به گزارش روز جمعه آباجان به نقل از ایرنا، تیم استقلال تهران روزهای بحرانی را سپری میکند و حتی نسخه شوک درمانی پیتسو موسیمانه نیز تا کنون برای این تیم نتوانسته شفا بخش باشد. استقلال در ۹ بازی لیگ برتر و سه بازی لیگ نخبگان آسیا؛ ۷ باخت، ۲ تساوی و سه برد کسب کرده است. استقلال که در چند سال اخیر به دفاع مستحکم در لیگ برتر معروف بود با ۱۶ گل خورده یکی از بدترین عملکردهای چند سال اخیر را به ثبت رسانده است.
استقلال لیگ بیست و چهارم تیم بدون ستارهای نیست و شاید در زمره چهار تیم گرانقیمت ایران قرار داشته باشد، اما ستارگان کاغذی این تیم توانایی عبور از باتلاق بحرانهای خودساخته را ندارند.
اما بحران استقلال چگونه شکل گرفت و بانیان این بحران چه کسانی بودند؟
نخستین مقصر شرایط کنونی آبیپوشان مجموعه مدیریت باشگاه است که زمان طلایی نقل انتقالات را به سادگی از دست داد و با تاکید بر ماندگاری نکونام عملا تیم را به حاشیه برد. انتظار هواداران از هیات مدیره باشگاه اخراج نکونام بعد از ناکامی در لیگ بیستوسوم بود، اما آنان در تصمیم خود هیچ اعتنایی به خواسته هواداران نداشتند تا نکونام اقتدار طلب، بار دیگر استقلال را به حاشیه ببرد.
بی تردید اخراج نکونام کمتر از ماندگاری وی در استقلال حاشیه داشت زیرا جواد لالیگایی در طول دوران بازی و مربیگری در جمع آبیپوشان، چندان محبوب نبود و واگذاری قافیه قهرمانی به پرسپولیس وی را از چشم هواداران انداخت. هواداران استقلال به خوبی میدانند که نکونام با بهرهگیری از طرفندهای کیروش به دنبال قدرتنمایی با حاشیهسازی است، اما در این مسیر به مانند استاد خود نمیتواند از ظرفیت رسانهای به خوبیبهرهگیری کند. وی سال گذشته چندین هفته به مانند یک ماتادور مبارزه کرد اما اشتباه محاسباتی وی در هفتههای پایانی موجب شد تا رویای قهرمانی را به پای حاشیههای ذبح کند.
نکونام در لیگ بیستسوم مربی بازنده لقب گرفت اما حاشیه و خطاهای وی از چشم مجموعه مدیریت باشگاه پنهان ماند. ابقای وی در تیم استقلال در حالی بود که رقیبان این تیم به دنبال جذب مربیان بزرگ از لالیگا و کشورهایی اروپایی بودند اما مدیران استقلال تمام تمرکز خود را بر روی حفظ جواد گذاشته بودند.
خریدهای هیجانی و کماثر
استقلال نکونام در ابتدا لیگ بیست و چهارم هزینههای زیادی را به شرکت هلدینگ خلجفارس به عنوان مالک این تیم تحمیل کرد اما پیشکسوتان این تیم باور داشتند نکونام در بستن لیست خود هیجانی عمل کرده و بیشتر نامها را مورد توجه قرار داده تا کیفیت بازیکنان. شاهماهی این خریدها رامین رضائیان بود که در حساسترین بازی فصل (شهرآورد) به یار دوازدهم رقیب تبدیل و با خطای پنالتی عملا راه را برای برد تیم اسبق هموار کرد.
رامین هر چند تا کنون عملکرد مثبتی در فاز تهاجمی استقلال داشته اما حاشیههای وی آتش زیر خاکستر این تیم است. آتشی که در صورت شعلهور شدن میتواند استقلال را بیش از اکنون در باتلاق بحرانها فرو ببرد و این همان هشداری بود که ابتدای فصل توسط پیشکسوتان به مسئولان استقلال داده شد. او در بازیهای اخیر مقابل خیبر و تراکتور نیز همراه با سیدحسین حسینی، مقصر اصلی در بیشتر گلهای خورده تیمش بوده است.
سامان فلاح یکی از از گرانترن خریدهای استقلال به شمار میرود که اکنون از سوی هواداران به طبل توخالی معروف شده است. اشتباهات فلاح در لیگ برتر و لیگ نخبگان بر کسی پوشیده نیست و وی میتواند در زمره چند بازیکن بیکیفیت لیگ ایران قرار گیرد.خریدهای خارجی استقلال نیز هر چند میتوانند عملکرد بهتری داشته باشد اما تاکنون مربیان این تیم نتوانسته از ظرفیت این بازیکنان استفاده کنند.
