بعد از اعلام نتایج دور نخست انتخابات ریاستجمهوری چهاردهم که جمعه گذشته هشتم تیرماه برگزار شد، شگفتآورتر از وضعیت آرای «محمدباقر قالیباف» در چهارمین نامزدیاش برای ریاستجمهوری که تنها حدود ۳.۴ میلیون رای به دست آورد و نیز بر هم خوردن بسیاری از معادلاتی انتخاباتی، ناکامی پروژههای نظرسنجی بود که نتوانستند میزان مشارکت حدود ۴۰ درصدی را پیشبینیکنند؛ از موسسات افکارسنجی مجلس، صداوسیما و ایسپا که مشارکت را به ترتیب ۴۸.۶، ۵۰.۸ و ۵۱درصد پیشبینی کرده بودند تا آنهایی که خطایشان بالای ۱۷ درصد بود.
پزشکیان در حالی پا به عرصه انتخابات گذاشت که سبد رای وی از نظر تشکیلاتی و جریانی اشتراکات زیادی با روحانی داشت اما ۱۳ میلیون کمتر از وی رای آورد
سوای این موضوع و مهمتر از آن، اینک «مشارکت سیاسی» مردم به شکل «مشارکت انتخاباتی» تبدیل به مساله نخست عرصه سیاست و حکومت در ایران شده و از دید مقامات، کنشگران و ناظران سیاسی باید برای جلب مشارکت صاحبان حق رای چارهای اساسی اندیشید.
در وهله بعدی به خصوص برای جریانات سیاسی، ستادهای انتخاباتی نامزدهای راه یافته به مرحله دوم و نیز بسیاری از مردم این پرسش مطرح است که در صورت افزایش مشارکت نسبت به مرحله نخست انتخابات، کدام نامزد از رشد مشارکت سود خواهد برد؟
واقعیتی به نام ریزش آرا
آرای نامزدهای انتخابات که جریانات سیاسی سالها است آن را به پای خود مینویسند، آشکارا دچار ریزش شده است.
هر چند اصلاحطلبان آرای حدود ۲.۵ میلیونی «عبدالناصر همتی» عضو حزب اصلاحطلب «کارگزاران سازندگی» بعد از برگزاری انتخابات سال ۱۴۰۰ را نشانه قهر مردم از صندوقهای رای و نه متر و میزان رایآوری این جریان قلمداد میکردند، اما این وضعیت در انتخابات مجلس دوازدهم هم تکرار شد و «علی مطهری» سرلیست فهرست موسوم به «صدای ملت» تنها با کسب حدود ۷۴ هزار رای در تهران جایی بهتر از رتبه شصت و سوم پیدا نکرد.
«مسعود پزشکیان» نامزد مورد حمایت «جبهه اصلاحات» اما در انتخابات ریاست جمهوری با کسب بیش از ۱۰ میلیون و ۴۱۵ هزار رای، از رقبای اصولگرای خود پیشی گرفت و در رتبه نخست ایستاد.
رای ۱۰ و نیم میلیونی پزشکیان در حالی به ثبت رسید که اصلاحطلبان همچنان از رای بیست میلیونی «سیدمحمد خاتمی» در انتخابات خردادماه ۷۶ به عنوان «حماسه دوم خرداد» و پشتوانه سیاسی خود طی سه دهه اخیر یاد میکنند.
برای مقایسه دقیقتر میزان ریزش آرای این جریان سیاسی یادآوری میزان آرای «حسن روحانی» در انتخابات سال ۹۶ میتواند مفید باشد. روحانی که در انتخابات سال ۹۲ و ۹۶ نامزد مورد حمایت اصلاحطلبان، اعتدالیون و طیفهایی از اصولگرایان سنتی محسوب میشد، توانست در آخرین رقابت انتخاباتی خود نزدیک به ۲۳ و نیم میلیون رای به دست آورد.
پزشکیان نیز در حالی پا به عرصه انتخابات گذاشت که سبد رای وی از نظر تشکیلاتی و جریانی اشتراکات زیادی با روحانی داشت اما ۱۳ میلیون کمتر از وی رای آورد.
مشابه چنین وضعیتی در اردوگاه اصولگرایان نیز به چشم میخورد و رسانههای رقیب نیز طی روزهای گذشته به حلاجی آن پرداختهاند.
