به گزارش آباجان به نقل از ایرنا، این حکایت دختر جوان کتابفروش در بیرجند است که گونههایش از گرما سرخ شده و نای حرف زدن ندارد اما تلاش میکند با کارکنان یک اداره برای عرضه کتاب ارتباط برقرار کند.
یکی یکی کتابها را معرفی میکند و در این زمینه یک پا استاد شده است، از طرفی در شناخت سلیقه مشتریان هم تخصص پیدا کرده و میگوید در این سالها ذائقه مشتریان دستش آمده است.
با تبحر و مهارت خاصی انبوه کتابها را جابهجا کرده در عین حال برای اینکه روی زمین نیفتند از آنها به خوبی محافظت میکند. به اولین اتاق که میرسد به آرامی سلام کرده و تعدادی کتاب روی میز میگذارد، از کارمند درون اتاق میپرسد که تمایلی به دیدن و انتخاب کتابها دارد؟ کارمند اما با تکان دادن سرش گویا دست رد به سینهاش میزند.
توضیح بیشتر درباره محتوای کتابها
اما او ناامید نمیشود و با توضیح بیشتر درباره محتوای کتابها اعم از روانشناسی، کودک، داستان و رمان، تخیلی و علمی سعی در مجاب کردن همکاران دیگر هم دارد که یکی از کارکنان خانم مقداری با کتابها ور رفته و درباره مناسب بودن آنها برای سنین کودک و نوجوان چند سوالی میپرسد در نهایت با توضیحات فراوان دختر کتابفروش موفق میشود چند کتاب به او بفروشد.
دختر جوان خود را به اتاق دیگر میرساند، کارمند آقا با تکان دادن سرش و بیان جمله «واقعا خسته نباشید در این هوای گرم» نشان میدهد تمایلی به خرید کتاب ندارد و بدون اینکه وقتش را بگیرد او را به اتاق دیگری هدایت میکند.
کوله پشتیاش را با تکانی بر پشت برای بالا رفتن از پلهها تنظیم کرده و آرام و با احتیاط از پلههای اداره یکی پس از دیگری بالا میرود، نوعی خجالت در چهرهاش مشاهده میشود اما کماکان لبخندی مختصر هم بر لب دارد و باز هم کسی مشتری خرید کتابهایش نیست.
افرادی که فقط کتابها را وارسی میکنند
از پلهها که پایین میآید، وارد اتاق نزدیک در خروجی اداره میشود خانم کمی با کتابها ور رفته و پس از زیر و رو کردن آنها، به بهانه نبود کتابهای مورد علاقهاش در میان آن همه کتاب از وی عذرخواهی میکند.
خانم دیگری که هرازگاهی مشتریاش بوده از او میخواهد طبق معمول کتابهایش را روی میز کارش بگذارد تا با دیدن عناوین کتابها و البته قیمت آن، شاید کتابی بخرد.
کارتخوان هم دارد اما از آنجایی که متوجه میشود قیمت کتابها برای مشتریها مهم است پیشنهاد میدهد شماره حساب خود را بدهد تا در روزها و ماههای آتی هزینه کتاب را برایش واریز کنند.
خرید کتاب به قصد کمک کردن
کتابفروش سیار میداند که همه افراد از روی علاقه به کتاب، از او خرید نمیکنند بلکه برخی به خاطر دختر بودن، دستفروش بودن و اینکه زنی در گرمای یک روز جهنمی کوله پشتی بر پشت و کتاب در دست به آنها مراجعه کند، کتاب میخرند؛ کتابهایی که شاید در خانه یا محل کار روی هم تلمبار شده و یکبار هم خوانده نشود!
برخی افراد کتابهای رنگ آمیزی یا نقاشی کودکان را میخرند تا با یک تیر دو نشان زده باشند؛ هم کار خیر کرده، هم کودک خود یا اقوام و دوستان را خوشحال کرده باشند.
به جمع کردن و چیدن کتابها در کوله پشتی مشغول میشود تا به سراغ اداره دیگری برود که از او میخواهم اگر ناراحت نمیشود چند سوال درباره شغلش بپرسم که استقبال کرد و روی صندلی روبهرو مینشیند.
فروش کتاب مرا اهل مطالعه کرد
نامش «حلیمه» است، ۲۶ سال و لیسانس هنر دارد. میگوید دو سال است که ویزیتور کتاب شده و از زمانی که به این شغل روی آورده علاقهاش به خواندن کتاب نیز دوچندان شده و از همین کتابها برای خودش خریده و هر روز مطالعه دارد.
او میگوید: تا زمانی که اهل مطالعه نبودم واقعا نمیدانستم خواندن کتاب چقدر میتواند در زندگی انسان تاثیرگذار باشد. از وقتی ویزیتور شدم ابتدا به نوعی مجبور بودم اطلاعاتم درباره کتابهایی که به مشتری میدهم بیشتر شود و همین باعث علاقمندی من به کتاب شد.
