به گزارش روز یکشنبه آباجان به نقل از ایرنا از این روزنامه پرشمارگان آمریکایی، همزمان با برگزاری انتخابات روزدهنگام پارلمانی در فرانسه و پس از مناظره انتخاباتی بایدن با دونالد ترامپ رقیب جمهوریخواه، به نظر می رسد ملیگراها جسورتر شده اند، به گونهای که قادرند ائتلاف نظامی ناتو را به چالش کشیده و دفاع از اوکراین را متوقف سازند.
این روزنامه در مطلبی با عنوان «با وجود آسیب پذیری مکرون و بایدن، اروپا نیز آسیب پذیر است» نوشت: رئیسجمهوری آمریکا در اوایل ماه جاری میلادی با سفر به فرانسه در کنار امانوئل مکرون همتای فرانسوی خود، یاد سربازان جوانی را گرامی داشت که ۸۰ سال پیش و در زمان جنگ جهانی دوم مقابل آلمان نازی ایستادند. بایدن در این سفر از آزادی، دموکراسی، آمریکا و جهان صحبت کرد و مکرون هم از «پیوند خونی» دو کشور گفت. اما اکنون به نظر میرسد با گذشت تنها چند هفته، توانایی هر یک از این دو رهبر در حفظ خطوط دفاعی از ارزش ها شکننده تر شده است.
نویسنده این مطلب در ادامه آورده است: آمریکا و فرانسه به عنوان ستونهای اتحاد ناتو در دفاع از آزادی اوکراین مقابل روسیه و ساخت اروپای متحد، اکنون با ملیگرایانی روبرو هستند که میتوانند این تعهدات بینالمللی را کنار زده و جهان را به سمت قلمرویی ناشناخته سوق دهند.
در ادامه این مطلب، به مناظره جنجالی روز پنجشنبه بایدن با ترامپ اشاره شده که در آن وی تلاش می کرد با رقیب خود مقابله کند. اما نتیجه این مناظره وحشت را میان دموکراتها برانگیخت و تردیدها در مورد اینکه آیا بایدن حتی باید به عنوان نامزد این حزب در انتخابات ۵ نوامبر (۱۵ آبان) حضور داشته باشد یا خیر؟
در فرانسه هم نظرسنجیها حاکی از پیشتازی حزب راست افراطی اجتماع ملی به رهبری جوردن باردلا و قدرت گرفتن دوباره مارین لو پن از پایه گذاران این حزب است. این کشور امروز یکشنبه شاهد برگزاری نخستین دور انتخابات پارلمانی است و نظرسنجی ها حاکی از پیشتازی اجتماع ملی با ۳۶ درصد نسبت به حزب رنسانس مکرون با ۲۱ درصد است.
آلن دوهامل نویسنده و تحلیلگر سیاسی برجسته فرانسوی در مورد وضعیت کنونی فرانسه گفت: تصمیم مکرون (انحلال پارلمان ملی و برگزاری انتخابات زودهنگام) یک شرط بندی غیرقابل پیروزی بود و بنابراین اکنون به نظر می رسد که این شرط به شکست منجر شده است.
نیویورک تایمز نیز با قبول این گمانه زنی می نویسد: مکرون پس از انتخابات به عنوان رئیس جمهور باقی خواهد ماند؛ وضعیتی که وی پیش از این بارهای نسبت به بروز آن هشدار داده و اکنون به نظر میرسد محتمل تر از همیشه باشد. رئیس جمهوری فرانسه استدلال کرده بود که در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، ایجاد یک «قدرت اروپایی» ضروری است. به ویژه آنکه ترامپ هم در مناظره روز پنجشنبه با بایدن، امکان خروج آمریکا را از ناتو انکار نکرد.
مکرون ماه گذشته میلادی نیز در یک سخنرانی تاکید کرد که «اروپا مستقلتر و یکدست می تواند از خود دفاع کند و در برابر همه تهدیدها دوام بیاورد».
نویسند این مطلب با اشاره به همین اظهارات استدلال می کند: مشکل مکرون این است که توان وی برای ایجاد صنایع اروپایی یکپارچه، ظرفیت دفاعی بیشتر و ادغام نظامی گستردهتر ممکن است در شرایطی که وی مجبور به حکومت در کنار لو پنِ بدبین به اتحادیه اروپا شود، محدود گردد. اشاره نویسنده به احتمال انتصاب باردلا به عنوان نخست وزیر پس از اعلام نتایج انتخابات جاری است.
نگارنده در ادامه با این استدلال که فرانسه همراه با آلمان سنگ بنا و موتور اتحادیه اروپا هستند، اضافه می کند: چنانچه فرانسه علیه اروپای متحد مخالفت کند، احتمال فروپاشی گستردهتر اتحادیه ۲۷ عضوی بالا می گیرد، چراکه هسته آن در حال فروپاشی است. در این میان اولاف شولتس به عنوان عضو بنیادی دیگر این اتحادیه که به دلیل اقتصاد متزلزل، ائتلاف متفرق و پیشروی حزب راست افراطی با تضعیف روزافزون دست و پنجه نرم می کند، چالش دیگری برای اروپا به شمار می رود.
از طرف دیگر، حزب اجتماع ملی اگرچه بر پایبندی به تعهدات بین المللی تاکید کرده و بارها اعلام کرده است که به حمایت خود از اوکراین ادامه دهد، اما خط قرمزی را برای نیروهای فرانسوی در برابر روسیه ترسیم کرده است. به عبارتی، درحالیکه مکرون گفته است که «هیچ چیز نباید در قبال اوکراین منتفی باشد» تضمینهای باردلا، اساسا ملیگرایانه است.
این حزب قصد دارد قدرت را از بروکسل به عنوان مقر اتحادیه اروپا به پایتخت ها بازگرداند و با توجه به شعارهای ضدمهاجرتی حتی مصمم به برقراری مجدد برخی از کنترل های مرزی در منطقه شنگن با ۲۹ کشور اروپایی است. به طور خلاصه، این حزب از هر چیزی که مکرون زندگی سیاسی خود را وقف پیشرفت آن کرده، فاصله زیادی دارد.
برای ترامپ نیز برخلاف بایدن، نه ناتو ارزشی دارد و نه اتحادیه اروپا. وی در طول مبارزات انتخاباتی خود در سالجاری، حتی گفت که روسیه را تشویق میکند تا با هر کشور عضو ناتو که هزینههای دفاعی خود را نمی پردازد، «هر کاری که میخواهند» انجام دهد.
نویسنده در پایان یدآور شده است که ناتو و اتحادیه اروپا به عنوان اجزای سازنده یک سیستم درهم تنیده پس از جنگ توسط آمریکا و اروپا و با هدف برای گسترش رفاه و صلح بنا شدند. اما تابحال به این اندازه با چالش روبرو نشده بودند.