به نوشته رسانههای اصلاحطلب «ریزشی حدود ۴۲ درصدی در اردوگاه محافظهکاران رخ داده است؛ عددی که برای هر جریان سیاسی مانند یک زلزله سیاسی خواهد بود»
روزنامه «اعتماد» در این باره گزارش داد: در سال ۱۴۰۰، آرای (شهید) ابراهیم رییسی حدود ۱۸ میلیون، آرای محسن رضایی حدود ۳ میلیون و ۴۰۰ هزار و امیرحسین قاضیزاده هاشمی نیز حدود یک میلیون عدد بودند؛ سه نامزدی که در ظرف «جبهه انقلاب» قرار میگیرند؛ یعنی ۲۲ میلیون و ۴۰۰ هزار رای. اگر بنا باشد با عدد سخن گفته شود، ۲۲ میلیون و ۴۰۰ هزار رای «جبهه انقلاب» در سال ۱۴۰۰، به ۱۲ میلیون و ۹۰۰ هزار رای «جبهه انقلاب» در سال ۱۴۰۳ تبدیل شده است؛ یعنی ریزشی حدود ۴۲ درصدی در اردوگاه محافظهکاران رخ داده است؛ عددی که برای هر جریان سیاسی مانند یک زلزله سیاسی خواهد بود؛ اعدادی که باید آن را نشاندهنده سقوط آزاد مقبولیت این جریان در بین بدنه اجتماعیشان در نظر گرفت.
بر هم خوردن معادلات مشارکتی
اصلاحطلبان سالها است میگویند جریان رقیب، برنده اصلی رویگردانی رایدهندگان از صندوقهای رای است.
«محسن هاشمی رفسنجانی» رئیس کارگزارانی شورای شهر تهران در دوره پنجم، پیش از انتخابات به سایت «انتخاب» گفته بود: اگر مشارکت زیر ۴۰ درصد باشد، افرادی مثل جلیلی رأی میآورد، اگر به ۵۰ درصد برسد، شاید قالیباف در دور اول پیروز شود، اما اگر مشارکت به سوی ۶۰ درصد برود، شانس پزشکیان بیشتر است.
با چنین اظهارنظرهایی، پس از رایآوردن پزشکیان در وضعیت مشارکت ۳۹.۹ درصدی، بسیاری از معادلات و ادعاهای مطروحه در شرایط امروز زیر سوال رفت تا معمای مشارکت پیچیدهتر از همیشه خودنمایی کند.
پیش از برگزاری انتخابات در مرحله دوم و در شرایطی که رقبای «سعید جلیلی» همچنان میگویند نیامدن مردم پای صندوق رای زمینهساز «غلبه اقلیت بر اکثریت» است؛ از جمله اظهارات چندی پیش روحانی مبنی بر اینکه «اقلیت حاکم میخواهد انتخابات خلوت باشد کسی نرود پای صندوق»، رسانههای حامی پزشکیان از تکاپوی رقیبش برای رایآوری خبر میدهند.
این رسانهها اخیرا با استناد به گزارش «رجا نیوز» در زمینه «امواج نیروهای انقلاب درحال حرکت به سمت روستاها» روی «اعزام گسترده طلاب و نیروها به روستاها برای تبلیغ جلیلی» متمرکز شده و تلویحا مشارکتطلبی رقیب در این دوره را تایید کردهاند.
اصلیترین کانونهای تبلیغ و ترغیب به «عدم مشارکت»
در روزهای اخیر یکی از اصلیترین خطوط خبری رسانههای بیگانه بازتاب اعلامیه و بیانیههای تحریمیها چه در داخل و چه خارج از کشور بوده است
با وجود صفآرایی مطبوعات و رسانههای حامی جلیلی و پزشکیان، اشتراکی بزرگ و البته حیاتی که برای پیروزی در انتخابات میان آنها به چشم میخورد، اقناع مخاطبان برای حضور در حوزههای رایگیری در روز جمعه پانزدهم تیرماه است.
رسانههای اصلاحاتی روز سهشنبه دوازدهم تیرماه به نقل از ستون «کیهان و خوانندگان» این روزنامه نوشتند: باید یک هفته کف خیابان بخوابیم. خانه به خانه، محله به محله، شهر به شهر، روستا به روستا با مواجهه حضوری و با گوشی و هر ابزاری که داریم مردم را متوجه خطرات استقرار دولت سوم روحانی کنیم.