حلیمه میافزاید: متوجه شدم کتاب در زندگی شخصی و کاری، نحوه برخورد و صحبت با دیگران خیلی تاثیر دارد از طرفی از نظر کارشناسان هر فرد روزی حداقل باید ۱۰ تا ۱۵ دقیقه مطالعه مفید داشته باشد، به گفته بسیاری از مشتریانی که برای کودکانشان کتاب میخرند مطالعه کتاب در تربیت فرزندان هم تاثیرگذار است، اگر از سنین کودکی فرزندان را با کتاب آشنا کنیم در آینده آنها نقش مفیدی ایفا کردهایم.
شوق و ذوق برای عرضه کتاب
وی درباره نحوه ورودش به این شغل میگوید: ابتدا به عنوان فرد جویای کار وارد این شغل شدم و روزهای سختی را گذراندم اما الان با شوق و ذوق و با مطالعه و شناخت کتابها به سراغ مشتریها میروم.
حلیمه به سختیهای شغلش از جمله فعالیت در سرمای زمستان و گرمای تابستان اشاره میکند اما معتقد است انسانها به شرایط خودشان عادت میکنند.
این کتابفروش سیار با بیان اینکه استقبال مردم بیرجند به کتاب نسبت به گذشته کمتر شده است ادامه میدهد: بیشترین کتابهایی که خریداری میشود در زمینه ثروت اندوزی، انگیزشی، تاریخی، روانشناسی و کودک است.
طرف قرارداد ما یک انتشاراتی است
وی درباره حقوق و مزایای خود میگوید: طرف قرارداد ما یک انتشاراتی در بیرجند است که در قالب قرارداد پورسانتی به صورت روزانه، هفتگی یا ماهانه کتاب در اختیار ما قرار میدهد و بر اساس میزان فروش کتاب دستمزد دریافت میکنیم.
حلیمه اضافه میکند: همشهریان همیشه از نداشتن فرصت برای مطالعه حرف میزنند در حالی که این موضوع بهانهای بیش نیست و اختصاص روزی ۱۰ دقیقه مطالعه به جای سرگردان بودن در موبایل و شبکههای مجازی به جایی بر نمیخورد.
وی میگوید: هر روز با کوله باری از کلمات به سراغ مردم در معابر، ادارات، بازار و فروشگاهها میروم تا هم درآمد کسب کنم، هم قدمی برای مطالعه همشهریان بردارم.
گلایه از نگاههای تحقیرآمیز
این دختر جوان از برخی نگاههای تحقیرآمیز به خود گلایه و اضافه میکند: کار خلافی که انجام نمیدهم بلکه شغل ما فرهنگی است، اینکه به عنوان یک کتابفروش سیار با تحصیلات دانشگاهی کتاب بفروشم فکر نمیکنم، جرم باشد!
مواجهه و صحبت با این خانم بهانهای شد تا سراغ معاون امور فرهنگی و رسانهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی برویم و درباره کتابفروشی سیار یا به اصطلاح کوله پشتی گفت و گو کنیم.
محمود رمضانی میگوید: در گذشته مجوز فروش کتاب با وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود اما اکنون این مجوز توسط اتحادیه صنفی کتابفروشیها و لوازم التحریر صادر میشود.
به گفته وی این موضوع در وزارتخانه در دست بررسی است تا مانند گذشته علاوه بر صدور مجوز کتابفروشیها توسط اتحادیه مربوطه، توسط ادارات فرهنگ نیز صادر شود و فعالان این حوزه بتوانند از سایر خدمات مانند تسهیلات برخوردار شوند.
اخذ مجوز کتابفروشی سیار از اتحادیه صنفی
معاون امور فرهنگی و رسانهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی میگوید: کتابفروشهای سیار در واقع برای اخذ مجوز باید به اتحادیه صنفی مربوطه مراجعه کنند لذا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی نمیتواند نسبت به ساماندهی، جلوگیری یا ممناعت از افرادی که به صورت ویزیتور یا سیار کتاب میفروشند، اقدام کند.
وی میافزاید: افرادی که در حال فروش کتاب به صورت دستی و کوله پشتی هستند از اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوزی ندارند، برخی از کتابفروشان سیار با انتشاراتی همکاری دارند اما فروش کتاب توسط ویزیتورهای زیر نظر انتشاراتی به منزله مجوز یا تاییدیه این اداره نیست، شاید برخی انتشارات حتی لغو مجوز شده باشند اما قرارداد فروش کتاب به صورت پورسانت منعقد کنند.
ساماندهی فعالان این حوزه لازم است
رمضانی به نکته دیگری هم اشاره میکند که در برخی استانها کتابفروشان سیار ممکن است در معرض آسیبهای اجتماعی نیز قرار گیرند و لزوم ساماندهی فعالان این حوزه که عمدتا دختران نوجوان و جوان هستند را بیش از پیش گوشزد میکند.
وی میگوید: اگر افرادی نسبت به فروش کتابهای ممنوعه، زرد یا خارج از عرف اقدام کنند اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی و اداره اماکن فراجا با تعاملی خوبی که با یکدیگر دارند با این گونه موارد برخورد کرده و نسبت به تذکر و جمعآوری افراد و کتابها اقدام میشود.
معاون امور فرهنگی و رسانهای اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان جنوبی ادامه میدهد: در سالهای گذشته مواردی از این قبیل در استان مشاهده و با آنها برخورد شد اما اخیرا گزارشی در این خصوص به ما اعلام نشده است.