از ظرفیت ارکستر ملی برای حضور در مجامع غربی که موسیقی از جمله هنرهای مورد علاقه شهروندان اروپایی است، بهره ببرد چرا که منجر به آشنایی هر چه بیشتر و شفاف تر آنان با فرهنگ و تمدن بزرگ ایرانی و اسلامی کشورمان که توسط رسانه های معاند سیاه نمایی می شود؛ بیانجامد.
موسیقی، بخش مهمی از فرهنگ هر جامعه ای را به خود اختصاص می دهد و فرزند تمدن کهن و فرهنگ گذشتگان آن حوزه فرهنگی است؛ به همین دلیل، نشانه های زیادی از آداب و رسوم، سنن، عقاید، اندیشه ها، علایق و زندگی مردم آن سرزمین را در خود جای داده است و عرصه مناسبی برای تبادل فرهنگی، شناخت، ارتباط و تأثیرگذاری را فراهم می آورد.
برای دیپلماسی موفق باید استفاده از ابزارها و روش های به روز، درست و شناخت بازیگران نقش آفرین برای کنترل و پیشبرد اهداف کشورهای مختلف را در دستور کار قرار داد؛ ابزارها و شناخت بازیگران، نقش مهمی در نحوه پیشبرد دیپلماسی فرهنگی دارند. این بازیگران میتوانند دولت ها، سازمان های بین المللی یا منطقه ای، انجمن های غیرانتفاعی، دانشگاه ها، دانشکده ها، آکادمی ها، آموزشگاه ها و حتی گروه ها و افراد باشند و ابزارها می توانند همایش ها، کنسرت ها، جشنواره ها، تبادل دانشجوها، تبادل اساتید، برنامه های مشترک، استفاده از رسانه و شبکه های اجتماعی برای تبلیغ و شناساندن موسیقی خود به دیگران باشند.
نباید فراموش شود که در عصر حاضر، نقش هنر در سیاست بینالملل افزایش یافته داست و از اینرو، نیاز به بررسی تطبیقی سیاستهای فرهنگی و تجربیات دیگر کشورهای پیشرو بیش از پیش احساس میشود و یقینا متولیان فرهنگی کشور از جمله وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بایستی اهتمام بیشتری برای دیپلماسی موسیقی، زیرمجموعه دیپلماسی فرهنگی داشته باشد.
بر این اساس به باور صاحبنظران، «سید عباس صالحی» وزیر ارشاد دولت چهاردهم نباید فراموش کند که در عصر کنونی نادیده گرفتن و کتمان کردن نیازهای روحی و روانی جامعه و علی الخصوص جوانان به منزله مدیریت جهل عمومی است در صورتی که وظیفه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تراز نظام، مدیریت افکار عمومی و ایجاد امنیت روانی جامعه و گسترش شور و شعف شهروندان و نیز ایفای نقشی ارزشمند در دیپلماسی موسیقی در عرصه های جهانی است.
*حمیدرضا بازگشا | روزنامهنگار