با وجود این نقل قول از «کیهان»، این روزنامه در گزارشی با تصریح بر این که « شرکت مردم در انتخابات میتواند همچون سنگری مستحکم سرنوشت ملت و کشور را از هر آسیبی مصون سازد» به تبیین اهمیت مشارکت در انتخابات از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخت تا به سهم و سبک خود دینش را به جلب مشارکت ادا کند.
در سوی مقابلِ رسانههای داخلی، فارسیزبانهای خارجی همه داشتههایشان برای جلوگیری از بالارفتن نرخ مشارکت را به میدان آوردهاند.
یکی از اصلیترین خطوط خبری این رسانهها بازتاب اعلامیه و بیانیههای تحریمیها چه در داخل و چه خارج از کشور بوده است. در یکی از دهها گزارش «رادیو فردا» در این زمینه، این رسانه خبر داد دهها کنشگر مدنی و سیاسی در داخل و خارج از ایران میگویند دور دوم انتخابات ریاست جمهوری را که جمعه آینده ۱۵ تیرماه برگزار میشود، «تحریم و بایکوت» میکنند و از مردم نیز خواستند در این انتخابات شرکت نکنند.
با این حال، این رسانه نتوانست از فحاشی و حملات مخالفان جمهوری اسلامی علیه رایدهندگانِ خارج از کشور از جمله کشیدن روسری یک رایدهنده ایرانی مقیم لندن به کلی چشمپوشی کند؛ رفتارهایی خشونتآمیز، غیراخلاقی و ضددموکراسی که این دست رسانهها یا به صورت گذرا به آن اشاره کردند یا آن را مکتوم گذاشتند.
از آن سو، هر یک از این رسانهها به فراخور خود کوشیدند ضمن انعکاس وسیع صدای مخالفان مشارکت، به تکیه بر آنچه نظرسنجی عنوان میکردند مهر تاییدی بر این مواضع بزنند. به عنوان مثال «رادیو زمانه» در نظرسنجی پیش از انتخابات مرحله نخست مدعی شد: ۴۳ درصد میگویند پیروز انتخابات مسعود پزشکیان خواهد بود و ۳۷ درصد معتقدند قالیباف برنده انتخابات خواهد بود. ۱۵.۵ درصد هم برای جلیلی شانس پیروزی قائلاند. اکثر پاسخدهندگان معتقدند که نتیجه انتخابات نمیتواند تغییر ملموسی در وضعیت ایجاد کند، نه در خصوص سیاستهای داخلی جمهوری اسلامی، نه در خصوص سیاستهای خارجی و نه در خصوص وضعیت اقتصادی.
محور اصلی و در واقع برجستهترین خط خبری-تحلیلی که در فارسیزبانهای خارجی به چشم میخورد بیمعنا قلمداد کردن رقابت و ادعای همسان بودن نامزدهایی مانند پزشکیان و جلیلی است
با این حال، رادیو زمانه برای نمایش نوعی توازن در محصولات انتخاباتی خود نوشتاری از «محمدرضا نیکفر» فعال سیاسی چپگرا را منتشر ساخت که نوشته است: اکثر کسانی که رأی نمیدهند، …هم موضع آنان دموکراتیک است، هم موضع کسانی که با امید به خروج از فروبستگی کنونی به پزشکیان رأی میدهند.
البته این به معنای تایید پزشکیان در این رسانهها نیست چرا که گاه شدیدترین حملات علیه نامزد اصلاحطلبان در این رسانهها صورت گرفته است.
«بی بی سی فارسی» گزارش داد ویدیویی قدیمی از گفتوگوی تلویزیونی مسعود پزشکیان در شبکههای اجتماعی جلب توجه کرده که در آن از اقدامات خود در اوایل انقلاب ۵۷ میگوید. آقای پزشکیان در این گفتگو که ۶ آذر ۱۳۹۳ صورت گرفته، میگوید که «مسئول پاکسازی بوده و قبل از مطرح شدن بحث حجاب در دولت، آن را در بیمارستانها و دانشگاهها اجباری کرده بود.»
این رسانه با یادآوری وعدههای پزشکیان مبنی بر مقابله با «گشتهای اجباری، فیلتر کردن و فیلترشکنبازی»، این تناقضات را برجسته ساخت.
