به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری آباجان به نقل از تسنیم، با وجود آن که نزدیک به ۱۵ ماه از عمر دولت جدید اردوغان سپری شده است، اما بحران اقتصادی در ترکیه همچنان برقرار است و میزان فقر، تورم و ناتوانی در تأمین معیشت شهروندان، ابعاد گستردهتری پیدا کرده است.
قیمت هر ۱ دلار آمریکا روی عدد ۳۴ لیره ایستاده است و احتمالاً تا پایان سال جاری میلادی به ۴۰ لیره خواهد رسید و این در حالی است که اردوغان وعده داده بود ارزش دلار را به زیر ۲۰ لیره برساند.
بر اساس دادههای مرکز دولتی آمار ترکیه (TUIK) میزان شاخص اطمینان مصرفکننده (CCI) به پایینترین سطح خود در ۱۱ ماه گذشته رسید، همچنین میزان بدبینی در وضعیت عمومی اقتصاد، شرایط نگرانکنندهای دارد.
شاخص اعتماد اقتصادی، معیاری با ارقام بین ۰ تا ۲۰۰ است. مقادیر بالای ۱۰۰ نشاندهنده خوشبینی نسبت به وضعیت کلی اقتصادی و مقادیر زیر ۱۰۰ نشاندهنده بدبینی است. اعلام رقم ۹۴٫۴ در ماه ژوئیه ترکیه نشان میدهد که وضعیت کلی اقتصادی در این کشور، هنوز هم از منظر بدبینانه ارزیابی میشود.
پیش از این، در سراسر ترکیه، تنها دو گروه از بخشهای مختلف اقتصادی یعنی بخش ساختوساز و بخش صنایع غذایی، توانسته بودند خود را سرپا نگهدارند، اما حالا موج سهمگین ورشکستگی به آنها نیز سرایت کرده است و شرکت مشهور Gökyol İnşaat که پروژههای مهمی را در سرتاسر ترکیه انجام داده، در حال تشکیل مقدمات حقوقی برای اعلام رسمی ورشکستگی است،
یعنی حتی شرکتی که در ۴۹ سال گذشته، پروژههای هتلداری و بیمارستانی مختلفی را در بسیاری از مناطق ترکیه بهویژه استانبول انجام داده، تابوتوان خود را از دست داده است و نمیتواند بیش از این به فعالیت خود ادامه دهد.
میلیونها شهروند زیر خط گرسنگی
چند سالی است که در رسانهها و تحلیلهای اقتصادی ترکیه، مفهومی بهنام شاخص «خط فقر»، اهمیت خود را از دست داده است، چرا که وجود فقر در این کشور، به یک موضوع عادی، تکراری و پیشپاافتاده تبدیل شده است و حالا این «خط گرسنگی» است که نزد مردم، رسانهها و فعالان بازار، اهمیت بیشتری پیدا کرده است.
در ترکیه میلیونها خانوار، دارای درآمد ماهیانه موسوم به کف حقوق و دستمزد یا «اصغری اجرت» هستند که معادل ۱۷ هزار و ۲۰۰ لیره است، اما حالا مشخص شده است که نرخ تعیینشده برای خط گرسنگی در ترکیه و در ماه جولای به ۱۹ هزار و ۲۳۵ لیره و خط فقر به ۶۲ هزار و ۶۵۳ لیره رسیده است.
یک خانواده چهارنفره ساکن آنکارا برای تأمین مخارج ماهانه غذا، بر اساس یک رژیم غذایی سالم و کافی به ۱۹ هزار و ۲۳۵ لیره نیاز دارد، این همان تعریفی است که برای خط گرسنگی در نظر گرفته شده است، اما مجموع هزینههای غذا و سایر هزینههای ماهانه اجباری برای پوشاک، مسکن (اجاره، برق، آب، سوخت)، حملونقل، آموزش، بهداشت و نیازهای مشابه به ۶۲ هزار و ۶۵۲ لیره نیاز دارد و این رقم را بهعنوان خط فقر تعریف کردهاند.
گزارش رسمی مرکز آمار ترکیه نشان داده است که هزینه ماهیانه زندگی برای یک کارمند مجرد در ماه گذشته ۲۴ هزار و ۹۰۲ لیره بوده و نسبت به ماه قبل از آن با افزایش سیصدلیرهای روبهرو بوده است.
همچنین میزان تورم مواد غذایی در بازه ماهانه ۱٫۳۵ درصد و در بازه دوازدهماهه ۶۵ درصد محاسبه شده است. این گزارش نشان داده است که در ترکیه، میزان هزینه مواد غذایی نسبت به ابتدای سال ۴ هزار و ۱۸۵ لیره بالاتر رفته و میزان هزینه موردنیاز برای کلیه هزینههای اساسی در هفت ماه گذشته ۱۳ هزار و ۶۳۳ لیره افزایش یافته است.
