عباس یاری، از بنیانگذاران مجله «فیلم» و «فیلم امروز» و از سینمایینویسان قدیمی، در ابتدای گفتوگوی خود با خبرنگار سینمایی آباجان به نقل از ایرنا به بیان خاطرات خود با زندهیاد سعید راد پرداخت که در ادامه می خوانید:
سعید راد را پیش از انقلاب میشناختم، از پشت صحنه فیلم «خداحافظ رفیق» ساخته امیر نادری که صحنههایی را در لالهزار می گرفتند. بعدها در دورهای که در مجله «ستاره سینما» به مدیریت علی مرتضوی به عنوان خبرنگار کار میکردم، سعید زیاد به آنجا رفت و آمد میکرد و به نوعی آنجا پاتوقش محسوب میشد، هم پاتوق او بود، هم امیر نادری.
مرتضوی نهتنها مدیر مجله «ستاره سینما» بلکه تهیه کننده سینما هم بود و تهیه کنندگی فیلم «ساخت ایران» به کارگردانی نادری و «قاصدک» به کارگردانی محمد صفار را هم که سعید نقش اول آن بود را بر عهده داشت. در واقع یکی از اتاقهای دفتر آن مجله، در اختیار گروه فیلمهایی بود که آقای مرتضوی تهیه میکرد.
در فیلم «ساخت ایران» که بخش اصلی صحنههایش در آمریکا فیلمبرداری شد، سعید نقش یک بوکسور را بازی میکرد و شاید یکی از دلایل رفت و آمد زیادش به مجله «ستاره سینما» همین فیلم و قاصدک بود. سعید، آن زمان رابطه خوبی با بچههای خبرنگار و رسانه بهویژه من داشت و اغلب دعوت میکرد تا به پشت صحنه فیلمهایش سر بزنم. بعد از انقلاب او چند سالی ایران نبود و زمانیکه برگشت، آقای گلمکانی مصاحبه مفصلی با او برای چاپ در مجله فیلم داشت. در آن مصاحبه سعید از سختیها و مرارتهایی که در آمریکا کشیده بود، به تلخی یاد کرد و خوشحال بود از اینکه به ایران برگشته است.
بعدها دورهمیهایی داشتیم که طی آن، دوستان قدیمی که در مجله «ستاره سینما» کنار هم بودیم، دور هم جمع میشدند؛ گاه سعید هم میآمد. دوستانی مانند محمد صفار و شاهپور منصف (که زمانی سردبیران این مجله بودند)، هوشنگ گلمکانی و زندهیادان صادق عبداللهی (طنزنویس) و بیوک کاظمی (از کارمندان جشنواره) در این جلسات حضور داشتند و بسیار هم به ما خوش میگذشت.
آقای راد اغلب در شمال زندگی میکرد و برای کار به تهران میآمد، منزل زیبایی که در اطراف نور داشت و هر زمان من و همسرم به شمال میرفتیم، از ما برای خوردنِ خوراک ماهی، که خودش با سلیقه خاصی میپخت، دعوت میکرد. البته عاشق قرمهسبزیهایی هم بود که همسرم میپخت! افسوس، افسوس او که در اغلب نقشهایش بارها و بارها زمین میخورد و خونین و مالین برمیخاست. در اواخر عمر، با یک زمینخوردگی و شکستن لگن پایش، زمینگیر شد و نتوانست برخیزد.
این منتقد سینما در پایان با مروری بر مشکلات بازیگران پیشکسوت توضیح داد: خیلی از چهرههای محبوب در سینما، وقتی به سن بالا میرسند تمایلی به دیدن کسی یا حضور در جمع ندارند. به خصوص زمانیکه بیمار میشوند، من زمان بیماری، چند بار برای دیدنش تماس گرفتم اما او با چهره رنجور و تکیده، مایل به دیدن کسی نبود؛ دوست نداشت کسی شمایل «علی خوشدست» در فیلم «تنگنا» را له شده و فروریخته ببیند. به نظرم اگر همکاران رسانهای به بهانههای مختلف مانند سالگردهای تولد یا بزرگداشت فیلمهایشان و… از هنرمندان پیشکسوت یاد کنند، آنها حس بهتری خواهند داشت و دیگر فکر نمیکنند که به مرور زمان، از یاد رفتهاند.
سعید راد بازیگر مطرح سینمای کشورمان پس از تحمل یک دوره اول مرداد درگذشت.