کاپیتان لیدر حاشیهها
سیدحسینی حسینی را با عملکرد نوسانی در طول چند سالل اخیر میشناسند. سیدحسین اگر در لیگ بیست و یکم در سطح جهانی خود ظاهر شد اما اکنون یا بازوبند کاپیتانی یکی از مقصران بحران استقلال به شمار میرود. عملکرد حسینی در داخل زمین و حاشیههای وی در خارج از مستطیل سبز در این ۲ سال موجب شده تا استقلال دچار خسران شود.
حسینی که سال گذشته با حرکت منشوری خود استقلال را در بحران فرو برد، امسال نیز با مصاحبههای جهتدار در نقش لیدرهای بحران ساز ظاهر شده است. تمامیتخواهی حسینی و حاشیههای وی حتی اجازه استخدام یک دروازهبان سطح یک به مدیریت استقلال نداد تا جایی که صحبت های جهتدار و زاویه وی با این باشگاه موجب شد تا گلر بوسنیایی استقلال با آبیپوشان فسخ کند.
جانشین حسینی، محمدرضا خالدآبادی جوان است که در سطح نام و افتخارات استقلال به عنوان یک باشگاه بزرگ نیست.
پیراهن گشاد با جیبهای بزرگ
استقلال را میتوان یکی از تیمهای گرانقیمت لیگ برتر قلمداد کرد، اما واقعیت بازی ستارگان کاغذی این تیم هیچ تناسبی با قراردادهای آنان ندارد و این مهم را میشود در صحبتهای پیتسو موسیمانه دید. وی پس از شکست برابر خیبر خرمآباد بهتزده در برابر خبرنگاران قرار گرفت و اعلام کرد: تا به حال تیمی را تا این حد ناتوان و مستاصل در زمین ندیده بودم.
موسیمانه صراحتا به کم کاری بازیکنان اشاره کرد و گفت: بازیکنان استقلال در باد اسم این باشگاه خوابیدهاند، اما عملکرد آنها با بزرگی این لوگو و اسم همخوانی ندارد. شاید این لباس برای برخی بازیکنان بزرگ باشد.
بله مربی آفریقایی فوتبال ایران تنها در یک نگاه فهمید که پیراهن استقلال برای بسیاری از بازیکنان تیم بزرگ است، اما این پیراهن برای ستارگان کاغذی آبیها جیبهای بزرگی دارد که قرار است از پولهای دریافتی هلدینگ خلیجفارس پر شود.
بازیکنانی که امروز با پیراهن گشاد و جیبهای بزرگ در زمین حاضر میشوند میراث لیست جواد لالیگایی برای استقلال هستند.مربیای که با عملکرد چکشی خود استقلال این فصل را از قهرمانی دور و زمینه حذف آبیپوشان را از لیگ نخبگان آسیا فراهم کرد.
هلدینیگی که ستاره نیست
هر چند که روند واگذاری تیمهای استقلال و پرسپولیس در یک مسیر و توسط وزارت ورزش طی شد، اما مالکان این ۲ تیم در زمینه نظارتی عملکرد بسیار متفاوتی دارند. اگر مالکان پرسپولیس با تزریق مالی و ثبات مدیریتی این تیم را در مسیر قهرمانی لیگ قرار دادند اما مالکان استقلال در زمان اوج بحران خود نیز بحرانساز میشوند. نمونه این بحرانسازیهای توسط معاون مالی هلدینگ بود.
حسین پناهیان «معاون مالی» هلدینگ خلیجفارس در نشست مجمع این هلدینگ درباره وضعیت باشگاه استقلال گفت: موافق خرید سهام باشگاه فوتبال «استقلال» نبودیم.
او صراحتا اعلام کرد که خرید استقلال تحمیلی بوده و هلدینگ تمایلی به خرید سهام باشگاه نداشت.
تحمیلی قلمداد کردن مالکیت استقلال بی تردید دردسرهایی را برای هلدینگ به همراه خواهد داشت و تمایل مسئولان این شرکت بزرگ اقتصادی را به موفقیت تیم کم خواهد کرد، زیرا لازمه موفقیت هزینههای چند هزار میلیاردی است و ممکن است هلدینگ برای فرار از این هزینهها، راهبرد قهرمانی تیم را در دستور کار خارج کرده و اداره کردن تیم با نتایج معمولی در اولویت آنان باشد.
اگر این راهبرد در دستور کار قرار گیرد بیتردید استقلال در چند سال آینده به سرنوشت تیمهای زیر مجموعه وزارت نفت دچار خواهد شد تیمهایی که کسی نشانی از آنان در لیگ برتر را نمی تواند پیدا کند.