به گزارش خبرنگار آباجان به نقل از ایرنا، برخی مصرعهای این غزل دهان به دهان چرخیده و در مقام مثَل درآمده است؛ حافظ در این بیتها رندانه سخن نمیگوید و توصیههای اخلاقی را بی پرده و محکم، مانند حکمی بیان کرده است.
منصور پایمردی، حافظ پژوه پیشکسوت و نویسنده “دور سده سخنوری” درباره این غزل میگوید: اگر بخواهم یک غزل که مرامنامه حافظ در حوزه فردی و اجتماعی باشد را نام ببریم، همین است.
به گفته او اگرمیخواهید از لسانالغیب شیرازی راه بپرسید، نیاز نیست همه غزلهای او را بخوانید؛ میتوانید این یکی را “سرمشق کنید”.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سِر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروّق نکنیم
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرّق نکنیم
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن بِه که بر این بحر معلّق نکنیم
گر بدی گفت حسودی و رفیقی رنجید
گو تو خوش باش که ما گوش به احمق نکنیم
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
“مرامنامه” حافظ شیرازی از نظر فرم
این حافظ پژوه که سالها سخنوری را مطالعه و در میان غزلیات حافظ نیز پژوهش بسیار کرده است، میگوید: او برای این غزل یکی از سختترین قافیهها را انتخاب کرده، واژههایی که به قاف ختم میشود؛ و این انتخاب نیز بیدلیل نیست و بخاطر آهنگی است که در پایان هر بیت القا میکند.
پایمردی توضیح میدهد: با خوانش واژههای پایانی هر بیت، صدای چکشی را میشنویم که حافظ بر میز میکوبد و انگار قانونی را تصویب میکند.
بنابراین حافظ شیرازی در این غزل، علاوه بر محتوا به فرم نیز توجه داشته تا اثرگذاری مصرعهای او در اتفاق فرم و محتوا دوچندان شود.
نگاهی به غزلی که سرمشق شد
اگر چه پایمردی معتقد است که این غزل نیاز به تفسیر چندانی ندارد اما با بازخوانی تک به تک این ابیات، نکتههایی را بیان میکند که بیشتر حکم گوشزد، تلنگر یا یادآوری دارد.
ما نگوییم بد و میل به ناحق نکنیم
جامه کس سیه و دلق خود ازرق نکنیم
عیب درویش و توانگر به کم و بیش بد است
کار بد مصلحت آن است که مطلق نکنیم
او درباره نخستین بیت این غزل میگوید: نخستین توصیه حافظ این است که کسی را بدنام نکنیم و خود را با استفاده از جامه کبود زاهدان وصوفیان، مرد خدا معرفی نکنیم و در مقابل از دیگران بدگویی کنیم.
پایمردی ادامه میدهد: حافظ در این غزل عیب جویی و نه انتقاد را نهی کرده است؛ انتقاد جای خود را دارد اما عیب جویی از دیگران پسندیده نیست.
رقم مغلطه بر دفتر دانش نزنیم
سِر حق بر ورق شعبده ملحق نکنیم
این حافظ پژوه شیرازی درباره سومین بیت این غزل حافظ چنین توضیح میدهد: در غزلیات خواجه شمسالدین محمد، همه جا وقتی علم و دانش را در برابر عشق قرار میگیرد، بازار علم فروکش کرده و کساد میشود؛ این بیت تنها جایی است که تاکید کرده ” رقم باطل بودن را بر سخن علمی و به حق نزنیم”.
او میگوید: امروز بیشتر ما هر جا که به مصلحتمان نباشد و نفس نپذیرد حتی اگر حرف حق باشد، نمی پذیریم.
به گفته پایمردی حافظ در مصراع دوم این نکته را اضافه کرده که البته نباید حق را با ناحق و خرافات مختلط کرد و شان سخن حق را حفظ کرد و به آن پایبند بود.
شاه اگر جرعه رندان نه به حرمت نوشد
التفاتش به می صاف مروّق نکنیم
براساس توضیحات پایمردی، حافظ شیرازی در این بیت رفتار متقابل اجتماعی را توضیح داده؛ او که به دربار شاهان نیز رفت و آمده داشته است، نحوه رفتار خود را با آنها توضیح میدهد؛ چنانکه اگر بیحرمتی وکم محلی از جانب شاه انجام شود، او نیز بیتوجهی را در پیش میگیرد.
خوش برانیم جهان در نظر راهروان
فکر اسب سیه و زین مغرّق نکنیم
نویسنده “دو سده سخنوری” میگوید: زندگی کردن را باید از راهروان یاد گرفت تا زندگی را به راحتی و سادگی بگذرانیم و حافظ از انهایی است که باید از آنها آموخت.
او ادامه میدهد: زین مغرق (زین نقره کاری شده) در این مصراع حافظ نمادی از تجمل است و خواجه شیرازی گفته بدون تجمل نیز میتوان به سادگی زندگی کرد.
آسمان کشتی ارباب هنر میشکند
تکیه آن بِه که بر این بحر معلّق نکنیم
پایمردی درباره ششمین بیت این غزل حافظ به تلخی میگوید: نابسامانی وضع هنرمندان همیشه در این کشور رواج داشته و تا کنون نیز چنین است.
او ادامه میدهد: کدام هنرمندی را دیدهاید که سامانی داشته باشد؛ زندگی حافظ شیرازی نیز جنین بوده است.
حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
اما پایمردی شاه بیت این غزل را بیت آخری میداند؛ بیتی که تا اندازهای “با دوستان مروت، با دشمنان مدارا” همراه وهم معنا است.
او میگوید: امروز اگر از مدارا سخن گفته شود، میپرسند، یعنی تسلیم دشمن شویم؟، اینگونه نیست بلکه نخست باید سخنان خصم را بشنویم، شاید از پس گفت وگو تفاهمی حاصل شود.
این حافظ پژوه شیرازی با اشاره به آیه ای از قرآن کریم، ادامه میدهد: جایی که موسی (ع) به سراغ فرعون میرود، از او خواسته شده تا با سخن نرم با او صحبت کند.
به باور او این بیت میگوید: اگر خصم با ما بد گفت، به تساهل بگذریم و سخت نگیریم و اگر سخن حقی گفت، بپذیریم و بیهوده با آن جدل نکنیم.
به اعتقاد نویسنده “دوسده سخنوری” اگر این شاه بیت و بیت با دوستان مروت، با دشمنان مدارا، در جامعه ما تسری پیدا میکرد مسلما کیفیت همزیستی ما بسیار متفاوت بود.