“ساینا زینلی دهج”، دختری ریز نقش، خوش سیما و خوش سخن؛ تماس گرفت و به اتفاق مادر و برادرش به دفتر آباجان به نقل از ایرنا آمد؛ گفت مدتیست که صفحات آباجان به نقل از ایرنا یزد را مطالعه می کند و آنچه توجه وی را جلب کرده نوشتن از ورزشکاران کودک و نوجوانیست که یا دیده نشدهاند و یا کمتر مورد توجه بودهاند.
او به تازگی در سی و یکمین دوره رقابت های کاراته، سبک کیو کوشین بایاکورن که ۲۲ و ۲۳ شهریور ماه امسال در استان تهران برگزار شد موفق به کسب مدال طلا و افتخار آفرینی برای کشور و استان یزد شد.
ساینا، ۳۹ کیلو وزن دارد و در وزن منفی ۴۰ کیلوگرم در رشته کاراته با رقیبان خود دست و پنجه نرم می کند؛ کمربند آبی دارد و به گفته خودش در رقابت های اخیر موفق شده دارنده کمربند زرد را هم شکست دهد.
وی مجوز حضور در رقابت های قهرمان قهرمانان کشور که به زودی در گیلان برگزار می شود را به دست آورده و در صورت موفقیت در این مسابقات به رقابت های جهانی اعزام می شود؛ ساینا چندین مدال طلا و برنز کشوری و استانی هم در کیسه افتخارات خود دارد.
ساینا، ورزش کردن را به تشویق دایی ها و خاله های خود از چند سال قبل شروع کرد؛ دانش آموز مدرسه دخترانه نوربخش شهر یزد هست؛ فقط یک برادر دارد و خانواده خود را پشتیبانی محکم و قوی در راهی که در پیش گرفته معرفی می کند.
قهرمانی کشور برای او کافیست نیست و می گوید باید تا اوج آرزوهایم یعنی قهرمانی جهان به پیش بروم و کمتر از این من را قانع نمی کند.
وی مثل بسیاری دیگر از قهرمانان وررزشی استان یزد با هزینه شخصی پا در رقابتها می گذارد و حتی برای ورود به سالن مسابقه در تهران هم ۶۵۰ هزار تومان پرداخت کرده است!
ساینا هم مثل بسیاری از ورزشکاران هم سن و سال خود در عرصه ورزش استان و کشور، دوست دارد که بیشتر دیده شود، می گوید برای کسب افتخار، خیلی تلاش می کنم و تمرینات زیادی پشت سر می گذارم اما کمتر دیده می شوم؛ وقتی از رقابت های کشوری بازگشتم کسی به استقبالم نیامد، هیچ بنری برایم ننوشتند و حتی یک نفر به من خسته نباشید نگفت و اگر حمایت های خانواده و دوستان هم نبود شاید عطای قهرمانی را به لقایش می بخشیدم.
قصه تلخ کمتر دیده شدن قهرمانان کوچک همچنان ادامه دارد و امید است که نسخه شفابخشی برای آن پیچیده شود؛ احساس یک دختر و پسر ۱۰ و ۱۲ ساله با بزرگترها متفاوت است؛ ورزشکاری در سن کودکی، زود رنجیده می شود و دلش می شکند
ساینا خیلی زیبا و دلنشین سخن می گوید؛ اصالتا اهل شهر دهج استان کرمان و ساکن یزد است اما نه لهجه یزدی دارد و نه کرمانی و با زبان رسمی صحبت می کند.
این ورزشکار ریز نقش و چابک به ما گفت: چندین گزارش آباجان به نقل از ایرنا یزد در مورد ورزشکاران قهرمانی که دیده نشده اند یا کمتر دیده شده اند را خواندم که بازتاب خوبی در استان داشت و لذا مایل شدم من هم درد دل کنم و گلهای داشته باشم از کمبودها و کمتوجهیها.
وی ادامه داد : درد دل برخی از قهرمانان کوچولوی یزدی را خواندم و دلم به درد آمد؛ چرا ورزشکارانی که توانستهاند قهرمان ایران شوند باید با هزینه شخصی در رقابتها حاضر شوند و وقتی با تلاش زیاد، طلا هم کسب می کنند باید غریبانه و بی سر و صدا به شهر خود برگردند؟
قصه تلخ کمتر دیده شدن قهرمانان کوچک همچنان ادامه دارد و امید است که نسخه شفابخشی برای آن پیچیده شود؛ احساس یک دختر و پسر ۱۰ و ۱۲ ساله با بزرگترها متفاوت است؛ ورزشکاری در سن کودکی، زود رنجیده می شود و دلش می شکند.
با ساینا و مادرش خداحافظی کردیم و به او قول دادیم در حوزه رسانه از او و دیگر دوستان قهرمانش حمایت کنیم.