وقتی که حقوق و دستمزد میلیونها خانوار، حتی کمتر از میزان خط گرسنگی است، چنین چیزی به این معنی است که بیش از هفتاد درصد از پولی که باید صرف خوردن مواد غذایی شود، در بخش مسکن، انرژی، بهداشت و حملونقل هزینه میشود و به این ترتیب، میلیونها شهروند، با سوءتغذیه روبهرو هستند و اقلامی همچون گوشت قرمز، گوشت ماهی، لبنیات باکیفیت و میوهها را از برنامه غذایی خود حذف کردهاند و مصرف نان، بلغور گندم، برنج و ماکارونی، بالا و بالاتر میرود.
طی هفتههای گذشته میلیونها بازنشسته در سراسر ترکیه به رقم ناچیز مستمری ماهیانه خود اعتراض کردند و پارلمان ترکیه، پس از کشوقوس بسیار و بررسی دستور نهایی رجب طیب اردوغان رئیس جمهور این کشور، تصمیمی را اعلام کرد که از سوی سازمان بازنشستگان بهعنوان دوش آب سرد تعبیر شد.
بهدستور اردوغان و با تأیید پارلمان، نرخ حداقل مستمری ماهیانه بازنشستگان، از ۱۰ هزار به ۱۲ هزار و ۵۰۰ لیره افزایش یافته است و این افزایش ۲۵درصدی نمیتواند تغییری در زندگی آنان به وجود بیاورد.
مقصر کیست؛ دولت یا ساختار اقتصاد؟
سران حزب عدالت و توسعه و از جمله خود اردوغان، مشکلات اقتصادی ترکیه را به مسائل اقتصادی جهانی ربط میدهند و معتقدند که موضوعاتی همچون شیوع ویروس کرونا و حمله روسیه به اوکراین، برای همه کشورهای دنیا مشکل ایجاد کرده است و ترکیه نیز از این قاعده مستثنی نیست.
اما منتقدین میپرسند: پس چرا حتی کشورهای همچون یونان، توانستند مشکلات آن دوره را پشتسر بگذارند ولی ترکیه هنوز هم درجا میزند؟ گروه دیگری از اقتصاددانان نیز بر این باورند که ساختار اقتصادی ترکیه مشکلات جدی دارد و دلیل اصلی بحران را باید در ساختار بیمار جستوجو کرد، اما اقتصاددانان حرفهای چنین دیدگاهی ندارند و ناکارآمدی سیاستهای اردوغان را عامل اصلی بحران اقتصادی میدانند.
علی باباجان رهبر حزب جهش و دموکراسی که روزگاری یکی از مؤسسین حزب عدالت و توسعه و معمار اقتصاد بازار آزاد آکپارتی بوده، در انتقاد از وضعیت کنونی بازار ترکیه گفته است: «ما در تمام ابعاد اقتصاد کشور، با یک دولت ناکارآمد و ناتوان روبهرو هستیم. اردوغان، تمام وقت خود را صرف سخنرانی و دعواهای سیاسی میکند و اساساً موضوع اقتصاد را رها کرده است. در پیشگاه ملتم، صادقانه میگویم؛ اگر اداره کشور دست من بود، تنها ظرف دو سال، کل بحران اقتصادی را حل میکردم».
باباجان در ادامه گفته است: «ما مجموعاً ۱۰ پست و مسئولیت اقتصادی بسیار مهم در این کشور داریم. اگر من سکان اداره کشور را در دست داشتم، این ۱۰ نفر را از بین متخصصینی که میشناسم انتخاب میکردم و با یک برنامه صحیح، ظرف دو سال با یک مدیریت اقتصادی پیشرو و علمی، مشکلات را حل میکردم و بعد از آن سراغ اصلاحات قضایی و آموزشی میرفتم، من مانند اردوغان نیستم که همه وقت و توان خود را به بحث و جدل روزمره و دعوای سیاسی بیحاصل اختصاص دهم. در تجارب پیشین ما، بانک مرکزی با استقلال علمی و کارشناسی، هر سه ماه یک بار، تصویر روشنی از وضعیت بازار و تورم در اختیار ما میگذاشت و ما با تدابیر میانمدت و درازمدت، اجازه نمیدادیم که مشکلات اقتصادی کشور بهروی هم تلنبار شوند».
منتقدین اردوغان بر این باورند که مداخله مداوم او در تصمیمات بانک مرکزی، سپردن پستهای وزارتی و مدیرکلی بانکی به داماد و نزدیکان و رفقای خود، اجرای پروژههای دارای توجیه حزبی و فاقد توجیه اقتصادی ملی و همچنین ولخرجیهای بیحسابوکتاب در نهاد ریاستجمهوری، از جمله عواملی است که بحران امروز را به وجود آورده است.
انتهای پیام/+