همزمان، این رسانه با یکی از ادعاهای مخالفان جلیلی همراهی نشان داد و با پخش بخشی از سخنرانی این نامزد اصولگرا درباره «طوفان الاقصی» نوشت: برخی این موضع آقای جلیلی را به تندروی و حتی «جنگطلبی» تعبیر کردهاند.
در کنار همه این فعالیتهای رسانهای، محور اصلی و در واقع برجستهترین خط خبری-تحلیلی که در فارسیزبانهای خارجی به چشم میخورد بیمعنا قلمداد کردن رقابت و ادعای همسان بودن نامزدهایی مانند پزشکیان و جلیلی بود.
در این زمینه، «ایران اینترنشنال» با کاربرد عباراتی مانند «دوگانه جعلی»، «پلیس بد- پلیس خوب» و … انتخاب مردم را «نمایشی» خواند.
این رسانه برای حداکثرسازی توان خود برای تخریب انتخابات، کارشناسان پای ثابت خود را روی صندلی مجری نشاند از جمله «مهدی مهدوی آزاد» مدعی بیان «دروغهای بزرگ» از سوی هر دو نامزد انتخاباتی ریاستجمهوری شد تا به اصطلاح با «گوبلزی عمل کردن» این دروغها را جابیاندازند.
«علیرضا نوری زاده» دیگر چهره اپوزسیون پا را از این فراتر گذاشت و در گفتوگو با «ایندیپندنت فارسی» اظهار داشت: باید منتظر تسویه حساب مردم با حکومت در خیابان باشیم!
پزشکیان هر چند در مرحله اول بیشترین تعداد آرا را به دست آورد ولی این برتری با یک میلیون رای، در شکنندهترین حالت ممکن قرار دارد. در سوی مقابل، جلیلی با هیچ تضمینی برای واریز همه آرای اصولگرایان به حساب انتخاباتی خود مواجه نیست
جمعبندی
نگاهی به محتوای رسانههای داخلی و خارجی نشانگر ایجاد شکافی عمیق و دوگانهای جدی بر سر مشارکت یا عدممشارکت در انتخابات است.
و اما در میان نامزدهای انتخابات با وجود اختلافنظرهای جدی که در دو مناظره شامگاه یازدهم و دوازدهم تیرماه خود را نشان داد، جلب مشارکت حداکثری طرفداران تبدیل به نقطهای مشترک و البته حیاتی برای دستیابی به پیروزی انتخاباتی شده است.
پزشکیان هر چند در مرحله اول بیشترین تعداد آرا را به دست آورد ولی این برتری با یک میلیون رای در شکنندهترین حالت ممکن قرار دارد. ضمن اینکه قالیباف از هواداران خود خواسته تا از نامزد «جبهه نیروهای انقلاب» حمایت کنند.
اصلاحطلبان هرگز تجربه انتخابات سال ۱۳۸۴ را از یاد نبردهاند که با وجود رای ۶.۲ میلیونی مرحوم «اکبر هاشمی رفسنجانی» برابر ۵.۷ میلیون رای «محمود احمدی نژاد» که این دو نامزد را به مرحله دوم رساند، هاشمی نتوانست بیش از ۱۰ میلیون رای برابر ۱۷ میلیون رای احمدی نژاد به دست آورد.
در سوی مقابل، جلیلی هیچ تضمینی برای واریز همه آرای اصولگرایان به حساب انتخاباتی خود قائل نیست و از دید برخی ناظران از مجموع آرای ۳.۴ میلیون نفری قالیباف ممکن است بخشی به سمت رقیب برود یا حتی به صندوقهای انداخته نشود.
بنابر این دو نامزد برای راهیابی به پاستور هیچ راهی جز افزایش مشارکت و جلب نظر میلیونها رایدهندهای که در مرحله نخست پای صندوقها حاضر نشدند، ندارند و به بیان صریح هیچ نامزدی از افت مشارکت سود نخواهد برد؛ ضمن اینکه هیچ یک از نامزدها نمیخواهند حتی پس از پیروزی در انتخابات از سوی رقیب و به ویژه مخالفان جمهوری اسلامی رئیس «دولت حداقلی» یا «دولت غیرمشارکتی» خطاب شوند.
از آن مهمتر در زمینه مقابله با تحریمها یا برنامههایی مانند ساماندهی اقتصاد انرژی و … دولت چهاردهم نیاز به پشتوانه مردمی قوی دارد و در صورت مشارکت حداقلی، با چالشهایی انکارناپذیر روبرو خواهد شد.